مؤسسات آموزش عالی به عنوان سازمان هایی که دارای حجم انبوهی از داده ها در حوزه های دانشجویی، برنامه ریزی درسی و منابع انسانی خود هستند، می توانند با استفاده از سامانه های مبتنی بر هوش کسب وکار، اطلاعات مفیدی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری خود فراهم نمایند که آن ها را قادر می سازد از چنین اطلاعاتی برای افزایش مزیت های رقابتی خود استفاده کنند. به همین دلیل در پژوهش حاضر تلاش شده است الگویی برای هوش کسب وکار آموزشی دانشگاه ها ارائه شود که مبنای طراحی سامانه های هوش کسب وکار آموزشی دانشگاه باشد. برای ارائه الگوی موردنظر، پس از انجام مطالعات و بررسی ادبیات موضوع، ابتدا مؤلفه های اثرگذار بر هوش کسب وکار آموزشی شناسایی شد و سپس عناصر و مؤلفه های آن بر اساس نظر خبرگان آموزشی، احصاء شد که در پنج بخش: مدیریت ثبت نام، حمایت تحصیلی از دانشجو، بهبود وضعیت تحصیلی دانشجو، بهبود محتوای درسی، بهبود روش تدریس اساتید و مدیریت دانش آموختگان قرار می گیرند. پس از تعیین عناصر پیشنهادی و مدل مفهومی برای هوش کسب وکار آموزشی دانشگاه، با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، عناصر مدل مفهومی پیشنهادی، سطح بندی و مدل سلسله مراتبی آن به دست آمد. بر اساس این مدل سلسله مراتبی، بخش مدیریت دانش آموختگان دارای قدرت نفوذ بالا و در بالاترین سطح و بخش های توسعه مهارت-های تدریس اساتید و بهبود محتوای دروس، دارای قدرت نفوذ و وابستگی بالا و در سطح میانه قرار دارند. بخش های بهبود وضعیت تحصیل دانشجویان و بهبود ثبت نام دارای قدرت وابستگی بالا هستند و در پایین ترین سطح قرار می گیرند. این مدل ساختاری تفسیری و سطوح مشخص شده در آن می تواند در پیکربندی سامانه هوش کسب وکار آموزشی دانشگاه همراه با مؤلفه های هر بخش مورداستفاده قرار گیرد.