مقاله ی پیش رو از رساله ای استخراج شده است که به مساله ی بازنمایی کردها در سفرنامه های غربی و شناسایی ابزارهای رتوریکی مورد استفاده ی متون مذکور در برساختن متنی تفاوت فرهنگی معطوف بوده است. در رابطه با مساله ی مورد مطالعه، مهم ترین سوالات مطروحه عبارت بودند از: 1. کردها چگونه (با استفاده از کدام یک از ابزارهای رتوریکی) در سفرنامه های غربی بازنمایی (و برساخته) شده اند؟ 2. آیا بازنمایی های مذکور یک دست هستند یا دوگانه؟ ابزارهای رتوریکی مورد استفاده ی این متون سفرنامه ای متعدد هستند و در مقاله ی حاضر تنها به رصد نحوه ی کاربست یکی از این استراتژی ها، استراتژی زیبایی شناسانه کردن، در متون سفرنامه های غربی اکتفا شده است. لذا پرسش محوری مقاله ی حاضر این است: کیفیت و اشکال کاربست استراتژی رتوریکی «زیبایی شناسانه کردن» در سفرنامه های غربی دوره های مختلف به چه ترتیب است؟ آیا در سفرنامه های متاخر شاهد تداوم کاربست این استراتژی هستیم؟ چهارچوب تحلیلی - نظری این کار بر پایه ی بصیرت های اخذ شده از مطالعات پسااستعماری، به ویژه آرای ادوارد سعید، دیوید سپر، مری پرات و استوارت هال تدوین شده است که مبنای بسیاری از مطالعات معطوف به خوانش متنی برخوردهای بین فرهنگی بوده است. روش شناسی مورد استفاده در این کار تحلیل رتوریک است که به ویژه باتوجه به روایی و داستانی بودن مواد مورد تحلیل (سفرنامه ها) روش متنی درخوری محسوب می شود. در این راستا متون به دو دسته ی متون دوره ی اول یا استعمار و دوره ی متاخر یا مدرن تقسیم شدند. یافته های ما نشان می دهد که استراتژی زیبایی شناسانه کردن هم در متون دوره ی متقدم (دوره ی استعمار) به وفور و در اشکال مختلف به کار رفته است و هم شاهد تداوم کاربست این استراتژی در متون دوره ی متاخر (دوره ی پسااستعمار) هستیم. لذا کاربست استراتژی های گفتمان امپراتوری در متون تولیدشده در دوره ی پس از استعمار نیز کماکان تداوم دارد.