در این مقاله نخست مقدمه ای کوتاه راجع به پیشینه نمایش در ایران آوردیم و سپس به بررسی واژه درام چه از نظر لغوی و چه از نظر اصطلاحی پرداختیم و به تقسیم بندی های آن که اعم از تراژدی و کمدی است اشاره کرده و راجع به هر یک از آنها جداگانه بحث نمودیم. در ادامه به بحث راجع به حماسه پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق حماسه و تراژدی را بر شمردیم. پیرامون وجوه افتراق درام و تراژدی نیز بحث کردیم و در پایان راجع به غنا و ویژگی های آن سخن گفته و وجوه اشتراک و افتراق غنا، حماسه و تراژدی را تبیین نمودیم. آنگاه وارد مبحث اصلی مقاله شده و تحت دو عنوان "شاهنامه فردوسی و جلوه های دراماتیک" و "خمسه نظامی و جلوه های دراماتیک" به بحث راجع به آنها پرداختیم. برای تحلیل و بررسی عناصر دراماتیک در شاهنامه، داستان رستم و اسفندیار را برگزیدیم و بر اساس یکی از الگوهای عناصر درامی به نقد و تحلیل آن پرداختیم. داستان خسرو و شیرین را نیز از خمسه انتخاب نموده و بر اساس یکی دیگر از الگوهای ساختار نماشی آن را تحلیل نمودیم و در پایان به نتیجه گیری از دو بحث اخیر پرداختیم.