مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمان
سال:1387 | دوره:15 | شماره:3 |تعداد مقالات:13

مقدمه: تولید سایتوکین های التهاب زا به عنوان یکی از مسیرهای التهابی در سیستم اعصاب مرکزی مسوول قسمت اعظم تخریب مغز پس از ایسکمی می باشند. از طرف دیگر، در هنگام التهاب و ایسکمی مغزی اجزای سیستم رنین-آنژیوتانسین در مغز افزایش می یابد. اگرچه مشخص شده است که مهار سیستم رنین-آنژیوتانسین و یا استفاده از گیرنده AT1 آن می تواند نقش حفاظتی در ایسکمی مغزی داشته باشد ولی ارتباط بین تولید سایتوکین ها و آنژیوتانسین II در پاتولوژی ایسکمی مغزی هنوز مشخص نشده است. هدف این تحقیق بررسی اثر مهار آنژیوتانسین II بر تولید سایتوکین ها و ارتباط بین این دو بر ادم مغزی می باشد.روش: در این تحقیق 54 سر موش سوری نر به صورت تصادفی به 5 گروه نرمال، شم، ایسکمی، پیش درمان با انالاپریل (دوز حداکثر) و پیش درمان با انالاپریل (دوز حداقل) تقسیم شدند و میزان اینتروکین-1 بتا (IL-1b) و فاکتور نکروزدهنده توموری (TNF-a) روش ELISA سنجیده شدند.یافته ها: همان گونه که انتظار می رفت ایسکمی سبب افزایش نقصان در عملکرد نورولوژیک حیوان، افزایش آب مغز و میزان سایتوکین ها گردید. در گروه پیش درمان با دوز بالای انالاپریل، 85% از حیوانات بلافاصله علایم تشنج از خود نشان دادند. در این گروه همراه با تشدید علایم کلینیکی میزان IL-1b در سرم نیز افزایش یافت. برعکس گروه فوق در گروه پیش درمان با دوز پایین انالاپریل نه تنها بهبود معنی داری در عمل کرد حیوان وکاهش میزان آب مغز دیده شد (P<0.05) بلکه میزان هر دو سایتوکین نیز در مغز به صورت معنی دار کاهش یافت .(P<0.05)نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که داروی مهار کننده آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین (انالاپریل) اثر دوگانه ای بر سکته مغزی ایفا می کند. این دارو در دوز پایین دارای نقش حفاظتی بوده و این نقش را تا حدودی با مهار تولید موضعی سایتوکین های پیش التهابی خصوصا IL-1b انجام می دهد. در صورتی که در دوز بالا سبب افزایش شدت التهاب با مکانیسم نامعلوم می گردد.

مقدمه: انجام مهارت های حرکتی و عملکردی و مفهوم یادگیری و بازآموزی مهارت ها به دنبال سکته مغزی اهمیت ویژه ای دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی یادگیری ضمنی در بیماران مبتلا به سکته مغزی در طی به کارگیری دست مبتلا و مقایسه با افراد سالم همسان صورت گرفت.روش: برای بررسی یادگیری حرکتی ضمنی، یک وظیفه حرکتی واکنشی متوالی که با استفاده از یک نرم افزار کامپیوتری اعمال می شد مورد استفاده قرار گرفت. در طی این وظیفه حرکتی 4 مربع با رنگ های مختلف بر صفحه نمایشگر ظاهر می شد که داوطلب به محض مشاهده هر مربع باید کلید تعریف شده مرتبط با آن را فشار می داد. 15 بیمار مبتلا به سکته مغزی و 15 فرد سالم همسان در این تحقیق شرکت داشتند و طی دو روز متوالی 10 بلوک حرکتی مشتمل بر 640 تکرار مربع های رنگی را تمرین می کردند. در ابتدای آزمون فقط به داوطلب گفته می شد که به محض مشاهده هر مربع، کلید مرتبط با آن را فشار دهد و هیچ گونه توضیحی در مورد ترتیب و توالی ظهور محرک ها داده نمی شد. همه داوطلبین راست دست بوده و بیماران نیز دارای ابتلای سمت راست بوده و با همان سمت مبتلا تمرین را انجام می دادند.یافته ها: در مجموع، زمان انجام بلوک های حرکتی در بیماران بیشتر از افراد سالم بود. همچنین متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات تاثیر قابل توجهی بر زمان انجام بلوک های حرکتی نداشت. اختلاف زمان بلوک دوم با بلوک های چهارم، هشتم و دهم در هر دو گروه معنی دار بود. اختلاف زمان بلوک دوم با بلوک های چهارم و هشتم بمعنی بهبود عملکرد بود در حالی که اختلاف زمان بلوک دوم و دهم که در پایان روز دوم دیده شد مفهوم یادگیری حرکتی را مطرح می سازد.نتیجه گیری: کندتر بودن بیماران مبتلا به سکته مغزی در انجام حرکت نسبت به افراد سالم با توجه به انجام تمرین با سمت مبتلا طبیعی به نظر می رسد اما یادگیری حرکتی که به صورت کاهش پایدار در زمان بلوک ها تعریف شده بود در هر دو گروه سالم و بیمار یکسان بود و این امر نشان می دهد که بیماران مبتلا به سکته مغزی در طی انجام حرکت با دست مبتلا قابلیت یادگیری حرکتی به صورت ضمنی را دارا هستند و این قابلیت چندان تحت تاثیر عواملی چون سن، جنس و سطح تحصیلات نیست.

مقدمه: سکته قلبی حاد یکی از شایع ترین علل مرگ و میر در اکثر کشورهای جهان از جمله ایران است. یکی از مهم ترین پیشرفت ها در زمینه مراقبت از بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد، تجویز داروهای حل کننده لخته خون کرونر (مانند استرپتوکیناز) است که تجویز سریع و به موقع آن ضروری است. مطالعه حاضر به منظور بررسی فاصله زمانی از لحظه مراجعه بیماران سکته قلبی حاد تا تزریق این داروها و علت تاخیر در تجویز دارو در مراجعه کنندگان به اورژانس های قلب بیمارستان های دانشگاه های علوم پزشکی کرمان صورت گرفت.روش: در مدت زمان 8 ماه تعداد 130 نفر از بیماران که با تشخیص پزشک دچار سکته قلبی حاد شده و همچنین واجد شرایط دریافت داروی استرپتوکیناز بودند مورد بررسی قرار گرفتند. برای سهولت تعیین علل تاخیر تجویز دارو، فاصله زمانی بین شروع علایم بیمار تا تجویز دارو به چهار دوره زمانی مشخص تقسیم شد و مدت هر دوره بر اساس دقیقه اندازه گیری شد. نتایج حاصله با استفاده از آزمون های آماری ANOVA و t-test، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: میانگین زمان شروع درد قفسه سینه تا مراجعه به اورژانس 298 دقیقه، میانگین زمانی از ورود بیمار به اورژانس تا تجویز داروی استرپتوکیناز 73 دقیقه و میانگین زمانی از شروع علایم تا تزریق داروی استرپتوکیناز 370 دقیقه بود. نتایج نشان داد که 18% بیماران بیش از دو ساعت در انتظار دریافت دارو بوده اند. شایع ترین علل تاخیر، فاصله مکانی تا بیمارستان و تاخیر کادر پزشکی و پرسنل درمانی بود.نتیجه گیری: با آموزش به جامعه در مورد تشخیص درد قلبی، فراهم کردن امکانات و آموزش کادر پزشکی و پیراپزشکی در برخورد سریع با بیماران، می توان فاصله زمانی فوق را کاهش داد و بازدهی استرپتوکیناز را زیاد نمود.

مقدمه: در جراحی پیوند عروق کرونر به کمک پمپ قلبی-ریوی اقدام به ایست قلبی می شود. در این میان نقش محلول کاردیوپلژیک که منجر به ایست قلبی می شود، از نظر حفاظت قلب اهمیت ویژه دارد. در مطالعه حاضر تاثیرات بالینی افزودن ان-استیل سیستئین به محلول کاردیوپلژیک در بهبود حفاظت قلب بررسی گردیده است.روش: در یک کارآزمایی بالینی دو سویه کور، تعداد هفتاد بیمار کاندید جراحی بای پاس عروق کرونر مراجعه کننده به بیمارستان شهید چمران در سال 1386، انتخاب و تحت آماده سازی، بیهوشی و جراحی با شرایط مشابه قرار گرفتند. بیماران بطور تصادفی به 2 گروه مورد و شاهد تقسیم شده و پس از شروع بای پس قلبی-ریوی و در زمان استفاده از محلول کاردیوپلژیک، درگروه مورد به محلول کاردیو پلژیک ان - استیل سیستئین با دوز 50mg/kg و در گروه شاهد حجم معادل از نرمال سالین اضافه شد. فراوانی نیاز به شوک و ضربان ساز، پیدایش آریتمی و نیاز به داروهای اینوتروپ حین و پس از جراحی و هم چنین مقدار کسر تخلیه قبل و پنج روز پس از عمل و مدت زمان بستری در آی سی یو و بیمارستان و مدت زمان بین برداشتن کلامپ آئورت و شروع ریتم گرفتن قلب در دو گروه بررسی و با یکدیگر مقایسه شد.یافته ها: از نظر خصوصیات دموگرافیک میانگین مدت زمان پمپ، زمان کلامپ آئورت و کسر تخلیه قبل از جراحی تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. هم چنین از نظر زمان بین برداشتن کلامپ آئورت و شروع ریتم گرفتن قلب و نیاز به شوک بعد از برداشتن کلامپ آئورت و نیاز به ضربان ساز قلبی، نیاز به اینوتروپ پس از عمل جراحی و میانگین زمان بستری در آی سی یو و بیمارستان بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (P>0.05) اما فراوانی بروز آریتمی حین و پس از جراحی (7/5 درصد در مقابل 9/22 درصد)، نیاز به اینوتروپ حین جراحی (3/14 درصد در مقابل 3/34 درصد) و میانگین کسر تخلیه بعد از عمل (4/51 درصد در مقابل 45 درصد) و میانگین تغییرات کسر تخلیه پس از عمل به وضوح در گروه مورد و شاهد با یکدیگر متفاوت بود .(P<0.05)نتیجه گیری: استفاده از ان-استیل سیستئین در محلول کاردیوپلژیک از نظر بالینی باعث اثرات مفید چون کاهش بروز برخی از عوارض جراحی قلب و بهبود کسر تخلیه پس از عمل می گردد.

مقدمه: ضرورت وجود فلوئور در آب آشامیدنی در حدی که باعث کاهش میزان پوسیدگی دندان شده و از طرفی باعث ایجاد فلوروزیس دندانی نیز نشود به اثبات رسیده است. این مطالعه با هدف بررسی میزان یون فلوراید در آب های آشامیدنی هشت شهر بزرگ استان کرمان و نیز یازده نمونه آب معدنی موجود در سوپر مارکت های شهر کرمان انجام شد.روش: در این پژوهش میزان یون فلوراید 42 نمونه آب های آشامیدنی شهر های کرمان، زرند، رفسنجان، سیرجان، بافت، جیرفت، بم و کهنوج و 11 نمونه آب معدنی با نام های تجارتی مختلف با روش پتانسیومتری به کمک الکترود اختصاصی یون فلوراید تعیین شد.یافته ها: میانگین فلوراید آب های آشامیدنی شهر کرمان 0.17ppm، زرند0.47ppm ، رفسنجان0.39ppm ، جیرفت0.34ppm ، بم0.43ppm ، سیرجان0.39ppm ، کهنوج 0.44ppm و بافت 0.41ppm به دست آمد. هم چنین میزان یون فلوراید در آب های معدنی مورد بررسی در محدوده 04/0 تا ppm 0.27 بود.نتیجه گیری: با توجه به درجه حرارت این شهرها، به نظر می رسد متوسط فلوراید آب های آشامیدنی شهرهای استان کرمان از حد مطلوب برای مقاوم سازی مینای دندان ها، کمتر می باشد. 

مقدمه: کم کاری مادرزادی تیروئید یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز کودکان و از علل مهم قابل پیشگیری عقب ماندگی ذهنی می باشد. در این مطالعه میزان بروز کم کاری مادرزادی تیروئید و ارتباط آن با قد و وزن هنگام تولد، سن مادر، سن حاملگی، بیماری تیروئیدی در مادر و خانواده، میزان تحصیلات پدر و مادر، مصرف نمک یددار در خانواده و نوع زایمان مورد بررسی قرار گرفت.روش: از آبان 1384 تا تیر 1385 از 3000 نوزاد متولد شده در زایشگاه های اصلی شهر کرمان (افضلی پور و آیت ا... کاشانی) نمونه خون از پاشنه پا بعد از گذشت 24 ساعت از تولد و تا قبل از ترخیص از بیمارستان یعنی بین روزهای دوم تا پنجم تولد گرفته شد. نمونه پس از خشک شدن بر روی کاغذ فیلتر مخصوص در پاکت های پلاستیکی گذاشته و تا زمان اندازه گیری TSH در دمای 20-درجه سانتی گراد نگهداری و سپس میزان TSH به روش ELISA اندازه گیری شد.یافته ها: از تعداد 3000 نوزاد متولد شده تعداد 23 نوزاد (8/0 درصد) دارای TSH³20mIU/L بودند که به عنوان فراخوان اولیه در نظر گرفته شدند و از این تعداد 13 نوزاد (56 درصد) پسر و 10 نوزاد (44 درصد) دختر بودند. این 23 نوزاد 2-1 ماه بعد از تولد فراخوانده و TSH آنها مجددا اندازه گیری شد که 3 نفر یعنی 1 در هزار جمعیت، TSH بالاتر از 10mIU/L داشتند که طبق بروشور کیت مورد استفاده به عنوان TSH غیرطبیعی (کم کاری مادرزادی تیروئید) در نظر گرفته شد و این نوزادان برای درمان معرفی شدند.نتیجه گیری: با توجه به اهمیت کم کاری مادرزادی تیروئید در ایجاد عقب ماندگی ذهنی، غربالگری این بیماری از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در این مطالعه فراخوان اولیه 8/0 درصد ولی شیوع بیماری 1 در 1000 مورد بود که نسبت به کشورهای پیشرفته بیشتر بوده و در نتیجه از اولویت های بهداشتی کشور می باشد.

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین برخی از توانایی های کودکان پنج ساله در سطوحی از مهارت های شنیداری- کلامی (حافظه کوتاه مدت شنیداری- کلامی و مهارت های آگاهی واج شناسی) که بیشترین ارتباط را با رشد گفتار و زبان دارند، انجام شد.روش: در این مطالعه توصیفی و مقطعی از بین تمام کودکان کلاس های پیش دبستانی وابسته به بهزیستی و آموزش و پرورش شهر سمنان در سال 1385، 400 کودک واجد شرایط وارد مطالعه شدند. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه و آزمون مدت های شنیداری و کلامی، جمع آوری گردید.یافته ها: میانه فراخنای حافظه کوتاه مدت شنیداری در سطح کلمه و شبه کلمه تک هجایی 3 واحد و در سطح شبه کلمه چهارهجایی 1 واحد بود. میانگین توانایی این کودکان در آزمون شبه کلمه تک هجایی 28/3 و در آزمون شبه کلمه چهار هجایی 17/1 به دست آمد. میانگین توانایی این کودکان در آزمون «آگاهی واج شناختی» در زیر آزمون آگاهی از هجا در مورد شناسایی هجا 27/10، تجزیه هجا 04/3 و ترکیب هجا 20/3 بود. هم چنین به طور متوسط در زیر آزمون آگاهی از قافیه میانگین توانایی 42/0 و در آزمون سنجش مهارت تجانس در مورد تشخیص کلمه با واج آغازین یکسان 92/0 و تولید کلمه با واج آغازین یکسان 54/0 بود.نتیجه گیری: حافظه کوتاه مدت شنیداری تحت تاثیر نوع مواد آزمون می باشد. در زمینه صحت توالی مهارت های آگاهی واج شناختی نمی توان نظری قطعی داد و باید منتظر تحقیقات آینده بود زیرا هم تعداد پژوهش های داخلی اندک است و هم این که توافق نظری میان آنها وجود ندارد. در زمینه تاثیر سن نیاز به انجام تحقیقات بیشتر است.

مقدمه: سوء مصرف مواد گرچه اثرات منفی بر تمام ارکان جامعه دارد، ولی بیش از هر چیزی آینده جوانان را تهدید می کند. تجارب سال های اخیر نشان داده است که اقدامات پیشگیرانه هر روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. با توجه به کاهش سن شروع سوء مصرف مواد، آگاهی والدین و آموزش در محیط خانواده عامل مهمی در پیشگیری و کنترل سوء مصرف مواد در نوجوانان می باشد.روش: این مطالعه مقطعی در سال 1385 به منظور تعیین دانش والدین دانش آموزان مدارس راهنمایی و دبیرستان های شهر کرمان در زمینه شناخت علایم آلودگی به سوء مصرف مواد، صورت گرفت. نمونه پژوهش بر اساس مطالعه مقدماتی 600 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته بودکه بعد از تایید روایی و پایایی آن مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: بر اساس نتایج، 1/20 درصد والدین شرکت کننده در مطالعه دارای تحصیلات دبیرستانی یا بالاتر بودند. 7/11 درصد آنها سابقه سوء مصرف مواد را ذکر کردند. بالاترین درصد نمره آگاهی در زمینه علایم جسمی سوء مصرف مواد مربوط به الکل (23 درصد) و بعد از آن تریاک (17 درصد) و سیگار (15 درصد) بود. در بعد علایم روانی سوء مصرف مواد بالاترین درصد نمره مربوط به آرام بخش ها و مسکن ها (29 درصد) و بعد از آن سیگار، الکل و تریاک (به ترتیب 24، 19 و 17 درصد) بود.نتیجه گیری: پایین بودن درصد نمره آگاهی والدین در مورد علایم جسمی و روانی سوء مصرف مواد به خصوص در مورد داروهای روان گردان که مصرف آن ها رو به تزاید است هشداری جدی است و موضوع آموزش تمام اقشار جامعه به ویژه والدین که می توانند نقش مهمی در کنترل و پیشگیری از سوء مصرف مواد در جوانان داشته باشند بایستی به طور جدی تر و به صورت مستمر با استفاده از موثرترین شیوه های آموزشی، مورد توجه قرار گیرد.

تحلیل استخوان (Disappearing Bone Disease) یکی از تومورهای عروقی نادر است. این گزارش موردی پسر 15 ساله ای را معرفی می کند که به دنبال تغییر شکل اولین متاتارس پای راست مراجعه کرده و دارای سابقه ترومای خفیف در گذشته بوده است. در رادیوگرافی پای راست قسمت پروگزیمال استخوان فالانکس دیده نشد. طی عمل جراحی استخوان فیبولا به جای قسمت پروگزیمال استخوان فالانکس جایگزین شد و بیوپسی نیز انجام شد. در مراجعه 15 ماه بعد بیمار، در رادیوگرافی جدید ضایعات استئولیزیس در اولین و دومین متاتارس پای راست دیده شد. بیمار از درد شاکی بود و با تشخیصDisappearing Bone Disease  کاندید رادیوتراپی شد. پس از اتمام درمان رادیوتراپی علایم بیمار برطرف شده بود ولی در رادیوگرافی کنترل ضایعات استئولیزیس و جذب قسمتی از متاتارس اول و دوم دیده می شد.