مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان
سال:1379 | دوره:9 | شماره:34-33 |تعداد مقالات:20

اثر ضد میکربی (ضد پلاسمیدی) عصاره های مختلف 5 گیاه دارویی (مورد، مرزه، کلپوره، شیرین بیان، اکالیپتوس) که در طب سنتی ایران بعنوان بر طرف کننده عفونتها مورد استفاد می باشد بر روی سوشهای حاوی پلاسمید باکتری کلبسیلا پنومونی مقاوم به آنتی بیوتیک های مختلف مورد بررسی قرارگرفت. عصاره گیری از طریق استخراج ازبرگ وساقه گیاه و به روش الکلی وآبی صورت گرفت. مطالعه کمترین غلظت بازدارنده ازرشد (MIC) عصاره های استخراج شده نسبت به سوشهای مقاوم کلبسیلاپنومونی نشان داد که تمام عصاره های بالاخاصیت ضد میکروبی داشته  قادربودند از رشد سوشهای مقاوم کلبسیلاپنومونی جلوگیری کنند. دراین میان عصاره برگ گیاه اکالیپتوس دارای بیشترین خاصیت ضد میکروبی بود(average MIC 0.1 mg/ml). همچنین بیشترین غلظت هرعصاره که باکتری درآن رشد می کرد (Subinhibitory concentration) [SIC] برای انجام آزمایش Curing (حذف پلاسمید) استفاده شد. مطالعه و بررسی حساسیت دارویی تمام سوشهای درمعرض قرار گرفته به عصاره ها ازرقتهای SIC و مقایسه آنها باسوشهای درمعرض قرارنگرفته نسبت به داروهای آمپی سیلین (AP) ، آموکسی سیلین (AMOX) و وسفتی زوکسیم (CAZ)  و سفوتاکسیم  (CTX)تغییر زیادی را درMIC و کاهش مقاومت دارویی بوجود نیاورد. (average MIC AP,128µg/ml, Amox 256µg/ml,CAZ 64µg/ml) بررسی مورفولوژی باکتریهای درمعرض عصاره ها قرار گرفته به کمک میکروسکوپ فلورسنت (Nikon Optiphot – 2) نشان داد که وقتی سوشهای کلبسیلاپنومونیه در معرض عصاره مورد قرار می گیرند باکتری کوچکتر (جمع تر) شده و کپسول باکتری نیزازبین رفت. مطالعه پلاسمیدی موجود در سوشهای حاوی پلاسمید 9 و 3 کلبسیلا به کمک 7/0% آگارزژل الکتروفورزومقایسه آن با سوشهای 9 و 3 در معرض قرارنگرفته نشان دهنده حذف انتخابی پلاسمیدها (Curing) نبود و پلاسمیدها همچنان در دو سوش 9 و 3 وجود داشتند. همچنین مطالعه اثرسینرژیک دارو وعصاره 5 گیاه دارویی بالا بطور همزمان در مقایسه با دارو و عصاره بتنهایی تغییرزیادی را درکاهش MIC و مقاومت دارویی با کتریهای فوق پدید نیاورد و فقط درمورد آنتی بیوتیک سفوتاکسیم MIC به  64 µg/m1کاهش یافت. در نتیجه از مطالعات بالا چنین استنباط می شود که عصاره های گیاهان دارویی، مورد، کلپوره،مرزه، اکالیپتوس و شیرین بیان هیچگونه اثر ضد پلاسمیدی نداشتند.  

مصرف رو به گسترش گیاهان دارویی و فرآورده های آنها و اثبات خاصیت جهش زایی و سرطان زایی برخی مواد موجود در گیاهان، اهمیت پژوهش درباره جهش زایی، فرآورده های دارویی گیاهی را روشن می سازد. تحقیق حاضر به منظوربررسی اثرات سیتوژنتیکی فرآورده گیاهی آنتی میگرن انجام شده است. از جمله روشهای بررسی جهش زایی، تجزیه و تحلیل متافازها از نظرشکست های کروماتیدی، ایجاد کروموزوم های دو سانترومری و پلی پلوئید می باشد. این تحقیق ازطریق کشت لنفوسیت های خون محیطی انسان در محیط کشت RPMI – 1640 و مجاورت با ماده میتوژن فیتوهماگلوتنین (PHA) و مواجهه با غلظت های مختلف داروانجام شده است. هیدروکینون به عنوان شاهد مثبت بکاربرده شده است و درآزمایش ها، علاوه برشاهد منفی، تاثیر حلال (اتانول) نیز بررسی گردید. غلظت 5/0 و 1 درصد (حجم به حجم ) دارو باعث مرگ سلولی گردید. دارودرغلظت 2/0 درصد بشدت به فراوانی متافازهای ناهنجار افزود. اثرات مشاهده شده، به عنوان اثر کلی فرآورده محسوب می شود و نمی توان به طور مشخصی آن را به گیاه یا ماده موثره خاصی نسبت داد. به منظورروشن نمودن تاثیر (یا تاثیرات) سوء آنها برسلامتی مصرف کنندگان، بررسی تاثیرات سیتوژتیکی دیگر فرآورده های گیاهان دارویی و مواد موثره موجود در آنها ضروری است.  

عضلات نقش بسیارمهمی را درزندگی روزمره و فعالیت های بدنی بعهده دارند که با شناخت بهترازاین عضلات میتوان به داشتن فیزیک مناسب و موفقیت درفعالیتهای ورزشی همت گماشت. هدف از این مطالعه مقایسه دو نوع حرکت کششی دراز و نشست متداول و پیشنهادی بر روی عضلات شکمی بود از میان 400 دانش آموز در سنین 16 تا 17 سال تعداد 15 دانش آموزسالم و غیرورزشکارو فاقد هر گونه سابقه بیماری انتخاب شدند.بدین منظورازدستگاه فیزیوگراف چهار کاناله MKIII,Biosystem با الکترودهای سطحی برروی شکم استفاده شد و نتایج الکتروفیزیولوژیک زیر بدست آمد:میانگین تعداد پتانسیل واحد حرکتی (MUP) در یک دقیقه درعضله راست شکمی در روش متداول 26/3±72/13و درحرکت پیشنهادی 24±13/14 بود ومیانگین تعداد پتانسیل واحد حرکتی MUP)) درعضله مایل خارجی درروش متداول 2/38±23/13 و درحرکت پیشنهادی 74/2±26/3 بود که اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0>p )پیشنهادی 73/23±2/171 میکروولت بود که اختلاف معنی داری مشاهده شده 05/0>p میانگین دامنه اسپایک درعضله مایل خارجی درروش متداول 46/23±8/153 میکروولت و درحرکت پیشنهادی 24± 3/148 میکروولت بود که اختلاف معنی داری مشاهده شد (01/P<0). نتایج بدست آمده نشان می دهد که درحرکت پیشنهادی عوامل انقباضی شامل MUP و دامنه اسپایک در عضله راست شکمی نقش موثرتری نسبت به حرکت متداول دارد. مدت زمان اسپایک دردو نوع حرکت اختلاف معنی داری را نشان نمی داد.

با توجه به نقش ایمنی سلولی و سیستم ماکروفاژی درکنترل و ابتلا بیماری سل و همچنین شیوع بیماری سل دراستان گیلان و نظربه اینکه بیشتر مطالعات درمورد بیماری سل درمراحل پیشرفته حاد و مزمن در حین یا بعد از دریافت دارو انجام شده است مطالعه ما بررسی سلولهای ایمنی در خون محیطی بیماران خلط مثبت ریوی قبل ازدریافت هرگونه داروی ضد سل که برای اولین بار به بیمارستان رازی مراجعه کرده بودند می باشد. افراد مسلولی که داروهای کورتیکواستروئیدی و ایمونوسوپرسیودریافت می کردند و یا بیماری سیستمیک دیگری داشتند از مطالعه حذف گردیدند. میانگین درصد بدست آمده برای هر مارکر سطح سلولی در بیماران مورد مطالعه و افراد + PPD بدون علائم بالینی با میانگین درصد همین مارکرها درافراد سالم مقایسه گردید.مطالعه آماری افزایش معنی داری در تعداد سلولهای حامل CD19 در بیماران نسبت به نرمال (P<0/0001) و نسبت به افراد + PPD (P<0/0) و افزایش معنی داری در مارکرCD16-56  در بیماران نسبت به افراد نرمال (P<0/0001) و افزایش معنی داری درماکر CD8 دربیماران نسبت به افراد نرمال (P<0/0001) و نسبت به افراد +PPD بدون علایم بالینی (P<0/01) نشان داد و همچنین کاهش معنی داری درمارکر + CD4 در بیماران نسبت به افراد نرمال (P<0/01) مارکر درCD25  در بیماران نسبت به افراد نرمال (P<0/0001) و افراد + PPD بدون علایم بالینی و کاهش معنی داری در مارکرCD3  بیماران نسبت به افراد سالم نشان داد.در مورد مارکر CD14 (رده منوسیتی) کاهش میانگین مشاهده شد ولی طبق بررسی آماری ملاحظه و معنی دار نبود.  

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کافیین روی تکامل کام انجام گردیده است. با توجه به اینکه تکامل استخوانهای کام از روز سیزدهم با رشد استخوانها آغاز می گردد و جوش خوردگی آنها در روز شانزدهم رخ می دهد، بعد از انتخاب رات های از نوع Albine Wistar و جفت گیری آنها به طریق منوگام، روز صفرحاملگی مشخص گردید و راتها در دو گروه شاهد و مورد آزمایش قرار گرفتند.یک دز mg/g 80 کافیین (%1) در روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم حاملگی به گروه آزمایش به صورت داخل صفاقی تزریق گردید و همین مقدار سرم فیزیولوژی به گروه شاهد از طریق مشابه و درروزهای مشابه تزریق شد. طی روزهای شانزدهم تا نوزده و نیم حاملگی هر 4 ساعت یک بار گروهی ازمادران هر دو گروه آزمایش و شاهد را با کلروفرم بیهوش کرده جنین به طریق سزارین از رحم مادران خارج گردید و بلافاصله طول CR و وزن جنین اندازه گیری شد و سپس به فیکساتور منتقل گردید آنگاه برشهابی به ضخامت 5 میکرون تهیه و با استفاده از چهارنوع رنگ آمیزی فولگن، تولوییدبن بلو و PAS رنگ آمیزی شدند این بررسی به این نتیجه رسید که کافیین موجب تاخیر در جوش استخوانهای کام در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد گردید که میانگین مدت تاخیر در حدود 32 ساعت بود.

عمل سزارین یک جراحی بزرگ بوده با آسیبهایی همراه است که درزایمان واژینال رخ نمی دهد. شایعترین موربیدیتی بعد از سزارین، عفونت است که ریسک فاکتورهای متعددی درآن دخیل است. هدف از این مطالعه که بصورت آینده نگرصورت گرفته این است که آیا دفعات شستن ناحیه عمل تاثیری در کاهش عفونت جدار شکم دارد یا خیر؟ مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و در بیمارستان الزهرا(س) در طی 45 روزانجام شده است بیماران به صورت تصادفی (یک در میان) در دو گروه قرار گرفتند. گروه A  و گروه B ، تعداد بیماران گروه A 120 نفر و گروه B 125 نفر بودند. بیماران گروه B سه بار و گروه A دو بارشستشو درناحیه عمل داده می شد. براساس ریسک فاکتورهای تعیین شده میانگین سنی، وضعیت پاره شدن کیسه آب براساس ساعت قبل از عمل و یا حین عمل، دفعات توشه واژینال ، علت سزارین، نوع انسزیون شکمی، نوع انسزیون روی رحم، طول مدت جراحی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. دو گروه به هنگام ترخیص که 5 روزبعد ازعمل جراحی بوده از نظر عفونت محل زخم مقایسه شدند، در مطالعه ما تفاوتی بین دفعات شستن محل زخم و ایجاد عفونت جدار بین دو گروه موجود نبود.    

مراقبت بیماریها به معنای عملیات مستمر جمع آوری، تجزیه و تحلیل، تفسیر و پس خوراند داده های مربوط به بیماری است که در مورد بیماریهای مهم صورت می گیرد. همچون سایربرنامه های بهداشتی این برنامه نیز نیاز به ارزیابی مستمر دارد. مطالعه حاضر با اهداف ارزیابی مراقبت بیماری فلج شل حاد ( که یکی از ارکان برنامه ریشه کنی فلج اطفال می باشد) و ارایه الگوی مناسب ازارزیابی نظام مراقبت در پنج استان کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، آذربایجان غربی و گیلان به روش کیفی و کمی صورت گرفته است.  در این استانها در فاصله سالهای 1377 – 1375،275 مورد فلج شل حاد گزارش شده است. حساسیت مراقبت دراین سالها 57/0 تا  33/3 و درصد موارد با دو نمونه مدفوعی 77% بوده است. در این مدت 92% موارد پیگیری روز 60 داشته اند و بررسی 15 مورد آخر هر استان نشان می دهد میانه زمانی بررسی موارد فلج شل حاد در استانهای مختلف از 5 تا 17 روز بوده است. به نظر می رسد با وجود سطح نسبتا خوب عملکرد مراقبت فلج شل حاد ایران نسبت به کشورهای منطقه لازم است ارزیابی های مستمر با هدف ارتقای این برنامه و کمک به ریشه کنی فلج شل حاد صورت گیرد.

وزن هنگام تولد یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده رشد جسمی و فکری کودک می باشد. کمبود وزن هنگام تولد منجر به افرایش میزان مرگ و میر، معلولیتها و بیماریها در نوزادان و کودکان شده و میزان مرگ و میر در کودکان کم وزن گاهی تا 40 برابر مرگ نوزادان با وزن طبیعی است. این پژوهش در پی شناخت عوامل موثر بر وزن تولد و تعیین میزان بروز کم وزنی و مرگ و میر کودکان زیر یکسال است.اطلاعات در مورد 848 نوزاد متولد شده در مراکز بهداشتی درمانی اصفهان درسالهای 76-1375 توسط دانشجویان رشته بهداشت عمومی جمع آوری گردید و اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (05/0 P<) معنی دار در نظر گرفته شده است.در این بررسی بین عوامل خطرزای مادری، رتبه تولد، فاصله بین حاملگی ها و وزن موقع تولد ارتباط معنی دار وجود داشت. همچنین بررسی، ارتباط معنی دار بین مرگ و میر کودکان زیر یکسال خانواده و سابقه بیماری مادر مانند فشار خون و تورم پاها و مراقبتهای مرتب دوران بارداری را نشان می دهد.اطلاعات بدست آمده نشان داد که عوامل خطرسازمادری مثل سن مادر در زمان حاملگی ، فاصله حاملگی ها، سابقه بیماری مادرمی توانند در تولد نوزادان کم وزن نقش مهمی ایفا نمایند لذا در راستای تحقق اهداف دست یابی به سلامت جامعه شناخت سایر عوامل خطر ساز و توجه به کاهش آنها در برنامه های بهداشتی کشور لازم است.

سندرم کارپال تونل شایعترین نروپاتی بدام افتادن عصب می باشد. روشهای الکتروفیزیولوژیک مقایسه هدایت حرکتی عصب مدیان – اولنار نسبت به روش معمول هدایت حرکتی عصب مدیان در افراد با سندرم کارپال تونل مورد بررسی قرار گرفته است.تعداد 50 فرد مبتلا به 72 دست گرفتار که بطور کلینیکی مشخص شدند و توسط بررسی اختلال هدایت حسی در مچ دست به اثبات رسیده اند همراه با 30 فرد به عنوان شاهد تحت اجرای دو روش فوق قرار گرفتند.مقدارغیر طبیعی بیشتر از 7/0 میلی ثانیه اختلاف تاخیر هدایت حرکتی عصب مدیان – اولنار با هدایت عصب مدیان در گروه شاهد بدست آمد. حساسیت روش مقایسه ای عصب مدیان – اولنار 5/94% و حساسیت روش معمول بررسی هدایت حرکتی مدیان 3/90% در بیماران با سندرم کارپال تونل همراه با گرفتاری حسی بود.اجرای روش الکتروفیزیولوژیک عصب مدیان – اولنار دارای حساسیت بیشتری بوده و احتیاج به کوشش کمی نسبت به روش مورد استفاده معمول دارد و زمانی که پلی نروپاتی همراه وجود دارد ارزشمند خواهد بود و نیز باعث اجتناب ازاشتباهات تکنیکی شده و در واریان های تشریحی کمک کننده می باشد.

FNA یک روش ساده، ارزان قیمت، قابل دسترس و تقریبا بی خطر در تشخیص توده های گردنی می باشد. هدف از این تحقیق بررسی نتایج FNA در تشخیص این بیماران بوده است، بدین منظوراز 129بیماری که با شکایات اصلی یک یا چند توده گردنی یا ناحیه پاروتید در طی 3سال به بیمارستان توتون کاران رشت مراجعه نموده اند، مورد مطالعه قرارگرفتند پس از اخذ شرح حال و معاینه فیزیکی کامل و انجام مطالعات پاراکلینیک مورد لزوم، ازاین توده ها آسپیراسیون سوزنی (FNA) انجام گردید و نتایج حاصل از آن با تشخیص نهایی که توسط بیوپسی باز (Open Biopsy) بدست آمده بود مقایسه گردید. در 22مورد چرک (PUS) خارج گردید و تشخیص آبسه نهایتا توسط نتایج بررسی میکروبیولوژی نمونه بدست آمده از بیوپسی و سیر بیماری تایید گردید.در بقیه موارد نتایج FNA به سه صورت 1- خوش خیم (benign) 2- بدخیم (Malignant) 3- مشکوک (Suspicious) ذکر گردید که از 62 مورد خوش خیم میزان منفی کاذب 4/6% و در 12مورد بد خیم میزان مثبت کاذب صفر درصد بدست آمد (البته منظورازخوش خیم در متن فوق کلیه ضایعات التهابی، مادرزادی و نئوپلاستیک با سیرخوش خیم می باشد و منظور از بدخیم ضایعات نئوپلاستیک بدخیم می باشد)33 مورد مشکوک گزارش شد که از میان آنها نهایتا 49% ضایعات خوش خیم و 51% ضایعات بد خیم بوده است. دقت تشخیصی بدون احتساب موارد مشکوک 95% و در مجموع 71% بوده است.نتیجه گیری: گرچه در این مطالعه دقت تشخیص FNA بیوپسی نسبت به منابع مرجع تا حدی کمتر می باشد ولی به دلیل سادگی، مقرون به صرفه بودن و بی خطر بودن آن، می توان آن را به عنوان اولین تست تشخیصی در برخورد با چنین بیمارانی مورد استفاده قرار داد.

تالاسمی یکی از بیماریهای شایع ژنتیکی است. در این بیماری با توجه به دریافت مکرر خون و افزایش بار آهن از داروی دیسفرال استفاده می گردد. از جمله عوارض این دارو، باند شدن با عنصر روی و دفع آن از بدن می باشد. با توجه به اثرات روی در رشد و نمو، در صورتی که روی موجود در موی این بیماران کمتر از افراد سالم باشد می توان با تجویز این عنصر بهبودی قابل توجهی را دراین افراد حاصل نمود.براساس نتایج بدست آمده در این پژوهش ، میانگین غلظت روی مو در گروه مورد PPM 112.7±53.11 و میانگین غلظت روی مو در گروه کنترل PPM 149.6±72.21می باشد (05/P< 0).حال با توجه به اینکه مقدار عنصر روی مو در گروه مورد کمتر از شاهد بود و با دوز دسفرال مصرفی نیز ارتباط نداشت به نظر می رسد که عوامل دیگری مثل سوء تغذیه و کاهش دریافت غذای مناسب باعث کاهش روی شده است و باید حتما روی را به صورت دارو و غذا در رژیم غذایی این کودکان وارد کرد. 

هدف این تحقیق بررسی میزان آگاهی کارورزان از چهار بیماری عفونی سل، تب مالت، حصبه و اسهال خونی بود. تحقیق حاضر یک مطالعه مقطعی در شهر شیراز است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بوده که جهت سنجش میزان آگاهی کارورزان از بیماریهای سل، تب مالت، حصبه و اسهال خونی تنظیم شد. در مجموع 211 نفر از کل کارورزان مشغول به تحصیل در سال 1378 و نیم سال اول 1379 به طور کامل به پرسشنامه ها پاسخ دادند. سپس به تجزیه و تحلیل میزان آگاهی کاروران از چهار بیماری نامبرده و ارتباط آن با متغیرهای جنس، سال فراغت از تحصیل و دانشکده محل تحصیل (شیراز، فسا و جهرم) پرداختیم.میزان آگاهی کارورزان در مورد بیماریهای سل، حصبه و اسهال خونی ارتباطی به متغیرهای جنس، سال فراغت از تحصیل و دانشکده محل تحصیل نداشت. تنها در مورد تب مالت کارورزان مرد نسبت به زن آگاهی بیشتری از بیماری تب مالت داشتند. (02/P<0) ولی میزان آگاهی با دو متغیر دیگر یعنی سال فراغت از تحصیل ارتباطی نداشت. در مورد هر کدام از سه بیماری سل، تب مالت و حصبه میزان آگاهی کارورزان در سطح غیر قابل قبولی بوده است ولی در مورد اسهال خونی کمتر از نیمی از کارورزان در سطح غیر قابل قبول بودند. در مقایسه کلی چهار بیماری میانگین نمرات کارورزان عبارت بود از: 18/4 در سل، 14/2 در تب مالت، 21/3 در حصبه و 04/7 در اسهال خونی لذا میزان آگاهی) که کارورزان به ترتیب نزولی عبارت بود از اسهال خونی ، سل، حصبه و تب مالت (0001/P<0) این نتیجه با میانگین تعداد بیمار دیده شده  در مورد بیماری های نامبرده توسط کارورزان در بخش های بالینی همخوانی داشته است   ]اسهال خونی 04/16، سل 00/3، حصبه 36/1 و تب مالت 02/1‍‍[.نتایج تحقیق حاضر حاکی از یک خلا آموزشی در رابطه با بیماریهای عفونی شایع به کارورزان می باشد که این موضوع نیاز به برنامه ریزی مجدد جهت آموزش دانشجویان در زمینه بیماریهای شایع و درمانگاهی را نشان می دهد.

علی رغم بالا بودن هزینه های گزاف بیمارستانی در عمل سزارین ، میزان مرگ و میر و عوارض ناشی از آن بیش از زایمان طبیعی است. به منظور تعیین شیوع سزارین و برخی عوامل موثر بر آن این پژوهش انجام شد. نوع مطالعه، مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی است، اطلاعات مربوط به 500 زایمان با سن آبستنی 28 هفته و بیشتر با انجام مصاحبه با مادر و معاینه مادر و نوزاد به طور متوالی در مرداد ماه 1375 از کلیه بیمارستان های شهر کرمان جمع آوری و بررسی گردید.شیوع سزارین 6/37 درصد با میانگین سنی 1/6 ±8/26 سال، میانگین میزان تحصیلات 3/4± 1/9 کلاس، میانگین تعداد آبستنی 7/1±5/2 و میانه آن 2 بود، میانگین سن آبستنی 7/1 ± 2/39 هفته و میانگین وزن موقع تولد نوزاد 523±3158 گرم بود.بین تعداد سزارین قبلی، تعداد ویزیت قبل از زایمان (01/P<0) و نمایش جنین، مراجعه به ماما، درد زایمان، تنگی لگن ، بستن لوله های رحمی بعد از زایمان، پیشنهاد ما در جهت سزارین (001/P=0) و سن ازدواج (05/P<0 با شیوع سزارین رابطه معنی داری آماری نشان داد.شیوع سزارین در این مطالعه بیش از برخی کشورها و برخی مطالعات ایران بود و به عواملی بستگی دارد که می توان با تمهیداتی آن را کاهش داد.

بیش از 200 سال است که گلیکوزیدهای قبلی از جمله دیگوکسین در درمان نارسایی قلبی بکارمی روند. درمان دراز مدت با دیگوکسین مستلزم توجه زیاد به فارماکوکینیتیک این دارواست. به علت سمیت فوق العاده شدید دیگوکسین و نزدیک بودن سطح درمانی به سطح سمی این داروها باید توجه داشت که غلظت این داروها از حد درمانی تجاوز نکند.هدف ازاین مطالعه تعیین درصد بیماران مصرف کننده دیگوکسین با غلظت رمی غیر طبیعی است.مطالعه به روش مقطعی و بر روی 960 نفرازبیماران مراجعه کننده به بخش پزشکی هسته ای بیمارستان حشمت که جهت اندازه گیری غلظت سرمی دیگوکسین طی سالهای 1374 الی 1378 مراجعه کرده بودند، انجام شده است. در جمع آوری اطلاعات از دفاتر ثبت مشخصات بیماران مصرف کننده دیگوکسین استفاده شده است.اندازه گیری غلظت سرمی دیگوکسین به روش رادیوایمونواسی انجام شده است. آزمون آماری بکاررفته کای – دو و مقداراحتمال برای معنی دار بودن کمتر از %5 در نظر گرفته شده است.از 960 بیمارمراجعه کننده ، 668 نفر (%5/69) دارای غلظت سرمی غیر طبیعی یعنی خارج ازمحدوده درمانی بودند که 466 نفر (%5/48) دارای غلظت سرمی زیر1/1 نانوگرم درمیلی لیتر و202 نفر (%21) دارای غلظت سرمی بالای 2 نانوگرم در میلی لیتر بودند. از 533 زن، 346 نفر (%8/68) و از 457 مرد، 322 نفر (%4/70) دارای غلظت سرمی غیر طبیعی بودند. بیشترین سن مراجعه 70-61 سالگی بوده که %69 آنها دارای غلظت سرمی غیر طبیعی بودند. در بررسی انجام شده تفاوت معنی داری از نظر سن و جنس با غلظت سرمی غیرطبیعی دیگوکسین وجود نداشت.مقایسه پژوهش حاضر با نتیجه گزارشهای ارایه شده قبلی مشخص می کند که تعداد بیماران با غلظت سرمی غیر طبیعی دیگوکسین در بین بیماران مورد مطالعه ما بسیار زیاد است.

 تالاسمی یکی از بیماریهای کم خونی همولیتیک مادرزادی است. آگاهی و نگرش زوجین درشرف ازدواج می تواند در پیشگیری آن نقش موثر داشته باشد. لذا هدف از این بررسی تعیین میزان آگاهی و نگرش زوجین در شرف ازدواج در شهرستان بابل است. این بررسی یک مطالعه مقطعی است که با نمونه ای از 268 زوج (536 نفر) در شرف ازدواج از مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره تالاسمی امیرکلا بابل در بهمن ماه سال 1378 انجام گردید. اطلاعات آن بوسیله پرسشنامه ای مدون از طریق مصاحبه با زوجین قبل ازانجام مشاوره جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج نشان می دهد که اکثریت افراد، 5/80 درصد مردان و 2/86 درصد زنان در شرف ازدواج، بیماری تالاسمی را می شناختند. از نظرمنابع کسب آگاهی بیشترین افراد (0/64 درصد) رادیو و تلویزیون را به عنوان منبع اصلی کسب آگاهی بیان نمودند. اکثریت جوانان، 5/85 درصد مردان و 6/83 درصد زنان از ضرورت مشاوره قبل ازدواج نگرش مثبت داشتند. به طور کلی اختلاف معنی داری در میزان آگاهی دو جنس مشاهده نشده است (05/P>0) ولی با افزایش سطح سواد، میزان آگاهی از پیشگیری و ماهیت بیماری تالاسمی به طور معنی داری افزایش داشته است (01/P<0) . میزان آگاهی جوانان شهری در مقایسه باروستایی ازسطح نسبتا بالاتری برخوردار بوده و این اختلاف در مواردی از نظر آماری معنی دار است (05/P<0) . نتایج دلالت می کند که در سال های اخیر با بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی وآموزش پیرامون تالاسمی، میزان آگاهی جوانان افزایش یافته است. آموزش وسیع تر و مداوم جهت ارتقاء فرهنگ پیشگیری از بیماری تالاسمی امری ضروری است.

ماستالژی دوره ای یا درد دوره ای پستان، عود منظم و دوره ای دردوتورم پستان و طی مرحله لونئال سیکل قاعدگی می باشد که علاوه بر ایجاد اضطراب بروزسرطان درمبتلایان باعث مراجعات پزشکی مکررواختلال در فعالیتهای شغلی، اجتماعی و خانوادگی فرد نیز می شود. این مطالعه به بررسی شیوع ماستالژی در زنان شهر رشت وارتباط آن با برخی عوامل زمینه ای مانند سن، ازدواج و اشتغال خارج از منزل می پردازد تا بتواند درشناخت عوامل خطرسازآن کمک کند. در این پژوهش مقطعی 1000 زن 15 تا 45 ساله در سطح جامعه شهر رشت با روش نمونه گیری خوشه ای وارد مطالعه شدند و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. در این پرسشنامه علاوه بردرد دوره ای پستان ، سن، ازدواج و اشتغال خارج ازمنزل مورد پرسشگری قرار گرفت. جهت آنالیز داده ها از آزمون کای دو ساده و وزنی بروش منتل – هنزل و با در نظر گرفتن 05/0 =α استفاده شد. میزان شیوع ماستالژی دوره ای درزنان سنین باروری شهر رشت 8/23 درصد بدست آمد. شیوع ما ستالژی درافراد بالای 30 سال بیشتر از افراد زیر30 سال (01/P<0)، و درافراد متاهل بیشترازافراد مجرد (P<0.05) و درزنان شاغل بیش ازغیرشاغلین(P<0.01) بود. با وزن دادن این مقایسه ها نسبت به دو فاکتور دیگر اختلاف شیوع ماستالژی درشاغلین و غیرشاغلین همچنان معنی دار بود. (76/1=OR  2/42-1/28:CI ) در این مطالعه ارتباط معنی داری بین سن و تاهل با درد دوره ای پستان با لایه بندی از نظر اشتغال یافت نگردید. اشتغال خارج ازمنزل فاکتوری همراه با ماستالژی سیکلیک می باشد واین ارتباط به دلیل همراهی آن با افزایش سن و تاهل (و به تبع آن حاملگی) نمی باشد.

نارسی و وزن کم هنگام تولد (LBW) ثابت ترین عامل تعیین کننده مرگ و میرنوزادی می باشد. شناسایی عوامل مستعد کننده زایمان زودرس، مراقبت های مناسب دوران بارداری و آمادگی تیم پزشکی جهت تولد نوزاد نارس، میزان مرگ و میر این بیماران را به وضوح کاهش می دهد. در یک بررسی مورد شاهدی در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان کلیه نوزادان نارس متولد شده در طی 6 ماه زمستان و بهار 78-77 به عنوان گروه مورد (150 نوزاد) و به ازای هر نوزاد نارس قبل و بعد از تولد آن یک نوزاد ترم به عنوان گروه شاهد (300 نفر) در نظر گرفته شد. متغیرهای جنس، نوع زایمان، بیماریهای مادر، مشکلات جفتی، اشکالات رحمی، سابقه سقط  و نازایی در مادر، زمینه مصرف مواد مخدر، فاصله حاملگی های قبلی ، رتبه تولد و وضعیت مراقبت های پره ناتال در دو گروه ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در مادران گروه اول سابقه بیماریهای سیستمیک (فشار خون، اکلامپسی، بیماریهای عفونی) 2/5 برابر، اشکالات رحمی (رحم دو شاخ، بی کفایتی سرویکس) 33 برابر، اشکالات جفتی (پلاسنتاپرویا ، دکولمان جفتی) 5/4 برابر، مشکلات باروری (سقط و نازایی) 5/2 برابر و سابقه اعتیاد 3 برابر بیشتر از گروه شاهد می باشد (Odd,s Ratio)  که درتمامی موارد با P<0.01 معنی دار می باشد. مادران نوزادان نارس مراقبت های پره ناتال کمتری از مادران نوزادان ترم داشته اند. زایمان نارس در مرتبه دوم حاملگی به بعد و فاصله حاملگی کمتر از 2 سال شیوع بالاتری دارد. بین جنسیت و نارسی رابطه معنی دار وجود نداشت. با توجه به نتایج فوق با شناسایی مادران در خطر زایمان زودرس و آمادگی تیم پزشکی انشاء ا... در آینده شاهد کاهش شیوع نارسی و بالطبع کاهش میزان مرگ نوزادی باشیم.