سرشت متحول رابطه انسان و محیط جغرافیایی، بر اندیشه و مکتب فلسفی علوم جغرافیا تاثیر قابل ملاحظه ای گذاشته است. این رابطه در قالب «تحلیل اکولوژیکی»، یکی از حوزه های مهم تحقیقاتی در علوم جغرافیا است. موقعیت جغرافیایی کشورها یکی از عناصر مهم در محیط جغرافیایی است و در تمامی نظریات سنتی و مدرن علوم جغرافیا، یکی از متغیرهای مهم در شکل یابی قدرت و رفتارهای سیاسی کشورها است. تماس با آب های آزاد و موقعیت دریایی کشورها، یکی از عناصر موقعیت جغرافیایی است و متغیری مهم در نظریات جهانی جغرافیای سیاسی و مطالعات دریایی است. دسترسی به محیط های دریایی، بسترهایی از محدودیت و فرصت برای کشورها فراهم می نماید. هدف این تحقیق، تبیین رابطه دسترسی کشورها به دریا با شاخص توسعه انسانی و مقایسه شاخص توسعه انسانی کشورهای دریایی با کشورهای محصور در خشکی است. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، بنیادی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی و همبستگی است. به منظور تبیین رابطه دسترسی دریایی کشورها با شاخص توسعه انسانی، دسترسی دریایی کشورهای دریایی، شاخص سازی و رتبه بندی گردید و در تحلیل رگرسیونی، رابطه این دو شاخص تبیین گردید. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ضریب همبستگی شاخص دسترسی دریایی با شاخص توسعه انسانی برابر با 314/0 است (05/0 < 000/0 مقدار احتمال). نتایج نشان می دهد که رابطه معنی داری بین این دو شاخص وجود دارد، به طوری که به ازای یک واحد افزایش در میزان شاخص دسترسی دریایی، میزان شاخص توسعه انسانی به اندازه 577/0 درصد افزایش می یابد (مقدار ثابت 649/0 درصد). به منظور تبیین بیشتر اثر دسترسی دریایی بر شاخص توسعه انسانی، کشورهای محصور در خشکی در مقام گروه شاهد انتخاب شده اند. نتایج حاصل از آزمون تی دو گروه مستقل (کشورهای دریایی و کشورهای محصور در خشکی)، مبین آن است که کشورهای دریایی در مقایسه با کشورهای محصور در خشکی، میزان شاخص توسعه انسانی بالایی دارند (05/0 < 015/0 مقدار احتمال). با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت دسترسی کشورها به دریا از عوامل تاثیرگذار بر روند توسعه انسانی است.