این مطالعه کیفی، با هدف کشف نظام معنایی مودیان مالیاتی در رابطه با پدیده مالیات و ارایه الگوی داده بنیاد فرهنگ مالیاتی در بستر موردمطالعه به انجام رسید. روش مورداستفاده در این پژوهش، نظریه زمینه ای به عنوان یکی از روش های اصلی پژوهش کیفی است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند-نظری با سی نفر از مودیان مالیاتی شهر اصفهان گردآوری و جهت تحلیل داده ها از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی و همچنین ابزار تحلیلی پارادایم استفاده شد. داده های گردآوری شده در قالب تعدادی مقوله عمده و یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شدند. الگوی پارادایمی ارایه شده شامل سه بعد شرایط، عمل-تعامل ها و پیامدها است که بر مبنای نتایج پژوهش در بعد شرایط شامل شرایط علی (اقتصاد رانت جویانه، نظام مندی مالیات، شفافیت قوانین مالیاتی، اقتدارگرایی مالیاتی)، شرایط زمینه ای (هزینه روانی تمکین، انصاف رویه ای مالیاتی، کنش متقابل واگرا و اعتماد متقابل کنشگران) و شرایط مداخله گر (عدالت مالیاتی، سلامت اقتصادی مسیولین، پاسخگویی مالیاتی و کارآمدی مصارف مالیات) در بعد عمل-تعامل (مالیات به مثابه نفع مشترک، مالیات به مثابه تکلیف و تمکین جبرمحور) و در بعد پیامدها (نارضایتی مودیان، غیرشفاف شدن فعالیت های اقتصادی و تقویت اقتصاد سایه) است که حول یک مقوله هسته به نام «مطالبه گری نامتوازن غیرهنجارمند» شکل گرفته اند.