فناوری جداسازی ته چاهی در دهه 1990 ظهور کرد که به وسیله ی آن جریانی غنی از گاز و نفت در سطح تولید می شود، در حالی که جریانی غنی از آب به سازند های زیرین تزریق شده، هرگز به سطح منتقل نمی شود و در صورتی که به تولید آن نیاز باشد، می توان آن را به صورت مجزا تولید کرد. در صنعت این ابزار با عنوان جداسازهای آب و نفت1 و آب و گاز2 شناخته می شود. چرخه های آبی مایع-مایع جزء اصلی سامانه ی جداسازی آب و نفت ته چاهی است. در این مطالعه، بررسی جامعی در ارتباط با فناوری جداسازی ته چاهی ارائه و برتری ها، پیش نیازها و کاستی های این فناوری معرفی شده اند. این مطالعه همچنین داده هایی مفید از مطالعات انجام شده بر روی تعدادی از میدان ها و مناطق عملیاتی و شرکت های دارای این فناوری در اختیار محققان قرار می دهد. طبق بررسی های انجام شده در این مطالعه، نصب موفقیت آمیز سامانه ی DOWS از نظر فنی و اقتصادی زمانی امکان پذیر است که همه ی مؤلفه های مورد نیاز به طور دقیق ارزیابی شوند؛ در این صورت از هزینه های کنترل آب، تولید و پالایش آن و از حجم تسهیلات سر چاهی کاسته می شود که برای مناطق دریایی و دور از دسترس بسیار مناسب است. افزون براین، فن DOWS برای جداسازی نفت های سنگین بسیار دشوار است؛ چرا که اختلاف چگالی بالایی بین آب و نفت در این حالت وجود خواهد داشت. نسبت آب به نفت باید بالا باشد به طوری که فاز غالب آب باشد. سازندگان جداسازهای چرخه ی آبی پیشنهاد می کنند که کسر آب بیش از 75% باشد.