مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رویکرد روانی-اجتماعی بر میزان افسردگی و کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و افسردگی انجام شد. روش ها: این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی شاهد دار در جامعه ی آماری متشکل از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای پرونده در مراکز جامع خدمات سلامت شهرستان اصفهان در سال 1397 انجام شد. در هر دو گروه، پیش از انجام مداخله، میزان افسردگی با استفاده از پرسش نامه ی افسردگی Beck فرم 21 سوالی (Beck depression inventory-II یا BDI-II) مورد بررسی قرار گرفت و در صورت کسب نمره ی 14 و بالاتر و با رضایت آگاهانه، بیماران به مطالعه وارد شدند. اندازه گیری وزن، قد و آزمایش های Fasting blood sugar (FBS) و Hemoglobin A1C (HbA1C) انجام شد. پس از آن، مداخله ی رویکرد روانی-اجتماعی بر روی 38 نفر از بیماران (گروه مورد) صورت پذیرفت. افراد گروه شاهد (41 نفر از بیماران) نیز خدمات و آموزش های معمول مراکز جامع خدمات سلامت را دریافت کردند. سپس، در تمام آزمودنی ها، آزمایش های FBS و HbA1C و آزمون افسردگی Beck انجام گرفت. نتایج به دست آمده، با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری Independent t، Paired t و 2χ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مرحله ی پس آزمون، میزان HbA1c و سطح افسردگی در افراد گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، رویکرد روانی-اجتماعی، می تواند در کاهش افسردگی و کاهش سطح هموگلوبین گلیکوزیله ی خون (HbA1c) در بیماران مبتلا به دیابت افسرده موثر باشد.