زمینه و هدف: مواد بلیچینگ می توانند موجب تغییر رنگ و ترنسلوسنسی کامپوزیت ها شوند. با توجه به استفاده روز افزون ازکامپوزیت های دارای ذرات نانو و بابیس سایلوران، هدف از این مطالعه بررسی تغییرات رنگی و ترنسلوسنسی این مواد بعد از کاربرد مواد بلیچینگ بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی تعداد 198 دیسک به سه گروه 66 تایی شامل کامپوزیت میکروهیبرید Z250، کامپوزیت نانوهیبریدZ350 و کامپوزیت با بیس سایلوران P90 تقسیم شدند. روی نیمی از نمونه ها در هر گروه بعد از اچینگ، ریباندینگ انجام شد. سپس ارزیابی رنگ و ترنسلوسنسی پایه نمونه ها با دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی با سیستم CIELAB، اندازه گیری شد. هر گروه کامپوزیتی به سه زیر گروه بلیچینگ هیدروژن پراکساید 40% و بلیچینگ کاربامید پراکساید 20% و کنترل تقسیم شدند. سپس ارزیابی نهایی رنگ و ترنسلوسنسی نمونه ها بر اساس سیستم CIE l*a*b* با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر انعکاسی (II-X Rite, USA) انجام و تغییرات آن ها محاسبه گردید. آنالیز داده ها با استفاده از تست های آماری Mann-Whitney و Kruskal Wallis انجام شد. یافته ها: اثر نوع کامپوزیت و ماده بلیچینگ و استفاده از ماده باندینگ، بر سطح نمونه ها معنی دار بود (001/0P<). تغییرات رنگی در کامپوزیت میکروهیبرید از نانوهیبرید و سایلوران بیشتر بود (001/0P<). همچنین تغییرات رنگی در گروه بلیچینگ کاربامید پراکساید 20% به صورت معنی داری از گروه هیدروژن پراکساید %40 و کنترل بیشتر بود (001/0P<) (3/3E>∆ ). نتایج تغییر ترنسلوسنسی و تغییرات رنگ همسو بودند. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه بیشترین تغییرات رنگ و ترنسلوسنسی در کامپوزیت میکروهیبرید بعد از اعمال کاربامید پراکساید 20% ایجاد شد. نمونه های ریباند شده کمتر تحت تاثیر بلیچینگ قرار گرفتند. کمترین نتایج تغییر رنگ و نسلوسنسی مربوط به کامپوزیت نانوهیبرید بود.