کارستی فیکاسیون عمل انحلال سنگ های کربناتی، تحت تاثیر عوامل مختلف و حاصل دخالت مشترک مورفودینامیک درونی (ساختار زمین شناسی و لیتولوژی) و بیرونی (اقلیم، ارتفاع، پوشش گیاهی و زمان) است. ارتفاع به عنوان یک عامل بیرونی، بر مقدار بخارآب و گردوخاک موجود در هوا اثر می گذارد، شرایط دمایی و بارشی را تغییر می دهد و فرم نهایی زمین از این تغییرات تاثیر می پذیرد. هدف این مقاله، بررسی تفاوت های فیزیوگرافی زیرحوضه های آهکی زاگرس با توجه به تغییر ارتفاع و تفسیر تفاوت ها در زمینه ی عناصر دمایی و بارشی است. با توجه به وسعت 381140 کیلومترمربعی زاگرس و پراکندگی لیتولوژی آهک در مناطق ارتفاعی مختلف، با استناد به منابع اسنادی (نقشه های زمین شناسی 1: 100000، لایه ی مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک 5/12 متر و نقشه های توپوگرافی 1: 50000) ابتدا زیرحوضه های واقع در این نوع لیتولوژی تفکیک شد. سپس پارامترهای فیزیوگرافی (طول حوضه، مساحت، فاکتور فرم، فاکتور شکل، نسبت کشیدگی و ضریب ناهمواری) زیرحوضه ها نیز برآورد شد. بررسی خصوصیات فیزیوگرافی حوضه ها در زمینه ی ارتفاع نشان می دهد که کشیدگی و طول زیرحوضه ها با افزایش ارتفاع در کل زاگرس با ضریب تبیین 5/0 بیشتر می شود. نتایج حاصل شده نشان می دهد که افزایش ضریب کشیدگی و طول حوضه در مناطق آهکی، دال بر انحلال بیشتر است و فاکتور شکل و فاکتور فرم با ضریب تبیین 53/0 برای کل زاگرس، نزدیک شدن شکل هندسی حوضه به مربع و مستطیل را نشان می دهد و تقریبا نتایجی همانند ضریب کشیدگی حوضه را منعکس می سازد. فرسایش در سطح یک حوضه ممکن است توزیع همگن یا ناهمگن داشته باشد؛ در صورتی که ضریب ناهمواری در یک حوضه زیاد باشد، نشان دهنده ی تغییر توزیع فرسایش از همگن به ناهمگن است. در مناطق آهکی هر چه ارتفاع بیشتر می شود، ضریب ناهمواری به دلیل فرسایش ناهمگن سطحی به طور متوسط 6/0 درصد افزایش می باید.