نخبگان علوم و مهندسی
سال:1400 | دوره:6 | شماره:3 |تعداد مقالات:15

شوخ طبعی، به منزله ی مقوله ای چندبعدی تلقی گردیده و شامل توانایی در خلق، شناسایی و ارزیابی شوخ طبعی، تا کاربرد شوخ طبعی به عنوان استراتژی مدارا می باشد. شوخ طبعی، بخشی از هر نظام اجتماعی است و پیامدهای آن وابسته به ارزش های فرهنگی است. هدف مقاله ی حاضر کنکاشی بر اثرات شناختی، اجتماعی و انگیزشی-عاطفی شوخ طبعی در بافت یادگیری با تأمل بر ماهیت، نظریه ها و پیامدها می باشد، که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی با استناد بر مطالعات کتابخانه ای نگاشته شده است. در ابتدا به تعریف شوخ طبعی و مفهوم یادگیری پرداخته شده، در ادامه، نظریه ها پیرامون شوخ طبعی در یادگیری تبیین شده، و نهایتاً پیامدهای شناختی، اجتماعی و انگیزشی-عاطفی شوخ طبعی بر یادگیری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.

هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی در ارتقاء فرهنگ شهروندی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر جیرفت بود که حداقل از یکی از شبکه های اجتماعی استفاده می نمایند. با استفاده از فرمول کوکران برای جوامع نامحدود و همچنین آخرین عدد جدول مورگان، تعداد 384 نفر بعنوان حجم نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفت. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای-تصادفی بود. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید که روایی این ابزار با استفاده از نظرات استاد راهنما، مورد تائید قرار گرفت. پایایی این ابزار با استفاده از ضریب الفای کرونباخ نیز مورد تائید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS23 انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معناداری با ارتقاء فرهنگ شهروندی و ابعاد ان (مدارای اجتماعی، مشارکت جویی، رفتارهای مدنی، اعتماد بین شخصی، عام گرایی، نگرش به مسئولیت پذیری، رفتار نوع دوستی، گرایش به پیروی از قانون) دارد. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که شبکه های اجتماعی در ارتقاء فرهنگ شهروندی نقش پررنگی ایفا می کنند.

هوش فرهنگی، مفهومی چندوجهی و چندبعدی است که در آن، تمایلات انسانی در رابطه با فرهنگ های دیگر، از زوایای متفاوت مورد واکاوی و ارزیابی قرار می گیرد؛ توانایی درگیر شدن در یک موقعیت رفتاری است که باعث استفاده از مهارت ها مثل زبان و مهارت های میان فردی و ویژگی ها (نظیر حد تحمل ابهام، انعطاف پذیری) شده و منجر به تنظیم مناسب رفتار شخص بر مبنای ارزش های پایه ی فرهنگی و نگرشی شخص مقابل در حال تعامل می شود. در مقاله ی حاضر که به شیوه ی توصیفی-مروری نگاشته شده، درصدد تبیین ضرورت، ابعاد و رویکردهای هوش فرهنگی در آموزش میان فرهنگی می باشد.

امروزه تیم های مجازی به عنوان فرم های بدیع ساختار سازمانی ظهور نموده و با توجه به غلبه بر چالش های جاری سازمان ها در بستر کاری جدیدشان، از طریق به کارگیری کارآمد و اثربخش دانش جهانی، راه رسیدن به مزیت رقابتی را هموارتر کرده اند. علاوه براین، گاهی ایجاد تیم مجازی تنها گزینه موجود می باشد، که در دوره پاندمی کرونا بسیار مورد توجه قرار گرفته و به نظر می رسد در آینده شاهد فراگیری این گونه از واحدهای سازمانی و به طور کلی تغییر در تفکرات تجاری و سازمانی باشیم. به همین دلیل این موضوع در سراسر دنیا توجه بسیاری از محققین را به خود جلب نموده است. اثربخشی در تیم مجازی با توجه به ویژگی های منحصربه فرد آن چالش برانگیز تر از تیم های سنتی است. . با وجود این که تحقیقات در این رابطه هنوز به اجماعی دست نیافته اند، اما بر نقش مهم رهبری تیم توافق داشته اند. این پژوهش درپی آن است که باتوجه به نقش تعیین کننده رهبری تیم، میزان اولویت و تأکید بر هریک از شایستگی های رفتاری مدیر را در بستر تیم های مجازی مورد سنجش قرار دهد. در این راستا، ابتدا طی مرور سیستماتیک در سه ژورنال مدیریت پروژه، 27 عامل مورد اشاره در مقالات استخراج شدند. این عوامل به سه دسته عوامل "انسانی و تکنیکی و سازمانی" تقسیم شدند. عوامل انسانی که عمدتا ناظر به ویژگی های رفتاری هستند، بیشترین فراوانی را کسب کردند. سپس طی پرسش نامه دلفی فازی، میزان اولویت "عوامل انسانی" مورد قضاوت خبرگان قرار گرفت. نکته حائزاهمیت این است که دو عامل "اعتماد" و "ارتباطات مؤثر"، بالاترین فراوانی در مقالات و اهمیت در دلفی فازی را کسب نمودند. در انتها با مطالعه "شایستگی های رفتاری مدیر پروژه" در استاندارد ICB4، میزان ارتباط مفهومی و کاربردی "عوامل انسانی مؤثر در ارتقای اثربخشی تیم مجازی" با هریک از "شایستگی های رفتاری مدیر"، مورد مقایسه تحلیلی قرار گرفت. بدین ترتیب مشخص شد که شایستگی های "روابط و تشریک مساعی"، "رهبری"، "کار تیمی" و "تعارض و بحران" حائز بیشترین اولویت در ارتقای اثربخشی تیم مجازی هستند.

سازمان نظام مهندسی ساختمانی یک نهاد غیرانتفاعی می باشد که بر اساس قانون، وضع مقررات ملی ساختمان به منظور اطمینان از ایمنی، بهداشت، بهره دهی مناسب، آسایش و صرفه اقتصادی و اجراء و کنترل آن در جهت حمایت از مردم به عنوان بهره برداران از ساختمان ها و فضاهای شهری و ابنیه و مستحدثات عمومی و حفظ و افزایش بهره وری منابع مواد و انرژی و سرمایه های ملی با بر عهده دارد. بستر کار این سازمان در تعامل به سایر ذی نفعان به نحوی می باشد که دارای پیچیدگی های ساختاری می باشد. به دلیل عدم شفافیت وظایف، اختیارات و مسئولیت ها و همچنین نبود قوانین مشخص برای پیش گیری از تعارض منافع مشکلات عدیده در این حوزه ایجادشده است. به نحوی که فعالیت های این سازمان کلیدی در چند سال اخیر تحت تأثیر تبعات بروز تعارض منافع قرارگرفته است و وجود تعارض منافع در آن به صورت مشهود سبب عملکرد ضعیف این سازمان شده است.

استفاده از قابلیت های مهندسی ارزش (VE[1]) و ساخت پذیری در مراحل مختلف چرخه عمر پروژه و بهره گیری از تجربه همه شرکای درگیر در آن می تواند موجب صرفه جویی در وقت، هزینه و بهبود کیفیت خروجی ها شود. معمولاً از آن جا که در بیشتر موارد، اجرای VE زمانی صورت می گیرد که فرصت محدودی برای تأثیرگذاری موثر در هزینه یا برنامه پروژه دارد، بنابراین با اعمال فرآیند ساخت پذیری، تجزیه وتحلیل VEمی تواند قبل از ساخت وساز، توسط پیمانکار و مالک انجام شود. به نوعی فعالیت های موجود در دو فرآیند مکمل یکدیگر در دستیابی به اهدافشان هستند. در این پژوهش هدف آن بود که به ارزیابی جایگاه ساخت پذیری در مهندسی ارزش پرداخته و پیشنهادات مرتبط با زمینه های تسهیل و بهبود ساخت پذیری به کمک مهندسی ارزش، ارائه گردد. با استفاده از مرور کل نگرانه ادبیات، و ارائه یک تحلیل الگویی مشخص شد که سهم زیادی از راهکارهای ارائه شده در مهندسی ارزش، که اصول و مفاهیم ساخت پذیری را پوشش می داد، معطوف به فاز پیش مطالعه و مطالعه اصلی ارزش و از جنس مدیریتی است. نتایج حاصل نشان داد که زمینه های قابل توجهی مرتبط با فاز مطالعات تکمیلی یا راهکارهایی از جنس محیطی و دربرگیرنده مسائل فرهنگی و قانونی مورد غفلت واقع شده، که تمرکز بر آن ها به صورت کارا، بستر مناسبی را جهت بهبود جایگاه ساخت پذیری در مهندسی ارزش ایجاد می کند و شناسایی و پیاده سازی آن ها می تواند بستر مناسبی برای مطالعات پیش رو باشد.

کیفیت انجام فعالیت های مدیریت پروژه، نقشی غیرقابل انکار در موفقیت یا شکست پروژه ها دارد. به خصوص در سازمان های پروژه محور با پروژه های بزرگ، این موفقیت یا شکست بسیار حیاتی است. یکی از ابزارهای مناسب برای کسب اطمینان از صحت و کیفیت انجام فعالیت های مدیریت پروژه، ارزیابی مستمر نحوه انجام این فعالیت هاست که اصطلاحاً ارزیابی «سطح بلوغ مدیریت پروژه» نامیده می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد سنجش بلوغ سازمانی مدیریت پروژه با استفاده از روش بهترین-بدترین در شهرداری منطقه سه تهران می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کارشناسان شهرداری تهران تشکیل می دهند. تعداد کل مدیران ارشد 30 نفر می باشند. با توجه به محدود بودن جامعه روش نمونه گیری تمام شماری است همه اعضای خبرگان در امر نظرسنجی و پر کردن پرسش نامه ها مشارکت نموده اند. ابتدا ابعاد سنجش بلوغ مدیریت پروژه در شش بعد: مالی، ذینفعان، فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری، رضایت کارکنان و محیط و جامعه شناسایی گردید. سپس پرسش نامه های مقایسات زوجی بین 30 خبره توزیع و نتایج حاصل از تحلیل ابعاد نشان می دهد، که بعد رضایت کارکنان رتبه ی اول و ابعاد محیط و جامعه، رشد و یادگیری، فرآیندهای داخلی، ذینفعان و مالی رتبه های دوم تا ششم را کسب نمودند. همچنین تعداد 23 شاخص در شش بعد شناسایی شدند. نتایج پژوهش حاضر می تواند دید جامعی را به خبرگان در خصوص شناخت ابعاد و سنجش بلوغ سازمانی مدیریت پروژه شهرداری منطقه سه تهران ارائه نماید.

اصول مذاکره ترکیبی از دانش و مهارت موثری است که یک مدیر پروژه باید به منظور برخورد با کارفرمایان، مدیران در سطوح مختلف، اعضای تیم پروژه و سایر ذینفعان داشته باشد. مذاکره کنندگان موفق، می بایست قادر به تجزیه و تحلیل و ارزیابی موقعیت باشند و سپس استراتژی مذاکره را متناسب و منطبق با سبک مذاکره منعطف و توجه به مذاکره کنندگان درگیر در روند مذاکرات، تدوین نمایند. در این تحقیق به منظور تهیه و تدوین مبانی نظری و پیشینه تحقیقات از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است که در ابتدا به معرفی اصول مذاکره و معیارهای انتخاب روش مذاکره صحیح، جهت آغاز مذاکره اصولی و بررسی نقش فرهنگ در مذاکرات موفق، پرداخته شده است و هدف از انجام پژوهش این است که به افراد حرفه ای کمک کند تا با بهره گیری از اصول مذاکره در حل و فصل تعارضات بین فردی، موجب هم افزایی و اثربخشی در زمینه های مدیریت موثر بین فردی گردند.

زوج شدن اکسایشی متان (OCM)، فرایندی است که در آن طی واکنش کاتالیزوری متان با اکسیژن در دمای بالا، اتیلن تولید می گردد. استفاده از گاز شیل در این فرایند می تواند به صرفه جویی انرژی کمک شایانی کند. سیستم کاتالیزوری مورد استفاده در فرایند OCM نقش اساسی در دستیابی به بازده مطلوب و درصد تبدیل متان و انتخاب پذیری بالای اتیلن داشته و همچنین می تواند در عدم وقوع واکنش های جانبی موثر باشد. در این پژوهش، ویژگی ها و محدودیت های کاتالیزورهای متداول مورد استفاده در فرایند OCM از جمله کاتالیزورهای اکسید فلزی و کاتالیزورهای بر پایه فلزات گروه IA و IIA مرور و بررسی شده و بر پتانسیل و مزیت های صنعتی سیستم های نانوکاتالیستی و مشخصا نانوسیم ها از قبیل کاهش دمای واکنش، افزایش بازدهی اتیلن و کنترل طول عمر کاتالیزور تاکید گشته است.

پیشرفت های اقتصادی با پیشرفت صنعت ساخت یک کشور روابط همسویی دارد بطوری که با ساخت ساختمان های بلند به پیشرفت در صنعت ساخت افزوده می شود. در راستای پیشرفت صنعت ساخت، ریسک هایی وجود دارد که باعث کندی سیر پیشرفت و یا جلوگیری از آن می شود. به تناسب افزایش ریسک در پروژه، کار برای مدیریت و کنترل پروژه نیز دشوار می گردد. می توان بسیاری از شکست هایی که در پروژه ها روی می دهد، را به دلیل ریسک و عدم ثبات در محیط و درون ساختار پروژه دانست. با این وجود به دلیل غیرملموس بودن ریسک، هنوز تعریف جامع و کاملی از آن ارائه نشده است. علاوه بر آن، هنوز رابطه کمی جامعی که بتواند ریسک یک پروژه را اندازه گیری نماید و تمامی ابعاد ریسک را در آن لحاظ نماید، نیز ارائه نشده است. صنعت ساخت و ساز ساختمان های بلندمرتبه همواره به عنوان یکی از صنایع پر ریسک، مورد مطالعه و بررسی کارشناسان مدیریت پروژه قرار گرفته است. پروژه های ساخت و ساز به دلیل طبیعت فعالیت و فرآیندهایی که در بر دارند، ساختار سازمانی که طلب می کنند و محیطی که در آن انجام می شوند به صورت بالقوه در معرض انواع مختلف ریسک ها قرار دارند. در این تحقیق به شناسایی و اولویت بندی ریسک در پیاده سازی سیستم های هوشمند در ساختمان های بلند مرتبه پرداخته شده که با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، اولویت بندی آنها صورت گرفته است.

شیوة آموزش متداول بر دانشکده های معماری ایران در دهة 40 متأثر از بوزار است که به سمت مکتب باهاوس، رو به تغییر نهاده و تا اواخر دهة 50 ادامه می یابد. اواخر این دهه نیز مواجهه با انقلاب فرهنگی و سپس وقوع جنگ تحمیلی منجر به تعطیلی دانشگاه ها می گردند. این امر، موجب دور ماندن و کناره گیری دانشجویان و اساتید از محیط آموزشی و همچنین مباحث روز مرتبط با آن ها می شود که به نوبة خود، سهم بسزایی در سردرگمی اساتید در تدریس، پس از دورة بازگشایی دانشگاه ها دارد. از آنجایی که شیوة آموزش مناسب، نقش بسزایی در روند خلق آثار موفق در معماری دارد، توجه به آن ضرورت می یابد؛ همچنین به دلیل اصلاحات و تغییرات شکل گرفته در سیستم آموزش معماری در دهه های 40 تا 70 که نتیجة پیروی از رویکردها و مکاتب گوناگون آموزش است، اهمیت این دوران در شیوه های آموزشی و قیاس نتایج حاصل از آن ها محرز می گردد. این پژوهش، با هدف دستیابی به ارتباط میان تأثیرگذاری شیوة آموزش بر آثار معماری و به دنبال آن، جریانات معماری برآمده از آن ها، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و بهره گیری از استدلال قیاسی و استنتاجی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که آموزش معماری برگرفته از مکتب بوزار، به آثاری با معماری نئوکلاسیک و مدرن غربی منجر شده و شیوة آموزش متأثر از مکتب باهاوس، جریانات معماری را به سوی سبک بین الملل و مدرن متأخر سوق داده است. حال آن که پس از سال 58 و با وقوع انقلاب اسلامی در پی جست وجوی هویت، معماری پست مدرن و بومی اهمیت می یابد.

رزین اپوکسی، یکی از مهم ترین پلیمرهای گرماسخت که به عنوان چسب، پوشش و ماده زمینه برای کامپوزیتها به دلیل مقاومت بسیار خوب در برابر خوردگی و مواد شیمیایی استفاده می شود. معادلات سینتیک پخت برای ارزیابی و بهینه سازی فرآیند تولید استفاده می شود. واکنش های پیچیده زیادی در زمان فرآیند پخت رزین اپوکسی وجود دارد، بنابراین برای تعیین خواص نهایی رزین های پلیمری، مطالعه سینتیک پخت می تواند کیفیت محصول نهایی را افزایش دهد. انداره کلوخه ای شدن، سرعت همزن، توزیع نانو ذرات و پخت رزین اپوکسی از عوامل مهم و اثر گذار نانو ذرات لوله های کربنی بر خواص مکانیکی رزین اپوکسی می باشند. نمودارهای جریان گرمایی نانو کامپوزیت اپوکسی در حضور 1/0 درصد وزنی نانو لوله کربنی چند دیواره اصلاح شده با گروه آمینی فقط یک نقطه اوج دارند و همچنین گروه آمینی موجود در نانو لوله های کربنی باعث افزایش سرعت پخت می شود. تحرک ملکولی و افزایش گرانروی در انتهای واکنش پخت، دو عامل مهم برای افزایش مقدار انرژی فعالسازی نانو کامپوزیت های اپوکسی می باشد. در این پژوهش به معرفی مدلسازی سینتیک پخت نانو کامپوزیت های اپوکسی واثر اضافه کردن نانو لوله های کربنی و نانو لوله های کربنی بهبود یافته بر ریخت شناسی، خواص رئولوژیکی و مکانیکی، مقدارانرژی فعالسازی، سرعت واکنش پخت، درجه پخت، جریان گرمایی، و مدلسازی سینتیک پخت پرداخته شده است.

فیزیک مغز و اعصاب شاخه ای در حال رشد از بیو فیزیک، فیزیک پزشکی و علوم اعصاب شناختی است که به مطالعه دستگاه اعصاب مرکزی شامل مغز، نخاع و اعصاب از دیدگاه فیزیک می پردازد و به دنبال کشف اساس فیزیکی عملکرد مغز و درک فرآیند شناخت است. این شاخه از فیزیک، طیف وسیعی از پدیده ها، از سازوکارهای سلولی و مولکولی گرفته تا فناوری های مربوط به اندازه گیری و تحریک های الکتریکی و مغناطیسی مغز و نیز نظریه های عملکرد مغز را در بر می گیرد. در این مقاله، نوروفیزیک به عنوان راهی به سوی علوم اعصاب شناختی بر پایه قوانین طبیعت و اصول فیزیکی حاکم بر عملکرد مغز در رایانش، پردازش اطلاعات، یادگیری و درک فرآیند شناخت معرفی شده است. نتایج نشان می دهند که در شرایط فیزیولوژیکی، حرکت یونها تحت تأثیر هردو عامل میدان الکتریکی و گرادیان غلظت (پتانسیلهای الکترو شیمیایی) است. برای این منظور، جریان الکتریکی گذرنده از عرض غشاء، پتانسیل غشاء، پتانسیل تعادل یون های نفوذپذیر و رابطه بین جریان و ولتاژ غشاء (جریان یونی) در سامانه های نورونی محاسبه شده است. انتظار می رود که نتایج بدست آمده بتوانند مهارت های تحلیلی لازم را برای فیزیک پیشگان و پژوهشگران علوم بین رشته ای به ارمغان بیاورند و به عنوان راهکارهایی از علوم پایه و به خصوص فیزیک در بررسی سامانه های نورونی مورد استفاده قرار بگیرند.

در عصر حاضر با توجه به این که یافتن روش های آموزش ریاضی مناسب به کودکان بسیار دشوار است. بنابر این محققان آموزشی سعی می کنند دانش ریاضی را به زبان ساده و قابل فهم برای کودکان بیان کنند. آن ها بر این باورند که بکار گیری بازی های آموزشی برای درک بهتر مفاهیم ریاضی توجه نشده است. در این مقاله بازی هایی را که دانش آموزان برای یادگیری ریاضی انتخاب کرده اند مورد مطالعه قرار می دهیم. داده های این مطالعه از بین دانش آموزان داوطلب دوره ابتدایی در مسابقه حل مساله شهرستان بهشهر ارزیابی گردیده است. در این تحقیق یکی از سوالات پرسش نامه در ارتباط با بکارگیری بازی های مختلف برای یادگیری ریاضی بوده که سوالات به صورت دو گزینه ای طراحی شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا مناسب بودن داده ها با مدل رش توسط Outfit، Infit و نمودار ICC نشان داده می شود. سپس در نمودار رایت-رش دیده می شود ساعت مچی و تاس بیشترین کاربرد و بازی تایمر و سودوکو کم ترین کاربرد در یادگیری دانش آموزان را دارد و در این میان بکارگیری ماشین حساب و بازی های کارتی میانه است. این نتایج نشان می دهد که انتخاب بازی ها در بین دانش آموان ابتدایی یکسان نمی باشد. نتایج بدست آمده از تحقیق مذکور می تواند باعث ایجاد آگاهی بیشتر مدرسان و برنامه ریزان در بکارگیری انواع بازی های ریاضی موجود در آموزش ابتدایی شود.