چکیده عربی:العلامة البهبهانی، سیدعلی بن محمد الموسوی (1303-1395 هـ)، من کبار العلماء المعاصرین الإمامیین فی الفقه والأصول والبلاغة. و فی کثیر من آرائه قد تأثر بالعلامة الشیخ هادی الطهرانی بشکل غیر مباشر و بواسطة تلامیذه مثل آیة الله سیدمحسن الکوه کمرئی. إن للعلامة آراء بدیعة و آثارا قیمة و ثمینة فی العلوم المذکورة قد نفت الآراء السائدة للمحافل العلمیة. والالتفات إلی آرائه ینتهی إلی التغییرات الأساسیة فی هذه العلوم.هذه المقالة قد سعت أن تبحث عن منظاره فی الحروف الجارة، و وجهة نظر الجمهور من النحاة إلیها.یعتقد العلامة بأن الوضع فی الحروف آلی، و فی الاسم والفعل کالمرآة، و لیس بإزاء الحروف معان فیهما حتی تدل الحروف علیها، بل الحروف أوجدت فیهما خصوصیات الاستعمال و أنحائه، کما نشاهد هذا المعنی فی الهیئات الاشتقاقیة والترکیبیة. و للحروف و ما نزلت منزلة الحروف من الهیئات المذکورة دور هام فی الجمل والکلام، بحیث لیس الکلام دونها بکلام. و هذا خلاف رأی الجمهور من النحویین الذین یعتقدون بأن الوضع فی الاسم والفعل والحرف علی نسق واحد، أی کالمرآة، و لکن المعنی فی الاسم والفعل علی نحو الاستقلال، و فی الحرف غیر مستقل، و لیس للحرف شرف علیهما.و یعتقد بأن الالتزام بتقدیر فعل أو بمعناه لحروف الجر التزام بلا دلیل، و أیضا یعتقد بأن الحروف الجارة إذا تعلقت بفعل، تعلقت بالمعنی الحرفی المستفاد من هیئة الفعل، و لا تتعلق بالمعنی الاسمی المستفاد من مادة الفعل. و یعتقد أن الحرف لم یجئ بمعنی حرف آخر.
چکیده فارسی:علامه بهبهانی از علمای بزرگ امامیه معاصر و از صاحب نظران در فقه و اصول و بلاغت است. وی در بسیاری از نظرات خویش غیر مستقیم تحت تاثیر علامه شیخ هادی تهرانی بوده که از شاگرد برجسته او آیه اله سیدمحسن کوه کمره ای به او رسیده است.علامه بهبهانی نظرات نوین و آثار ارزشمندی در علوم ذکر شده دارد و نظریات حاکم بر محافل علمی در این سه دانش را به چالش کشیده و رد کرده است. توجه به نظریات وی سبب تغییرات اساسی در این دانش ها می شود. مقاله حاضر می کوشد دیدگاه وی درباره حروف جار و نظر عامه نحویان در این زمینه را بررسی کند.علامه معتقد است که وضع در حروف آلی است نه استقلالی و در اسم و فعل همانند آیینه است. حروف، معانی مابازائی ندارد تا بر آنها دلالت کنند، بلکه حروف در اسم و فعل، ویژگی های استعمال و انواع آن را ایجاد می کنند، چنان که این معنی را در هیات های اشتقاقی و ترکیبی مشاهده می کنیم. حروف و هیات های اشتقاقی و ترکیبی نازل منزله حروف نقشی مهم در جملات و کلام دارند، به گونه ای که کلام بدون اینها منعقد نمی شود. این نظریه خلاف دیدگاه عامه نحویان است که معتقدند وضع در اسم و فعل و حرف به یک شکل یعنی همان آیینه وار بودن است، اما معنی در اسم و فعل به طور استقلال و در حرف به طور غیر مستقل لحاظ می شود و حرف هیچ برتری بر آن دو ندارد.علامه بهبهانی معتقد است التزام به در نظر گرفتن فعل یا معنای فعلی برای حروف جر، التزامی بی دلیل است. نیز معتقد است که حروف جر اگر متعلق به فعل باشند، به معنای حرفی مستفاد از هیات فعل متعلقند و نه به معنای اسمی. وی همچنین بر آن است که هیچ حرفی به معنای حرف دیگر نیست.