پژوهش در علوم پزشکی
سال:1384 | دوره:10 | شماره:6 |تعداد مقالات:14

مقدمه: هیرسوتیم یکی از مشکلات شایع خانمها می باشد که درمانهای مختلفی برای آن انجام می شود ولی هیچکدام قطعی نمی باشد. یکی از این راههای درمانی، استفاده از کرمهای موضعی است که به علت مصرف آسان و هزینه کمتر نسبت به سایر روشها مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر، تاثیر موضعی داروی فیناسترید، که یک بلوک کننده آنزیم -5α ردوکتاز می باشد، را در درمان هیرسوتیم ایدیوپاتیک خانمها بررسی می کند.مواد و روشها: طی مطالعه ای کلینیکی به صورت تصادفی و دوسوکور، کرمهای فیناسترید نیم درصد و دارونما روی دو طرف صورت خانمهای مبتلا به هیرسوتیم ایدیوپاتیک بکار برده شد. تعداد و ضخامت موها در مساحتی به اندازه یک سانتیمتر مربع در هر طرف صورت، در ابتدای مطالعه و پس از 6 ماه اندازه گیری و مقایسه شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای t و Paired-t انجام شد.نتایج: متوسط تعداد موها و ضخامت آنها در هر دو طرف دارونما و دارو کاهش یافت ولی در مقایسه با هم از نظر آماری تفاوت قابل ملاحظه ای نداشتند. از نتایج جانبی مطالعه دریافتیم که سرعت رشد موها در طرف دارو کاهش داشت و موهای آن نیز راحت تر از طرف پلاسبو کنده می شد.بحث و نتیجه گیری: گرچه مصرف کرم فیناسترید در مقایسه با دارونما نتوانست آنطور که مورد انتظار بود باعث کاهش ضخامت و تعداد موها پس از 6 ماه شود، ولی این دارو می تواند رشد موها را کم کرده و جدا کردن آنها را نیز راحت تر نماید.

مقدمه: تبعیت نکردن از دستوران پزشکان یک مساله مورد توجه دست اندرکاران مراقبت های درمانی است. این مطالعه با هدف تعیین شیوع تبعیت نکردن از دستورات درمانی در بیماران داخلی و قلب درمانگاه بوعلی سینای قزوین انجام شد.روشها: در سال 1382، 400 بیمار مراجعه کننده به صورت تصادفی در طی دو ماه انتخاب و مصاحبه شدند. برای بیماران باسواد در صورت تمایل پرسشنامه خود ایفا به کار رفت. داده ها به روش های آماری تحلیل شد.نتایج: بیماران بین 14 تا 78 سال (33.7± 8.5) سن داشتند %57.5) زن و %42.5 مرد(.30.7  درصد برای تداوم درمان مراجعه کرده و %41.5 از درمان تبعیت ضعیفی داشتند. افراد باسوادتر 1.6 برابر سایرین تبعیت داشتند. 3.74)، %95 CI= 0.7، (OR=1.62. بدین لحاظ اختلاف معنی داری بین بیماران داخلی و قلب مشاهده نشد %40) در برابر (%41.7. از کل بیماران، 79.5 درصد سابقه مراجعه به درمانگاه را در طی سه ماهه اخیر داشتند و %37.4 نسبت به آخرین دستور درمانی خود بی توجه بودند. عوامل مهم عدم تبعیت از دستورات به این قرار است: فراموشی (%13.3)، عدم ناتوانی در پرداخت هزینه های درمان (%10.3)، بی اعتقادی به پزشک (%8.4)، دوری راه (%8.4)، احساس بی اهمیتی مصرف دارو (%7.4)، اثرات جانبی (%7.4)، بی اعتقادی به تشخیص (%7.1)، ملاحظات مذهبی (%6.5)، فهم نادرست از دستورات (%5.8). اختلاف معنی داری بین زنان و مردان مشاهده نشد.نتیجه گیری: بیماران به توصیه ها و اطلاعات پزشکان در مورد وضعیت سلامت و درمان خود نیاز دارند. مطالعات مشابهی باید در این مورد انجام شود تا بتواند نقاط ضعف و روش های مداخله برای کاهش موانع را شناسایی کند.

مقدمه: دندانها، بجز عملکرد فیزیولوژیکشان، نقش مهمی در ظاهر افراد دارند. بنابراین هر اشکالی در رشد و تکامل آنها باعث مشکلات روانی، اجتماعی و حتی اقتصادی برای بیماران خواهد شد. هدف از این مطالعه یافتن ارتباط الگوهای مختلف اکلوژن دندانی با بیماریهای انسدادی بینی و راه هوایی فوقانی است.مواد و روشها: این مطالعه در مدارس ناحیه 4 آموزش و پرورش استانی اصفهان و در سال تحصیلی 1381-82 در بین 607 دانش آموز 277) مذکر و 330 مونث( که بین 12-9 سال داشتند انجام شد. نتایج حاصل از معاینات دقیق ENT و دندانپزشکی ثبت و با استفاده از نرم افزار SPSS و تست های آماری کای اسکونر و مانتل هنزل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: با افزایش سن، میزان الگوهای غیر طبیعی اکلوژن افزایش می یابد %45.5) به %68.2 در افراد مذکر، و از %25.8 به %48.5 در افراد مونث و (p=0.015. افزایش درجات هیپرتروفی لوزه های کامی با وقوع بالاتر الگوهای غیر طبیعی اکلوژن همراه بود %36.7) در هیپرتروفی 1+ و %70 در هیپرتروفی (p=%2:+4. همچنین، سابقه سرماخوردگی مکرر. و سابقه شکستگیهای قبلی بینی با الگوهای غیر طبیعی الکوژن دندانی همراه بود ]میزان وقوع به ترتیب (P=%006) %95.5، و [(P=%43) %83.4. 5 مولفه های دیگر شامل سینوزیت، هیپرتروفی توربینه های تحتانی بینی، رینیت، پولیپوز بینی، و انحراف تیغه وسط بینی با الگوهای غیر طبیعی اکلوژن همراه نبودند (P>%1).بحث و نتیجه گیری: برخی بیماریهای انسدادی راه هوایی فوقانی با الگوی غیر طبیعی در اکلوژن دندانی مرتبط هستند. این مولفه ها را می توان به سادگی تشخیص داده، درمان نمود و یا از ایجادشان پیشگیری نمود.

مقدمه: بعلت مشاهده تعداد قابل توجه سرطان های مثانه در افراد معتاد به تریاک در استان کرمان بنظر می رسید ارتباطی بین آنها باید موجود باشد و این مطالعه برای بررسی این ارتباط بعمل آمد.مواد و روشها: در این مطالعه یافته های بدست آمده از 150 بیمار مبتلا به سرطانهای مثانه (گروه مطالعه) با یافته های 150 بیمار غیر مبتلا به سرطانهای مثانه (گروه کنترل) به روش های آماری و با استفاده از تست های two-tailed t-test و X2 مورد مقایسه قرار گرفت.نتایج: مقدار، مدت و سرعت مصرف تریاک در گروه مطالعه بالاتر و طریقه مصرف تریاک متفاوت از گروه کنترل بود.نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان می دهد که مقدار، مدت و سرعت مصرف و طریقه مصرف تریاک در اثرات سرطان زایی تریاک در بروز سرطان های مثانه در بیماران معتاد موثر بوده است.

مقدمه: حدود %10 از زوجین ایرانی که طالب فرزند میباشند نوعی از ناباروری را تجربه کرده که می تواند مشکلات روحی - روانی را به آنها تحمیل کند. هدف این مطالعه مقطعی بررسی میزان اضطراب و افسردگی زوجین نابارور تحت درمان IVF یا ICSI در ایران بوده است.مواد و روشها: تعداد 50 زوج نابارور تحت درمان IVF 25) نفر( یا ICSI 25) نفر( جهت این مطالعه مقطعی در نظر گرفته شدند. در ضمن، 25 زوج )سن 40-18 سال( با سابقه باروری بعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. تمام افراد مورد بررسی با تستهای بک و اسپیل برگر قرار گرفتند.نتایج: بیشترین میزان اضطراب حد وسط و شدید در زنان تحت درمان IVF مشاهده شد )بترتیب %76 و %12، (P<0.05. میزان افسردگی در زنان تحت درمان IVF مشابه میزان آن در گروه ICSI بود. همچنین، بیشترین میزان افسردگی و اضطراب شدید در بین زنان خانه دار شایع بود )بترتیب %9.23 و (%11. حداقل میزان افسردگی و اضطراب شدید در بین شوهران چه در گروه IVF یا ICSI وجود داشت. در ضمن، افراد بیسواد در مقایسه با افراد تحصیل کرده دارای بیشترین میزان افسردگی و اضطراب بودند.نتیجه گیری: بیشترین میزان افسردگی و اضطراب در بین خانمهای گروه IVF یا ICSI بخصوص خانه دارها شایع بود. همچنین، مردان میزان کمتری از افسردگی و اضطراب را در مقایسه با خانمها از خود نشان دادند. بنابراین، این نتایج میتواند اطلاعات مفیدی برای افراد متخصص که با افراد نابارور سر و کار دارند باشد.

مقدمه: استفاده موضعی و ممتد از ترکیبات فلوراید مانند دهان شویه، خمیر دندان، ژل و محلول باعث کاهش بروز، توقف و ترمیم مجدد پوسیدگی اولیه دندان در مینای دندان می شود. مکانیسم های عمل فلوراید از طریق نفوذ یونهای فلوراید (F-) و جایگزینی آن با یونهای هیدروکسیل (OH-) هیدروکسی آپاتیت مینا، مداخله در متابولیسم میکروبهای پلاک دندانی، توقف رشد و تکثیر و کاهش تعداد سوشهای استرپتوکوک صورت میگیرد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر دهان شویه و خمیر دندان فلوراید، بر تعداد کلنی های استرپتوکوکی پلاک میکروبی دندان می باشد.مواد و روشها: از 62 کودک 6-7 ساله یک نمونه پلاک میکروبی از سطح لینگوال دندان مولر دوم شیری فک پایین، قبل از مسواک کردن و دهان شویه کردن با دو ترکیب متفاوت دهان شویه و خمیر دندان حاوی فلوراید و بعد از دوره مطالعه استفاده از خمیر دندان و دهان شویه، نمونه پلاک میکروبی جمع آوری و کشت گردید و میانگین تعداد کلنی ها قبل و بعد از استفاده از این دو ترکیب با هم مقایسه گردیدند.نتایج: میانگین تعداد کلنی های استرپتوکوک در کودکان قبل از استفاده از خمیر دندان و دهان شویه فلوراید 1253± 1341.5) و (1240± 1367 و بعد از استفاده 898± 1151) و (551 ±716 بود. تفاوت میانگین تعداد کلنی های میکروبی گروه دهان شویه و خمیر دندان قبل و بعد از استفاده معنی دار بوده است.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که استفاده از خمیر دندان و دهان شویه فلوراید سبب کاهش تعداد کلنی های استرپتوکوکی پلاک میکروبی می گردد.

مقدمه: سرطان پستان شایعترین سرطان و دومین علت مرگ در اثر سرطان در خانمها می باشد. درمان سرطان پستان شامل انواع روشهای درمانی می باشد که یکی از آنها رادیوتراپی است. دو روش مهم رادیوتراپی شامل روش مماسی و درمان با فیلد منفرد مستقیم می باشد. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی فاکتورهایی می باشد که در ایجاد عوارض حاد از قبیل سوختگی پوست در بیماران با سرطان پستان که بوسیله الکترون درمان می شوند نقش دارند، تا با شناخت فاکتورهای فوق بتوان این عارضه را کاهش داد.مواد و روشها: این مطالعه از فروردین 82 تا مهر 83 بمدت 18 ماه بر روی 200 بیمار در مرکز پزشکی سید الشهدا اصفهان انجام شد. در این مطالعه از پرسشنامه ای استفاده شد که شامل سوالاتی از قبیل نام بیمار، آدرس، شماره پرونده، سن و برخی فاکتورها که تصور می شد با میزان سوختگی ارتباط داشته باشند بود. تمام بیمارانی که کاندید ورود به این تحقیق بودند این پرسشنامه را پر کردند. بیماران در پایان درمان معاینه شدند و درجه سوختگی آنها بر اساس معیارRTOG  ارزیابی شد. نتایج بررسی تست کای دو در نرم افزار SPSS II آنالیز شد.نتایج: سن متوسط بیماران 49 سال بود. هیچیک از بیماران سوختگی درجه صفر و 4 نشان ندادند. %31.5 بیماران سوختگی درجه 1 داشتند. %64.5 بیماران سوختگی درجه 2 داشتند. %4 بیماران سوختگی درجه 3 داشتند. از نظر آمار بین فیلد زیر بغلی خلفی و سوختگی پوست رابطه معنی دار وجود داشت در صورتیکه در خصوص سایر فاکتورها ارتباط فاکتورها با سوختگی پوست معنی دار نبود.بحث: توجه بیشتر به طرح فیلدهای درمانی زیر بغل خلفی از قبیل اندازه فیلد، محل فیلد، انرژی فوتون، عمق و دوز درمان ضروری است.

مقدمه: گزارشی از مشکلات کاردیوواسکولر در افراد بدنساز مصرف کننده AAS وجود دارد. عوارض جانبی این هورمونها روی عملکرد اندوتلیوم می تواند توجیه کننده شروع پدیده آترواسکلروز و در نهایت وقایع کاردیوواسکولر باشد.مواد و روشها: در این مطالعه 30 مرد بدنساز غیر سیگاری که AAS مصرف می کردند و 30 مرد غیرسیگاری ورزشکار (جودوکار) در نظر گرفته شده اند. گروه اول به سه زیر گروه تقسیم شده اند: 14 نفر در فاز استروییدی، 8 نفر در فاز Post Stroid و 8 نفر در فاز Out_Work بودند. لیپیدهای سرم و گلوکز خون ناشتا برای کنار گذاشتن افراد دارای دیابت و هایپرلپیدمی از مطالعه اندازه گیری شد. قطر شریان براکیال در زمان استراحت، بعد از خالی کردن کاف فشار خون و بعد از قرص زیر زبانی نیتروگیلیسیرین اندازه گیری شد. دیلاتاسیون ناشی از افزایش جریان (FMD) و دیلاتاسیون ناشی از نیتروگیلیسیرین (NMD) و در نهایت نسبت FMD به NMD اندازه گیری شد.نتایج: مصرف AAS همراه با افزایش مشخص در BMI و کلسترول LDL بود. میانگین نسبت FMD به NMD (شاخص عملکرد اندوتلیوم) در افراد مصرف کننده AAS به طور بارزی کمتر از گروه کنترل بود 0.96(0.05)) در برابر 1(0.08) با (p=0.03. بعد از یکسان کردن BMI و سن و وزن بین دو گروه، تفاوت قابل توجه در شاخص عملکرد اندوتلیوم بین دو گروه مشاهده نشد. (p=0.21).نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد که مصرف AAS در بدنسازان مصرف کننده هورمون اثرات مستقیم روی عملکرد اندوتلیوم ندارد. مطالعات دیگری در آینده با تعداد نمونه بیشتر و اندازه گیری متابولیتهای ادراری پیشنهاد می شود.

مقدمه: خونریزی اولیه داخل پارانشیم مغزی (ICH) سومین علت شایع سکته های مغزی است که حدود %10-15 موارد کل سکته های مغزی در سفید پوستان و %30 موارد کل سکته های مغزی در سیاه پوستان و آسیایی ها را شامل می شود. شایع ترین محلهای خونریزی داخل پارانشیم مغزی در جمعیت های مختلف متفاوت است. همچنین عوارض این خونریزیها بسته به محل خونریزی متفاوت است.مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی 226 بیمار با خونریزی اولیه داخل پارانشیم مغزی مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) در شهر اصفهان از تاریخ آذر 80 لغایت آذر 82 جمع آوری شدند. این بیماران بر اساس شرح حال و انجام CT-SCAN مغز تشخیص داده شده و سپس با توجه به محل خونریزی و حجم خونریزی و علایم همراه طبقه بندی شدند.نتایج: از 226 بیمار مورد مطالعه 126) مرد و 100 زن( %38.5 خونریزی تالاموس، %24 خونریزی لوبار، %22.5 خونریزی پوتامن، %8 خونریزی پونز، %6 خونریزی مخچه، %1.3 خونریزی کپسول داخلی داشتند. تشنج در خونریزی لوبار و پوتامن شایعتر بود. استفراغ در %100 موارد خونریزی مخچه دیده شد. سر درد در %100 موارد خونریزی مخچه و %66-83 موارد خونریزی محلهای دیگر دیده شد. کما در خونریزی پونز شایعتر بود.بحث: خونریزی اولیه داخل پارانشیم مغزی %28.5 از کل موارد سکته های مغزی را در میان بیماران پذیرش شده در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان شامل شد. بروز خونریزی اولیه داخل پارانشیم مغزی با افزایش سن افزایش می یابد به طوریکه حداکثر بروز آن بین سنین 60-80 سالگی است و در میان مردان بیشتر از زنان و در سمت راست مغز اندکی بیشتر از سمت چپ است. در مطالعه ما خونریزی اولیه داخل تالاموس شایعترین مکان خونریزی مغزی بود و پس از آن خونریزی لوبار شیوع بیشتری داشت. در بیش از %50 بیماران ما سر درد و یا استفراغ در روز بستری وجود داشت. مرگ و میر بیماران بسته به محل و اندازه و حجم خونریزی داخل مغزی داشت که ما بوسیله CT-SCAN آن را محاسبه کردیم. دیابت شیرین برخلاف فشار خون ریسک فاکتور خونریزی داخل پارانشیم مغزی نبود.

مقدمه: یکی از تکنیکهای رایج در جراحی Tip بینی در عمل راینوپلاستی برداشتن محافظه کارانه لبه سفالیک غضروفهای آلار می باشد. البته بعضی از متون علمی انجام این تکنیک را بصورت محافظه کارانه چندان موثر بر چرخش نوک بینی ندانسته اند. لذا در این مطالعه، تاثیر برداشتن محافظه کارانه قسمت سفالیک غضروف آلار را بر چرخش نوک بینی بررسی نمودیم.مواد و روشها: از آنجا که در راینوپلاستی تکنیکهایی انجام می شود که بر چرخش Tip بینی تاثیر دارند، لذا 35 نمونه از بیماران مراجعه کننده جهت سپتوپلاستی با جلب رضایت ایشان انتخاب شدند. و در حین عمل لبه سفالیک غضروف آلار بطور محافظه کارانه برداشته شد. زوایای نازولبیال قبل و 6 ماه پس از عمل از روی عکسهای نیمرخ محاسبه و با آزمون آماری t paired test میانگین آنها مقایسه شد.نتایج: میانگین زوایای نازولبیال و انحراف معیار آنها قبل و 6 ماه پس از عمل جراحی به ترتیب 91.49± 7.35 و 91.57± 7.04 و میزان 0.649 t محاسبه شدند. Pvalue=0.52 بدست آمد.بحث: میانگین زوایای نازولبیال قبل و 6 ماه بعد از عمل جراحی تفاوت معنی دار آماری نداشتند. و به عبارت دیگر در این مطالعه نشان دادیم که برداشتن محافظه کارانه قسمت سفالیک غضروف آلار تاثیری در چرخش Tip بینی ندارد.

مقدمه: واکسیناسیون هپاتیت B برای کلیه بیماران نارسایی کلیه توصیه شده است. فراوانی پاسخ دیالیز به این واکسیناسیون پایین می باشد. این مطالعه جهت تعیین فراوانی پاسخ به واکسیناسیون هپاتیت B در بیماران با نارسایی مزمن کلیه و بیماران با نارسایی انتهایی کلیه و تعیین عوامل موثر بر آن طراحی شده است.مواد و روشها: سطح آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت B بعد از واکسیناسیون اولیه در 32 بیمار با نارسایی مزمن کلیه و 93 بیمار با نارسایی انتهایی کلیه که تحت هیودیالیز می باشند اندازه گیری شد. کلیه بیماران با آنتی ژن مثبت هپاتیت B از مطالعه حذف شدند. تیتر آنتی بادی بر علیه هپاتیت B در زمان 1 تا 6 ماه بعد از اتمام واکسیناسیون اندازه گیری شد.نتایج: سطح BSab≥10mu/ml در 100 نفر از بیماران (%80) ایجاد شد ولی پاسخ عالی به واکسیناسیون HBSab≥.mu/ml فقط در 74 نفر (%59.2) 500 مشاهده گردید. فراوانی پاسخ 71.9 درصد در بیماران با نارسایی مزمن کلیه قبل از دیالیز و %82.8 در بیماران ESRD بود که از نظر آماری بین دو گروه تفاوتی نداشت (x2 test, p=0.83) پاسخ عالی بیماران با نارسایی مزمن کلیه قبل از دیالیز به واکسیناسیون نسبت به بیماران دیالیزی بیشتر بود (x2 test, p<0.05). سن، جنس و سطح ابتدایی کراتین تاثیری در پاسخ به واکسیناسیون نداشت. فراوانی پاسخ در بیماران دیابتی کمتر از بیماران غیر دیابتی بود %62.2) در مقابل (%87.5 (x2 test, p=0.001) آنالیز رگرسیون چندگانه نشان داد که دیابت ریسک عدم پاسخ به واکسیناسیون بوده است.نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد کسانی که دیابت دارند احتمال اینکه به واکسیناسیون با هپاتیت B در گروه مورد مطالعه پاسخ دهند کمتر است. پاسخ بیماران با نارسایی کلیه قبلا و بعد از شروع دیالیز با هم فرقی نمی کند ولی در گروهی که قبل از شروع دیالیز واکسیناسیون خود را تمام کرده اند پاسخ عالی بیشتر دیده می شود.

مقدمه: این مطالعه برای مشخص نمودن میزان بروز آسیبهای جنینی حین عمل سزارین در بیمارستان آموزشی درمانی الزهرا (س) - رشت انجام شد )ژوئن 1999 الی اکتبر (2000مواد و روشها: مطالعه ای گذشته نگر بر روی پرونده های نوزادان بدنیا آمده با عمل سزارین طی 16 ماه انجام شد. پرونده های مادر و نوزاد در مواردی که جراحات جنینی وجود داشت بررسی گردید. نوزادان با و بدون جراحت از نظر مشخصه های مادری و نوزادی با یکدیگر مقایسه شدند.نتایج: از 5289 نوزاد متولد شده به طریقه سزارین 21 نوزاد با جراحت )تقریبا 0.4 درصد( وجود داشت. میزان بروز جراحت به نظر در نمایش ته و دیسترس جنینی بیشتر بود )بترتیب 1.1 درصد و 1 درصد، p=0.045 و (p=0.26.نتیجه گیری: جراحات واره به جنین عارضه نادری در نمایش ته و دیسترس جنینی می باشد.

مقدمه: مواد صناعی بکار رفته برای کرانیوپلاستی مانند فلزات یا مواد آلوپلاستیک در مقایسه با فلپ استخوانی خود فرد معایبی دارند. لذا ما تلاش کردیم نشان دهیم استخوان اتوژن در هنگام استفاده در کرانیوپلاستی عوارض کمی داشته، قابل توصیه می باشد.مواد و روشها: پس از خارج شدن فلپ استخوانی، آنرا بخوبی در کاور استریل پوشانده در دپارتمان ایمونولوژی در دمای -70 تا -80 درجه سانتیگراد نگه داری کردیم و پس از مدتی در عمل دوم، آنرا در جای اولش فیکس نمودیم.نتایج: از 10 بیمار مورد مطالعه یک نفر دچار عفونت شد و استخوان دچار استئومیلیت خارج گردید. در هیچ موردی جذب استخوانی مشاهده نگردید.بحث: مطالعه، از نظر درصد عوارض با سایر مطالعات انجام شده با استخوان اتوژن تقریبا هم ارز است. بنابراین استفاده از استخوان اتوژن در مرکز ما قابل توصیه است.

هدف از این مقاله معرفی یک زن 21 ساله با آلوپسی یونیورسالیس ویتیلیگوی ژنرالیزه و بیماری گریوز میباشد. وی در اوایل کودکی تحت عمل جراحی تیروئیدکتومی قرار گرفته و در حال حاضر تحت درمان جایگزین با لووتیروکسین بود. برای بهبود مشکلات پوستی، بیمار با استیروئید خوراکی، PUVA سیستمیک، و داروهای موضعی درمان شد. پس از 6 ماه آلوپسی بیمار بهبود کامل یافت اما ویتیلیگوی ژنرالیزه باقی ماند.