پژوهشگر (مدیریت) (Journal of Industrial Strategic Management)
سال:1393 | دوره:11 | شماره:33 |تعداد مقالات:8

ایجاد خوشه های صنعتی بعنوان رهیافتی جهت توسعه صنایع کوچک و متوسط طی سه دهه اخیر مورد توجه صاحبنظران و برنامه ریزان توسعه صنعتی قرار گرفته است. در این رویکرد، هدف این است تا واحدهای صنعتی کوچک و متوسطی که در یک ناحیه جغرافیایی مستقر می باشند از طریق توسعه همکاری ها، در مسیر سیاستهای کلان اقتصادی - صنعتی و منطبق با خواست و منافع فعالان آن هدایت نمود و انجام بسیاری از فعالیتهای صنعتی نظیر مطالعات بازار، طراحی، آموزش و امثالهم که بصورت انفرادی توسط واحدهای کوچک و متوسط امکان پذیر نمی باشد، بصورت مشترک و اقتصادی میسر گردد. ضمن اینکه واحدهای کوچک و متوسط با برقراری ارتباط کاری با تولیدکنندگان بزرگ، میتوانند با تشکیل شبکه های تولیدی و تجمیع آن در قالب خوشه های صنعتی، بتوانند در شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی - صنعتی کشور موثر واقع شوند و در افزایش کمیت وکیفیت تولید موثر باشند. در این مقاله ضمن تبیین رویکرد خوشه ای در توسعه صنایع کوچک و متوسط، چگونگی اجرای آن در ایران برای صنایع کوچک و متوسط مورد بررسی قرار خواهد گرفت و مزیتهای استفاده از این رویکرد را با ارائه نمونه های موفق در کشورهای دیگر تبیین می نماید.

یکی از دلایل اصلی انجام این پژوهش، عدم اطمینان دست اندرکاران اوراق بهادار در زمینه صحت رتبه بندی سهام بورس بالخص صنعت مالی که یکی از ارکان اصلی بورس می باشد است. در این پژوهش سعی شده است تا با استخراج شاخص های مورد نیاز جهت رتبه بندی دقیق شرکت ها در بازار سرمایه تهران در پروسه خرید سهام کمک نموده و به عنوان راهنمای کلی مدنظر قرار گیرد. از دیگر اهداف اصلی این پژوهش، بکارگیری ترکیبی دو دیدگاه مهم در مسیر یافتن مطلوبترین سهام یعنی تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکی است. لذا در این تحقیق ابتدا پس از تعیین گروه تصمیم گیری (خبرگان بورس) و استخراج شاخص های اولیه از ادبیات موضوع، با استفاده از روش های آماری ناپارامتریک به تعیین شاخص های نهایی پرداخته شده است. سپس با استفاده از تکنیک مقایسات زوجی (بهبود در AHP) جهت تصمیم گیری گروهی به تعیین وزن معیارها با استفاده از تاثیرات متقابل آنها بر یکدیگر اقدام شد. سپس با استفاده از روش PROMETHEE و استخراج اطلاعات مربوط به صنایع مالی خدماتی، ابتدا به رتبه بندی این صنایع و پس از آن به رتبه بندی شرکت های فعال در صنایع برتر شناخته شده پرداخته شده است. پس از انجام تحلیل بنیادی، با مطالعه ادبیات تحقیق و آنچه که در حال حاضر در شرکت های کارگزاری به کار گرفته می شود، سه شاخص از مهم ترین و پرکاربردترین شاخص های تکنیکی را جهت تحلیل تکنیکی شرکت های برتر شناخته شده انتخاب و در انتها زمان مناسب جهت معامله در بازه زمانی سال 1390 تعیین گردید.

پژوهش حاضر به بررسی ارزش ادراک شده مشتری در حوزه خرده فروشی از جنبه ارزش کاربردی می پردازد و در پی این است تا با بررسی و نقد و تحلیل عوامل ایجادکننده ارزش ادراک شده در خرده فروشی، مسیر جدیدی را برای موفقیت این بنگاه ها در بازار رقابتی کنونی فراهم آورده و خلا علمی موجود در زمینه ارزش ادراک شده مشتری از جنبه ارزش کاربردی در ایران را پوشش دهد. در این پژوهش ارزش ادراک شده مشتری در فروشگاه های زنجیره ای شهروند مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش آمیخته ای از روش ها توصیفی - پیمایشی و همبستگی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق طراحی و توزیع یک پرسشنامه در بین جامعه آماری (فروشگاه های زنجیره ای شهروند شهر تهران) در سال 1390 تهیه شده است. حجم نمونه 440 نفر (از چهار منطقه اقلیمی شهر تهران و تعداد یکصد و ده پرسشنامه در هر یک از چهار منطقه) است که انتخاب تعداد نمونه در روزهای به خصوص و انتخاب فروشگاه ها شهروند به صورت هدف مند و غیر تصادفی و انتخاب افراد در زمان نمونه گیری به صورت تصادفی انجام گرفته است. در پژوهش حاضر برای دسته بندی پاسخ ها پرسشنامه و تنظیم و تبدیل آنها به متغیرهای تحقیق و استخراج و ارائه شاخص ها گرایش مرکزی و پراکندگی از تحلیل توصیفی استفاده شده است. تحلیل و آزمون فرض از طریق مدل معادلات ساختاری از جمله تحلیل عاملی تاییدی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر، آزمون t تک نمونه، آزمون آنالیز واریانس انجام گردیده است. نتایج تحقیق بیانگر رابطه مستقیم و معنادار در ارتباط با تاثیر ارزش های کاربردی با ارزش درک شده مشتری می باشد.

مدیریت ناب از طریق بهبود مستمر، ریشه کن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان به همراه جلب مشارکت کارکنان از یک سو و مشتریان از سوی دیگر، مزایای زیادی را برای سیستم های تولیدی و خدماتی به منظور کنترل هزینه ها و بهبود کیفیت خدمات به همراه دارد. هدف از این مطالعه تعیین میزان کاربرد مولفه های مدیریت ناب درکتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی منطقه شمال ایران می باشد. مطالعه حاضر از نوع پیمایشی مقطعی می باشد که در آن دیدگاه 105 نفر از مدیران و کارکنان بخش های مختلف کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی منطقه شمال کشور (بابل، گلستان، گیلان و مازندران) در ارتباط با بکارگیری مولفه های مدیریت ناب سنجیده شد. به دلیل محدودبودن جامعه پژوهش، کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای مشتمل بر هشت بخش و 64 سوال مبتنی بر مقیاس لیکرت بود که به روش دلفی به تایید نهایی رسید. داده ها بر اساس آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل، فریدمن، کروسکال والیس و من ویتنی با استفاده از نرم افزار Spss 20 تحلیل شدند. با توجه به فرض نمره معیار 3، میانگین نمره کل مولفه های مدیریت ناب کتابخانه های علوم پزشکی مورد بررسی، 3.69 به دست آمد. بالاترین میانگین نمره به مدیریت سیستم خرید (3.88) و کمترین میانگین نمره به مولفه سازماندهی نیروی انسانی (3.54) تعلق گرفت. بین نظرات مدیران و کتابداران دانشگاه های مورد بررسی در خصوص کاربرد مولفه های مدیریت ناب و هم چنین وضعیت مدیریت ناب در کتابخانه های 4 دانشگاه مورد بررسی تفاوت معنی داری وجود داشت (p£0.05). تحلیل نتایج نشان داد وضعیت بکارگیری مدیریت ناب در جامعه مورد بررسی در حد مطلوبی قرار دارد.

در سال های اخیر با ورود سرمایه گذاران خصوصی به بازار سرمایه، رقابت موجود بین شرکت های سرمایه گذاری افزایش چشمگیری داشته است. شرکت های بزرگ و قدرتمند، اهداف پیش بینی شده خود را با جدیت پیگیری می کنند تا توان رقابتی خود را بالا ببرند. برای تجزیه و تحلیل کارایی شرکت های سرمایه گزاری از روش های پارامتریک و نا پارامتریک استفاده می شود. با توجه به ضعف قدرت تفکیک پذیری و حساسیت مرز کارایی به داده های پرت در روش تحلیل پوششی داده ها، در این پژوهش کارایی 31 شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل های تحلیل پوششی داده ها و مدل ترکیبی شبکه های عصبی و تحلیل پوششی داده ها به عنوان دو روش نا پارامتریک، مورد ارزیابی قرار می گیرند. با استفاده از مدل های BCC و CCR تحلیل پوششی داده ها کارایی شرکت های سرمایه گذاری در بازه زمانی  1388-1390محاسبه و نتایج تجزیه و تحلیل گردید. با توجه به ضعف تحلیل پوششی داده ها در رتبه بندی واحد های کارا، با استفاده از روش اندرسون و پیترسون واحد های کارا رتبه بندی شده است. در روش ترکیبی شبکه های عصبی و تحلیل پوششی داده ها از شبکه پرسپترون چند لایه با الگوریتم آموزش لونبرگ - مارکوآرت (LM) استفاده شده است. مقایسه نتایج مدل ترکیبی با روش تحلیل پوششی داده ها نشان دهنده قدرت بالای شبکه های عصبی برای اندازه گیری کارایی می باشد.

این تحقیق به بررسی تاثیر کیفیت درک شده از خدمات بانکداری الکترونیک بر رضایت و تعهد مشتریان می پردازد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است و برای انجام این تحقیق 384 نفر از مشتریان شعب بانک صادرات استان تهران که تجربه استفاده از خدمات الکترونیک این بانک را داشته اند به صورت نمونه گیری خوشه ای و بطور تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات تحقیق گردآوری شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روایی صوری، محتوایی و روایی سازه استفاده شد و همچنین برای برآورد پایایی از سازگاری درونی استفاده شد که مهمترین شاخص سازگاری درونی آزمون آلفای کرونباخ است که ضریب الفای کرونباخ نمونه 30 نفری 0.912 بدست آمد که بزرگتر از 0.7 است. این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی - پیمایشی است و از فنون آمار توصیفی - استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. در سطح تجزیه و تحلیل توصیفی به تجزیه و تحلیل داده های جمعیت شناختی و در سطح تجزیه و تحلیل استنباطی با استفاده از مدل معادلات ساختاری به تجزیه و تحلیل داده ها جهت تایید و یا رد فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان دهنده این است که هر سه فرضیه اثبات شده است. کیفیت خدمات درک شده از بانکداری الکترونیک بر رضایت مشتریان تاثیر مثبت دارد. رضایت از خدمات درک شده از بانکداری الکترونیک برتعهد مشتریان تاثیر مثبت دارد. کیفیت درک شده از خدمات بانکداری الکترونیک بر تعهد مشتری تاثیر مثبت و مستقیم دارد.

هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش های ضمن خدمت بر مهارت های سه گانه مدیران است. آموزش های مدیران در این پژوهش، متغیر مستقل در نظر گرفته شده است و مهارت های مدیران از طریق خرده مقیاس های، مهارت ادراکی، انسانی و فنی و بر اساس نظریه «رابرت آل کاتز» به عنوان متغیر وابسته عملیاتی شده است. روش انجام این پژوهش، تجربی می باشد و با استفاده از طرح یک گروهی پیش آزمون - پس آزمون انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران مناطق هشت و دوازده دانشگاه آزاد اسلامی است و شیوه نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس از بین کسانی که به صورت داوطلب در دوره های آموزشی مدیران میانی شرکت نمودند، می باشد. ابزار گرپژوهش، پرسشنامه پیش آزمون و پس آزمون می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (از جمله آزمون کولموگروف - اسمیرنوف، آزمون رتبه بندی فریدمن و آزمون علامت) استفاده شده است و داده ها از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش های ضمن خدمت مدیران در دانشگاه آزاد اسلامی موجب ارتقاء مهارت های ادراکی، انسانی و فنی مدیران می گردد. لیکن توالی تاثیرپذیری مهارت های سه گانه از آموزش متفاوت از نظریه رابرت آل کاتز می باشد. زیرا در نظریه کاتز بیشترین تاثیر را مهارت فنی از آموزش می پذیرد، ولی در پژوهش انجام شده این طور محقق گردید که بیشترین تاثیر را مهارت انسانی از آموزش می پذیرد و اولویت بعدی مهارت فنی و سپس ادراکی می باشد.

مفهوم یا پدیده شایسته سالاری دارای تعاریف، معانی و برداشت های گوناگونی است. در این پژوهش با عنوان «بررسی و تحلیل موانع شایسته سالاری در شرکت ارتباطات زیرساخت» سعی بر آن بوده است تا عوامل درون و برون سازمانی شایسته سالاری در شرکت مذکور، احصا و به تحلیل و چالش کشیده شود. شیوه نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی طبقه ای و از نوع متناسب با حجم هر طبقه و تعداد نمونه 317 نفر بوده است. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات پرسشنامه بوده و در تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده و سوالات تحقیق به کمک آزمون دو جمله ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با سطح اطمینان 95% عوامل برون سازمانی فرهنگی، سیاسی - قانونی و اقتصادی و عوامل درون سازمانی محتوایی یا نهادی (ساختاری - مدیریتی، استراتژی، تکنولوژی و فرهنگ سازمانی) و درون سازمانی مرتبط با کارکردهای مدیریت منابع انسانی (نظام های جذب و تامین، حفظ و نگهداری، آموزش و بهسازی و بکارگیری موثر منابع انسانی) از موانع شایسته سالاری در شرکت ارتباطات زیرساخت می باشد. همچنین عوامل اقتصادی، استراتژی و نظام حفظ و نگهداری از اولویت بالاتری برخوردارند. پژوهش حاضر در سالهای 91-90 انجام یافته و حوزه مورد بررسی آن، شرکت ارتباطات زیرساخت می باشد.