مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
سال:1380 | دوره:3 | شماره:2 |تعداد مقالات:15

هیپرلیپیدمی یکی از مهم ترین ریسک فاکتورهای آترواسکروزیس می باشد که عامل مهمی در بروز بیماری های قلبی و سکته مغزی است. اگرچه داروهای مفیدی برای کاهش چربی های خون وارد بازار شده ولی تلاش برای یافتن مواد موثرتر و کم عارضه تر همچنان ادامه دارد. با توجه به گزارشات پراکنده مبنی بر احتمال تاثیر مثبت مصرف ویتامین C بر کاهش چربی های خون در این تحقیق تاثیر این ویتامین بر تری گلیسرید، کلسترول، لیپوپروتیین با چگالی پایین (LDL) و لیپوپروتیین با چگالی بالا (HDL)، در بیماران مصرف کننده لیپیدمی، مورد بررسی قرار گرفت.در یک کارآزمایی بالینی دو سوکور دو گروه 31 نفره از بیماران مبتلا به هیپرلیپیدمی مصرف کننده لواستاتین انتخاب و پس از انجام آزمایشات مربوط به چربی خون، به گروه مورد روزانه 1000 میلی گرم ویتامین C و به گروه شاهد پلاسبو اضافه شد. پس از 10 هفته مجددا خون بیماران مورد آزمایش قرار گرفت.نتایج مطالعه نشان داد در هیچ یک از فاکتورهای تری گلیسرید، کلسترول و LDL از نظر آماری تغییر حاصل نشده، ولی میزان HDL بیماران تحت درمان با ویتامین C در مقایسه با گروهی که پلاسبو دریافت کرده بودند افزایش پیدا کرده بود (P<0.05).بنابراین اگرچه ویتامین C بر اکثر چربی های مضر خون موثر نیست ولی با توجه به تاثیر مثبت آن بر HDL توصیه می شود این دارو به رژیم درمانی بیماران اضافه شود.

سردرد یکی از شکایت های شایع بیماران مراجعه کننده به بخش های درمانی است، به کارگیری روش های مختلف تصویربرداری عصبی در بیماران دچار سردرد هنوز مورد بحث و اختلاف نظر است. هدف از این مطالعه تعیین نقش تصویربرداری عصبی در تشخیص و اداره بیماران دچار سردرد می باشد.این مطالعه گذشته نگر بر روی پرونده های طبی 500 بیمار مبتلا به سردرد مراجعه کننده به درمانگاه های اعصاب بر حسب سن، جنس، نوع سردرد و نقش روش های تصویربرداری در اداره و درمان آنان انجام گرفت.%91.6 مراجعه کنندگان دچار سردردهای اولیه (بدون علت ارگانیک) و %8.4 (علل ارگانیک) داشتند.70 مورد از 458 بیمار دچار سردرد اولیه و تمامی بیماران دچار سردرد ثانویه با CT اسکن مورد بررسی قرار گرفتند. همه بیماران دچار سردرد ثانویه نیز تحت CT اسکن قرار گرفتند که بر اساس یافته های CT اسکن در بیماران دچار سردرد ثانویه 25 مورد تومور مغزی، 9 مورد خونریزی ساب آراکنوئید، 4 مورد آنوریسم، 3 مورد هماتوم ساب دورال و یک مورد کیست هیداتید مغزی گزارش شده بود. MRI در 12 مورد و آنژیوگرافی در 2 مورد این بیماران درخواست شده بود. به نظر می رسد درخواست تصویربرداری عصبی باید در بیماران با یافته های عصبی غیرطبیعی و یا تغییر در کیفیت و شدت سردرد و افزایش فشار داخل جمجمه انجام شود.

این مقاله به منظور تعیین برخی ویژگی های تدریس موثر در نظام آموزش عالی بویژه دانشگاه های علوم پزشکی در رشته تحصیلی پرستاری تدوین شده است. در طی تدوین مقاله، ابتدا ویژگی های تدریس موثر به طور اعم و سپس در رشته پرستاری به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است در نهایت با تاکید بر تجدید نظر در ارتباط بین معلم و دانشجو در حیطه آموزش نظری و عملی، برخی از ویژگی های تدریس موثر معلمین پرستاری به ویژه از دیدگاه دانشجو، از جمله: سبک بین فردی معلم، استراتژی های تدریس، سبک ارتباطی، بکارگیری تجارب تدریس، ارزشیابی و استفاده از بازخورد تعیین شده است. به علاوه بر ایجاد طرز تفکر تازه در معلمین پرستاری در زمینه اعتقاد به فعال نمودن هر چه بیشتر دانشجویان در طی آموزش های نظری و عملی تاکید گردیده است.

شایعترین علت مرگ و میر در کشور ما بیماری های قلبی عروقی و عمدتا بدلیل آترواسکلروز عروق کرونری می باشد امروزه آنژیوپلاستی عروق کرونری با و بدون استنت از مهمترین روش های درمانی این بیماری می باشد و به رغم پیشرفت های زیاد در این رشته تنگی مجدد (restenosis) عروق کرونری هنوز مهمترین عامل در ایجاد محدودیت در نتایج این بیماری می باشد. این مطالعه به منظور بررسی میزان تنگی مجدد عروق کرونری قلب پس از آنژیوپلاستی در بیمارستان چمران طراحی گردیده است.نوع مطالعه مقطعی بوده و جمعیت مورد مطالعه شامل 204 بیماری بودند که در بیمارستان شهید چمران آنژیوپلاستی شده بودند نمونه گیری به روش طبقه ای آسان در دو گروه جنسی زن و مرد به تفکیک روش مورد استفاده (با و بدون استنت) انجام شد و نهایتا 22 نفر از هر جنس در گروه اول (بدون استنت) و گروه دوم (با استنت) وارد مطالعه گردیدند و 6 ماه بعد آنژیوگرافی پیگیری جهت بررسی تنگی مجدد انجام شد.نتایج مطالعه نشان داد میزان تنگی مجدد %52.5 در گروه بدون استنت و 29.5 درصد در گروه با استنت بوده است که با قطر رگ نسبت معکوس داشت. وجود فاکتورهای خطر قلبی باعث افزایش میزان ری استنوز گردید.با توجه به اینکه با وجود کاربرد استنت هنوز میزان تنگی مجدد از عوارض شایع می باشد. پس باید با کنترل فاکتورهای خطر قلبی عروقی در بیماران و جستجو برای روش های جدیدتر در کاهش این میزان تلاش نمود.

داشتن رابطه خوب با والدین، برای همه بخصوص نوجوانان بسیار حایز اهمیت است. بسیاری از مشکلاتی که در دوره نوجوانی برای خانواده و نوجوان پیش می آید، ناشی از عدم وجود ارتباط باز بین والدین و نوجوان است. هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه مشکلات ارتباطی نوجوانان با والدین از دیدگاه آنان بوده است.این پژوهش، مطالعه ای توصیفی - تحلیلی و از نظر زمانی مقطعی است، که در دبیرستان های دولتی شهر اصفهان انجام گرفته است. در این پژوهش تعداد 415 نفر از نوجوانان دختر و پسر و 230 مورد از والدین آنها به روش تصادفی - خوشه ای انتخاب شدند و مشکلات ارتباطی نوجوانان با والدینشان از دیدگاه نوجوانان و والدین مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود.بررسی و تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که بین دیدگاه های نوجوانان و والدین در رابطه با مشکلات ارتباطی نوجوانان و والدین در زمینه های استقلال طلبی، بلوغ جنسی و کسب شخصیت نوجوانان اختلاف معنی داری وجود داشت.نتایج پژوهش حاکی از تاثیر ارتباط سالم نوجوانان با والدین در زمینه های استقلال طلبی، بلوغ جنسی و کسب شخصیت، تضمین بهداشت روانی و کسب هویت نوجوانان بود. سالمترین راه برای رسیدن به موارد فوق این است که روابط نوجوانان با والدین دایمی و صمیمی باشد. لذا به مسوولین بهداشت روانی و سیاسی اجتماعی جامعه پیشنهاد می گردد که به ارتباط در خانواده ها بخصوص در خانواده هایی که دارای فرزند نوجوان هستند، به عنوان یک تکنیک فراگیر و مهم در جهت پیشگیری اولیه بنگرند و نحوه ارتباط خانوادگی سالم را آموزش دهند.

هموفیلی A و B از انواع اختلالات انعقادی هستند که دارای علایم و عوارض خود بیماری و عوارض ناشی از درمان دارویی می باشد. درمان اصلی این بیماری جایگزین کردن فاکتورهای انعقادی و در کنار آن استفاده از داروهایی مثل آنالوگ های وازوپرسین و داروهای آنتی فیبرینولیتیک می باشد.این مطالعه با هدف بررسی پموفیلاکتیک تاثیر داروی Tranexamic Acid که یک داروی آنتی فیبرینولیتیک است بر روی کاهش خون ریزی و کاهش نیاز به فاکتورهای انعقادی در بیماران هموفیلی صورت گرفته است.مطالعه فوق یک مطالعه مداخله ای - مقایسه ای می باشد که بر روی 28 نفر از بیماران مبتلا به هموفیلی انجام شده است. بیماران به دو گروه تقسیم شدند. به گروه I روزانه mg/kg 20 تران اگزامیک اسید به صورت خوراکی تجویز شد و به گروه II پلاسبو داده شد. میزان خونریزی، میزان نیاز به فاکتورهای انعقادی و PTT در هر دو گروه بررسی شد.بر اساس نتایج حاصل از پژوهش میزان خون ریزی در گروه I از 4.07 مرتبه در ماه برای هر نفر به 3 مرتبه در ماه و میزان دریافت فاکتورهای انعقادی از  80.15 Units/kgدر ماه به Units/kg 58.76 (p<0.05) در ماه کاهش داشت، که نشان دهنده تاثیر مثبت دارو بود. از طرفی در گروه I PTT به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافت.با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که در گروه I بدنبال کم شدن خون ریزی، بیماران جهت تزریق فاکتورهای انعقادی مراجعه نکرده و در نتیجه PTT به طور قابل ملاحظه ای افزایش نشان داده است و احتمالا این مساله می تواند خطر خون ریزی های بالقوه شدیدی را به دنبال داشته باشد. با توجه به یافته های حاصل از این تحقیق مصرف داروی تران اگزامیک اسید در بیماران هموفیلی به عنوان پروفیلاکسی از خون ریزی توصیه نمی شود.

افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی در جوامع امروزی به شمار می رود که در بین نوجوانان نیز بسیار رایج است. صاحب نظران علوم اجتماعی و روان شناسی بر این باورند که اگر خانواده ها، در زمینه های مختلف فرهنگی، تربیتی و اجتماعی دارای عملکرد درستی باشند، می توانند افرادی سالم و بهنجار به جامعه تحویل دهند، در غیر این صورت اختلالات روانی و تعارضات شخصیتی در جامعه بویژه در کودکان و نوجوانان نمایان خواهد شد. لذا کیفیت روابط والدین با نوجوانان در ایجاد و تداوم افسردگی، ناامیدی و خودکشی آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط الگوهای رفتاری والدین با افسردگی و افکار خودکشی نوجوانان صورت گرفته است.این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی مقطعی است که در 15 دبیرستان واقع در نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان انجام شده است. در این بررسی، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید، سپس الگوی روابط نوجوانان و والدین از نظر عاطفی بودن و میزان کنترل اعمال شده بر رفتار نوجوانان (از دیدگاه خود نوجوانان) به هفت گروه تقسیم شد. نمونه این پژوهش را 323 نوجوان 14 تا 17 ساله تشکیل می دادند.نتایج نشان داد که شیوع افسردگی بالینی در بین نوجوانان حدود %43.4 و شیوع افکار خودکشی %32.7 بوده است. بیشترین میانگین نمره افسردگی (27.07) و بیشترین شیوع افکار خودکشی (%58.3) در نوجوانی دیده شده که رفتار والدین خود را سخت گیرانه ارزیابی کرده بودند، همچنین کمترین میانگین نمره افسردگی (10.4) و کمترین شیوع افکار خودکشی (%11.6) در نوجوانی بود که والدین دموکرات منش داشتند. همچنین مشاهده شد که با عاطفی تر شدن روابط و کاهش کنترل در روابط والد - نوجوان، میانگین نمره افسردگی و فراوانی افکار خودکشی کاهش می یابد.رفتار والدین با نوجوانان نقش مهمی در سلامت روانی آنها ایفا می کند. نوجوان در پی کسب استقلال و ورود به دنیای بزرگسالان نیاز به آزادی عمل و حمایت روانی و تایید عاطفی از جانب والدین دارد. که دادن آزادی بیشتر به نوجوان و ارایه رفتاری که نوجوان از آن احساس دوست داشته شدن، محبت و مورد حمایت بودن، از جمله این رفتارهاست.

با وجود فواید متعدد فعالیت جسمی برای سلامتی کودکان و نوجوانان و همچنین برای پیشگیری از بیماری های مزمن سنین بعدی، یافته دقیقی در مورد میزان و شدت فعالیت جسمی آنها در جامعه خود در دست نداریم. مطالعه حاضر به منظور تعیین مدت و میزان فعالیت جسمی و همچنین میزان انرژی مصرفی نوجوانان توسط یک پرسشنامه ساده خود ایفا انجام شد.این مطالعه مقطعی در 2000 دانش آموز 11 تا 18 ساله شهر اصفهان که به روش تصادفی چند مرحله ای و به نسبت مساوی در دو جنس و در دو مقطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان اصفهان انتخاب شده بودند انجام شد. ابتدا روایی و پایایی پرسشنامه ساده ای که فعالیت های جسمی روزانه در آن از بی تحرکی 0.9) متز( تا فعالیت شدید )بیش از 6 متز( به 9 سطح تقسیم شده و در کشورهای اروپایی استفاده شده بود، در 100 نمونه مورد بررسی و تایید قرار گرفت و سپس به صورت خود ایفا در نمونه های انتخاب شده تکمیل گردید و در مجموع 1894 پرسشنامه %94) از کل( باز گردانده شد. پس از ورود داده ها به رایانه، تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS11.5/Win توسط آزمون های آماری t و همبستگی پیرسون در سطح معنی دار P<0.05 انجام شد.میانگین سن در دختران مورد بررسی 14.7± 1.1 سال و در پسران 0.5 ±1.2 سال 14 بود. میزان فعالیت جسمی با شدت بیش از 2 متز با تفاوت معنی داری در پسران بیش از دختران بود 36.9± 6.8) در برابر 26.6± 4.2 مت ساعت در روز، (P<0.001.انرژی مصرفی روزانه در اثر فعالیت های با شدت بیش از 2 متز در دانش آموزان پایه راهنمایی در دختران 1000.3 ±128.5 کیلوکالری و در پسران 2395.6± 172.4 کیلوکالری بود (P<0.001). این مقادیر در دانش آموزان پایه دبیرستان به ترتیب 1469.8± 190.7 و 2146.3± 399.7 کیلوکالری بود (P<0.001). در هر دو جنس مدت و میزان فعالیت جسمی در مقطع دبیرستان با تفاوت معنی داری کمتر از مقطع راهنمایی بود. رابطه معکوس معنی داری بین میانگین میزان فعالیت جسمی با میانگین وزن P<0.001) و (r=-0.64 و همچنین با میانگین نمایه توده بدنی P<0.001) و (r=-0.71 وجود داشت.نتایج یافته های مطالعه حاضر، ضمن ارایه یک پرسشنامه ساده و معتبر خود ایفا، نشان دهنده وضعیت نامطلوب فعالیت جسمی در نوجوانان به ویژه در دختران و در مقطع دبیرستان بوده و بر لزوم توجه بیشتر به ارتقا فعالیت جسمی نوجوانان و فراهم آوردن تسهیلات در این رابطه تاکید می نماید.

یکی از مهمترین شاخص های بهداشتی، مرگ و میر کودکان زیر یکسال می باشد و مهمترین شاخص تعیین وضعیت بهداشتی یک جامعه و سطح زندگی یک منطقه محسوب می شود. بسیاری از عوامل نامساعد وجود دارند که می توانند قدرت ذاتی کودک را برای رشد و نمو تضعیف نمایند. برخی از این عوامل را می توان در رده عوامل اجتماعی تقسیم بندی نمود. در این پژوهش ارتباط عواملی نظیر میزان تحصیلات و شغل والدین، مراقبت مادر در دوران بارداری تعداد مراقبت کودکان و نحوه تغذیه با شیر با مرگ و میر کودکان زیر یکسال مورد بررسی قرار گرفته است.این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقایسه ای گذشته نگر است که در آن دو گروه 121 نفره کودکان زیر یکسال فوت شده و فوت نشده ای که بین سالهای 1375-79 تحت پوشش مراکز بهداشتی درمان شهر اصفهان بوده اند؛ به عنوان نمونه های پژوهش و با دارا بودن شرایط ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه تکمیل شده در دو گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. جهت اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوا و اعتماد آن از فرمهای ثابت و استاندارد شده استفاده گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی شامل (آزمون مجذور کای، آزمون تی، آزمون مانتل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر و مادر، نحوه تغذیه کودک با شیر مادر، تعداد دفعات مراقبت کودک، مراقبت دوران بارداری در مادر و مرگ و میر کودکان زیر یکسال ارتباط آماری معنی داری وجود دارد.با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد نقش دولت، سازمان ها، کلیه مجریان سیاست های بهداشتی و کارکنان امور بهداشتی در پیش بینی و کنترل برخی عوامل تاثیرگذار اجتماعی در مرگ و میر شیرخواران حایز اهمیت است که می توان به نقش آموزش، تدوین برنامه هایی جهت ارتقا وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی زنان و مردان و ارتقا سطح آگاهی و دانش جامعه را نام برد.

بررسی بیماری های قارچی جلدی از نظر بهداشت عمومی در هر منطقه از کشور حایز اهمیت می باشد و شناسایی عوامل اتیولوژیک آنها که در مناطق مختلف متفاوت می باشد، ارزش بسیاری در پیشگیری و درمان آنها دارد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی می باشد که بر روی 1054 بیمار مراجعه کننده با ضایعات مشکوک جلدی به آزمایشگاه مرکزی یزد انجام شد بیماران از نظر عفونت های قارچی بررسی شدند و همراه با تکمیل پرسشنامه نمونه گیری از ضایعه و آزمایش مستقیم و کشت انجام شد. 268 نفر مبتلا به بیماری قارچی جلدی بودند که 152 نفر مرد و 116 نفر زن بودند حداکثر شیوع بیماری در گروههای سنی 0-9 سال (%45.15) و 10-19 سال (%25.75) بود. عفونت های قارچی جلدی به ترتیب شیوع: درماتوفیتوزیس -(%84.70) تینه اورسی کالر -(%5.60) اریتراسما -(%5.22) کاندیدیازیس (%3.73) و تریکومیکوزیس اگزیلاریس (%0.75) بودند. عوامل اتیولوژیک آنها به ترتیب شیوع: تریکوفیتون ویولاسئوم، تریکوفیتون وروکوزوم، میکروسپوروم کانیس، اپیدرموفیتون فلوکوزوم، تریکوفیتون شوئن لاینی، تریکوفیتون منتاگروفیت، تریکوفیتون روبروم، میکروسپروم جیپسئوم، کاندیدا آلبیکانس و نوعی کاندیدا spp بودند.از نظر بالینی انواع کچلی سر (%55.1)، بدن (%24.3)، دست (%8.3)، پا (%5.6)، کشاله ران (%5.2)، ناخن (%1.2) و ریش و سبیل (%0.3) به ترتیب شیوع دیده شد. اندوتریکس شایع ترین کچلی سر (%45.2) بود. اکتوتریکس (%43.2) فاووس (%1.6) به ترتیب بعدی بودند.9 مورد عفونت فامیلی از نوع درماتوفیتوزیس دیده شد. 5 مورد دمودیسیدوزیس بود که در همه موارد صورت گرفتار بود. کچلی سر اولین و کچلی بدن دومین مورد بیماری مهم منطقه بود.

مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری غیرقابل درمان و دارای معلولیت های فراوان، تا حدود زیادی زندگی طبیعی مبتلایان را تحت تاثیر قرار می دهد. با آموزش مراقبت از خود می توان از بروز یا پیشرفت بسیاری از عوارض کاست، زندگی مطلوب را افزایش داد و در تحمل بسیاری از مشکلات بوسیله سازگاری با شرایط به وجود آمده، خانواده را یاری داد؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر خود مراقبتی بر کیفیت زندگی مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس صورت گرفته است.این پژوهش به صورت نیمه تجربی، یک گروهی و دو مرحله ای انجام شده است. تعداد کل نمونه ها 28 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به یکی از درمانگاه های خصوصی و نیز درمانگاه بیمارستان الزهرا بوده اند که با روش نمونه گیری آسان انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه خود ساخته کیفیت زندگی جمع آوری گردیده است. نتایج حاصل با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی با نتایج قبلی مورد مقایسه قرار گرفت.یافته های پژوهش نشان داد که افزایش چشمگیری در میانگین امتیازات کیفیت زندگی در حیطه های عملکرد جسمانی، روانشناختی، حیطه عملکرد اجتماعی و سلامت عمومی بعد از اقدام به خود مراقبتی ایجاد شده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که میانگین امتیازات کلی کیفیت زندگی بعد از خود مراقبتی افزایش بارزی نسبت به قبل از خود مراقبتی داشته است.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که انجام خود مراقبتی تاثیر مثبتی بر روی اجزای کیفیت زندگی دارد. امید است با ایجاد و تقویت انجمن های آموزشی و حمایتی، امکان انجام اقدامات خود مراقبتی برای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز فراهم گردد.