سکونت گاه های روستایی همواره در گذر زمان دچار تغییر و تحولات از ابعاد گوناگون هستند، این تحولات می تواند قابلیت های زیست پذیری و کیفیت زندگی این سکونت گاه ها را ارتقاء بخشد. در دهه های اخیر یکی از تحولاتی که روستاهای پیراشهری با آن روبرو بوده اند این است که با گسترش فیزیکی شهرها در شهر ادغام شده اند. این ادغام باعث تحولات چشم گیری در ابعاد مختلف روستاها شده است و می تواند در ارتقاء یا تنزل زیست پذیری روستاها موثر واقع گردد. هدف اصلی این تحقیق تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر زیست پذیری روستاهای ادغام شده در شهر میاندوآب می باشد. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش 6 روستای ادغام شده به شهر میاندوآّب می باشد، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است، تعداد نمونه 377 مورد بوده است، نمونه گیری برای گردآوری اطلاعات به صورت تصادفی ساده بوده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره و رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شد. نتایج نشان داد در شهر میاندوآب روستاهایی که فاصله نزدیک تری به شهر داشته اند و نسبت به سایر مسیرهای ارتباطی شهر از موقعیت مناسب تری در ارتباط با سایر شهرهای منطقه برخوردارند، مهاجرپذیرتر بوده و ضریب سرمایه اجتماعی در آن ها منفی بوده است. پایین بودن سرمایه اجتماعی در این روستاها باعث شده تا سطح زیست پذیری آن ها نیز کاهش یابد.