زمینه و هدف: پلیس یکی از سازمان های تاثیرگذار بر جامعه است. افزایش احساس امنیت و کاهش جرم در جامعه بستر مناسبی برای پیشرفت فراهم می کند. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر عملکرد پلیس موضوع مهمی است. ماهیت پلیس، اهمیت مدیران پلیس را دوچندان می کند، به طوری که عملکرد پلیس با شایستگی مدیران آن ارتباطی مستقیم دارد. در این تحقیق توجه به وظیفه به عنوان یکی از ارکان مدیریت پلیس، در قالب وظیفه محوری مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر آن بر مولفه های چندگانه عملکرد پلیس تجزیه و تحلیل شده است. چهار مولفه وظیفه محوری در این تحقیق عبارتند از: وظیفه شناسی، تخصیص منابع و ارتباطات و برنامه ریزی و پنج مولفه عملکرد پلیس عبارتند از: تحقق ماموریت، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه ساختاری.روش: این تحقیق از این حیث در گروه تحقیقات توصیفی- پیمایشی- مقطعی قرار می گیرد و از نوع کاربردی است، داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری و برای نمونه گیری، جامعه به دو بخش فرماندهان انتظامی و خبرگان ستادی تقسیم شده است. از 75 خبره ستادی و از 181 فرمانده انتظامی طبق جدول رجسی و مورگان (1970) که معادل با فرمول کوکران با خطای 0.05 است، اندازه نمونه به ترتیب برابر با 63 نفر و 123 نفر در نظر گرفته شد. به منظور اندازه گیری مولفه های وظیفه محوری و عملکرد پلیس پرسشنامه ای طراحی که در نهایت 186 پرسشنامه جمع آوری و روائی و پایائی آن (0.89) مورد تایید قرار گرفت.یافته ها: برای تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرها از معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد متغیرهای وظیفه شناسی، تخصیص منابع و ارتباطات در سطح اطمینان 99% بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت و معنادار داشته است اما متغیر برنامه ریزی در سطح اطمینان 95% بر عملکرد کارکنان تاثیر معنادار نداشته است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد متغیرهای وظیفه شناسی، تخصیص منابع و ارتباطات در سطح اطمینان 99% بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت و معنادار داشته است اما متغیر برنامه ریزی در سطح اطمینان 95% بر عملکرد کارکنان تاثیر معنادار نداشته است. این نتایج را این گونه می توان تفسیر کرد که از وظیفه شناسی و برنامه ریزی به عنوان عناصر موثر بر تحقق ماموریت، وظیفه شناسی اهمیت بیشتری دارد و شاید بتوان از اهمیت برنامه ریزی تا حدودی چشم پوشید. از سوی دیگر تاثیر معنادار ارتباطات و تخصیص منابع بر عملکرد با شرح تاثیر آن ها بر ابعاد سرمایه های فیزیکی، ساختاری، انسانی و اجتماعی قابل تبیین است. از این بین، نتایج نشان می دهد تخصیص منابع بیشترین تاثیر را بر عملکرد دارد و شاید بتوان گفت وظیفه شناسی و تخصیص منابع در کنار یکدیگر باعث کم رنگ تر شدن اهمیت برنامه ریزی شده اند.