تحقیق حاضر به ضرورت گفتمان سازی در عرصه ی اقتصاد مقاومتی می پردازد و ابعاد فرهنگی آن را به عنوان زیرساخت تقویت بنیان های فرهنگ مقاومت برای نیل به «اهداف اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، در نظر می گیرد. برای اجرای این طرح نیاز به آشنایی با اصطلاحات و مبانی نظری نشانه شناسی و تعریف و تبیین اصطلاح گفتمان است. در علم نشانه شناسی تمامی پدیده های فرهنگی و اجتماعی به عنوان نشانه در نظر گرفته می شوند و سوال آن چگونگی شکل گیری معنا و هدف آن تحلیل، فهم و تفسیر نشانه هاست. نظام های گفتمانی نیز از نشانه هایی شکل گرفته اند که به معنا و کردارهای گفتمانی شکل می دهند. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد و روش کیفی نشانه شناسی ساختارگرا به مشخص کردن چگونگی پیوند و نظم پایگانی دال ها برای معنادار ساختن نشانه ها در یک نظام گفتمانی، تبیین محورهای همنشینی، جانشینی و تفسیر نشانه ها و معین نمودن دال مرکزی که نشانه های دیگر حول آن نظم می گیرند، می پردازد. با این پرسش که چه موانع فرهنگی برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی وجود دارد و این فرضیه که رفع این موانع و گفتمان سازی می تواند به تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی یاری ببخشد، سه هدف اصلی دنبال می شود:1- تحلیل نشانه شناختی موانع فرهنگی اقتصاد مقاومتی، 2- تبیین نشانه شناختی گفتمان اسلامی- ایرانی برای عبور از موانع و رفع نشانه های رسوب یافته ی گفتمان مصرف گرایی، 3- بازگشت به گفتمان اسلامی- ایرانی و بازاحیای مدلول ها با محوریت دال «سعادت» با ارائه راه کارها برای گفتمان سازی در رسانه ها. نتایج حاصل ارائه راه کارهایی برای گفتمان سازی در رسانه ها جهت تقویت فرهنگ مقاومت است.