مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
سال:1381 | دوره:10 | شماره:ضمیمه 3 (ویژه نامه پرستاری و مامایی) |تعداد مقالات:16

این پژوهش از نوع نیمه تجربی است که در بیمارستانهای امام خمینی(ره) و شهیدمصطفی خمینی شهر تهران انجام شده وهدف آن تعیین میزان تاثیر روش های غیردارویی (جوراب های الاستیکی و ورزش به طور توام) در پیشگیری از ترومبوز ورید عمقی (DVT) در بیماران جراحی اعصاب  می باشد، تعداد 90 بیمار جراحی با توجه به مشخصات نمونه به صورت غیرتصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی (یک در میان) در دو گروه آزمون (47 بیمار) و در گروه شاهد (43 بیمار) قرار گرفتند. بیماران از نظر ویژگی هایی از قبیل: ; سن، وزن، میزان استراحت در تخت، نوع عمل جراحی، سابقه خونریزی همسان می باشند ابزار جمع آوری داده ها چک لیست علایم بالینی ترومبوز و تست تشخیصی داپلر اولتراسوند می باشد. یک ساعت قبل از عمل همة بیماران مورد نظر به وسیله تست تشخیص داپلر اولتراسوند از نظر ترومبوز ورید عمقی کنترل می شدند و در صورت منفی بودن تست در بیماران گروه آزمون جوراب های الاستیکی خارجی (که فشار در ناحیه مچ اندام تحتانی حدود 18 میلی متر جیوه و به تدریج که به طرف بالای ران می رسد به 4 میلی متر جیوه کاهش می یابد را وارد می آورد) یک ساعت قبل از رفتن به اتاق عمل پوشانده می شد ، همچنین یک ساعت قبل از رفتن به اتاق عمل حرکات ورزشی اندام تحتانی آموزش داده شده و از بیمار خواسته می شد هر 6 ساعت15 بار به مدت 72 ساعت این ورزشها را تکرار نماید. هدف از این کار پیشگیری از ترومبوز ورید عمقی می باشد در طی این مدت در بیماران گروه شاهد فقط اقدامات پرستاری معمول بخش انجام می شد. آنچه به عنوان یافته مدنظر است، یافته های تست تشخیصی داپلر اولتراسوند در مورد ترومبوز ورید عمقی است اگر چه علایم بالینی نیز مورد بررسی قرار می گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . از نظر علایم بالینی 4 بیمار (31/9 درصد) در  گروه شاهد علایم مثبت و 2 بیمار (4 درصد) در گروه آزمون علایم ترومبوز ورید عمقی مثبت داشتند که آزمون آماری کای دو (28/0= χ2 و 59/0=P) تفاوت معنی داری بین دوگروه نشان نداد. نتایج نشان می دهد که میزان ترومبوز ورید عمقی با توجه به تست تشخیصی داپلر اولتراسوند در گروه آزمون 1 نفر (2/2 درصد) و در گروه شاهد 7 نفر (16/2 درصد) می باشد و آزمون آماری مجذورکای با (04/0=P و 92/3=χ2) اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان داد و بدین ترتیب فرض پژوهش (روش های غیردارویی «جوراب های الاستیکی و ورزش توام» میزان بروز ترومبوز ورید عمقی را در بیماران جراحی اعصاب کاهش می دهد) مورد تأیید قرار گرفت و همچنین آزمون آماری χ2  بین اطلاعات دموگرافیک و میزان بروز ترومبوز ورید عمقی در بیماران مورد پژوهش رابطه معنی داری را با (P>0.05) نشان نداد. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای عملکرد مناسبی برای پرستاران بالینی به منظور اجرای روش های پیشگیری از ترومبوز ورید عمقی باشد.

همودیالیز یکی از درمانهای نگهدارنده بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است که برای انجام آن نیاز به برقراری جریان خون خارج از بدن داشته و در نتیجه احتمال تشکیل لخته وجود دارد. از سوی دیگر در شروع دیالیز هواگیری ست همودیالیز به دو روش متفاوت انجام می گیرد.بر این اساس پژوهش حاضربه منظور بررسی تاثیرمقایسه ای دو روش هواگیری ست همودیالیز با استفاده از محلول نرمال سالین ساده و محلول نرمال سالین هپارین دار بر میزان بروز لخته خون در دیالیزور در حین دیالیز صورت گرفته است.دراین مطالعه نیمه تجربی واحدهای پژوهشی در دو مرحله ابتدا با روش هواگیری ست همودیالیز با محلول نرمال سالین ساده و سپس با روش هواگیری ست همودیالیز با محلول نرمال سالین هپارین دار از نظر میزان بروز لخته خون در دیالیزور در حین دیالیز با استفاده از پرسشنامه و چک لیست بررسی شدند.نتایج پژوهش بیانگر آن است که از نظر آماری اختلاف معنی داری بین دو روش هواگیری ست همودیالیز با محلول نرمال سالین ساده و محلول نرمال سالین هپارین دار از نظر میزان بروز لخته خون در دیالیزور مشاهده نمی شود (P = 0.75). بنابراین هواگیری ست همودیالیز با محلول نرمال سالین ساده نه تنها همراه با هزینه کمتر و خطر عفونت کمتر می باشد، بلکه وقت کمتری از پرستار را گرفته و به عنوان روش مناسب تر  پیشنهاد می گردد.

درد مشکلی است که در همه ادوار با انسان همراه بوده و شایعترین شکایت بیماران می باشد . بکارگیری تکنیکهای تسکین درد فرد را قادر به فعالیت نموده و او را به زندگی امیدوارمی کند ، زیرا اکثر بیماران متعاقب درد ، نگران ادامه یافتن درد خود هستند و این حالت را تهدیدی برای آینده و زندگی خود می دانند کنترل و تسکین درد  بدون استفاده از دارو یک مسئله مهم و حائز اهمیت است و مطابق با استانداردهای پزشکی می باشد . بر این اساس  پژوهش حاضر که مطالعه ای توصیفی است به منظور تعیین میزان کاربرد پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان در مورد روشهای پرستاری تسکین درد اجرا گردیده است . حجم نمونه پژوهش شامل 45 پرستار می باشد که جامعه پژوهش را تشکیل می دهند و در بخشهای داخلی و جراحی مشغول به کار بوده اند . ابزار گرد آوری داده ها ، پرسشنامه ای حاوی 20 سؤال و چک لیست پژوهشگر ساخته می باشد. که به منظور بررسی آگاهی و چک لیست جهت بررسی عملکرد پرستاران از روشهای پرستاری تسکین درد تهیه گردیده است . به منظور تجزیه و تحلیل دادها از آزمون کای دو و آزمون دقیق فیشر استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان آگاهی باسابقه خدمت پرستاران و وضعیت تأهل ارتباط معنی داری داشته است (p<0.05) به طوریکه پرستاران متأهل و دارای سابقه 9-0 سال از آگاهی خوب در مورد روشهای پرستاری تسکین درد برخوردار بوده اند . میزان آگاهی پرستاران از کاربرد روشهای پرستاری جهت تسکین درد در سطح متوسط بوده است .عملکرد پرستاران نسبت به کاربرد روشهای پرستاری تسکین درد با متغییر های دموگرافیک ارتباط معنی داری نداشته است . همچنین بیشترین میزان استفاده از روشهای جسمی و غیر جسمی تسکین درد مربوط به پرستارانی است که از آگاهی خوب برخوردار بوده اند کاربرد روشهای پرستاری تسکین درد در  سطح متوسط عملکرد واقع شده و مستقل از آگاهی پرستاران می باشد .

کودک در سالهای ابتدایی زندگی نسبت به بیماری و بستری شدن در بیمارستان آسیب پذیری داشته و در این رابطه استرس زیادی را تجربه می کند که باعث تاثیر بر اعمال حیاتی کودک می شود. از روشهای کاهش استرس در کودکان استفاده از ابزارهای ارتباط غیر کلامی مانند لمس می باشد . بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر لمس درمانی بر اعمال حیاتی کودکان بستری در بیمارستان افشار یزد صورت گرفته است . این پژوهش یک کار آزمایی بالینی بوده و نمونه های پژوهش شامل 32 کودک نوپای مبتلا به گاستروآنتریت بوده اند که از طریق نمونه گیری آسان انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و چک لیست مشاهدات می باشد. برای هر یک از نمونه ها سه جلسه لمس درمانی با فاصله 24 ساعت صورت گرفته است در هر جلسه قبل و بعد از لمس درمانی تعداد ضربان قلب و تنفس در دقیقه، میزان فشار خون سیستولیک ، میزان درجه حرارت زیر بغل و وضعیت رفتاری اندازه گیری شده است. یافته های پژوهش نشانگر آن است که لمس درمانی بر تعداد ضربان قلب و تنفس، میزان فشار خون سیتولیک و وضعیت رفتاری تاثیر داشته (P<0.001) ولی بر میزان درجه حرارت زیر بغل تاثیر معنی دار آماری نداشته است .  

دردیک مشکل جهانی است که از بدو تولد تا آخرین مرحله حیات وجود داشته و علاوه بر تنشهای جسمی و روانی ، سالانه هزینه زیادی را به جامعه تحمیل می کند . درد ناشی از عمل جراحی نیز از موارد حادی است که تعادل و سلامتی بیمار رابه مخاطره می اندازد .از اعمال جراحی معمول در زنان اپیزیاتومی است . درعصر حاضر برای گذراندن یک مرحله پس از عمل بدون درد دوراه وجود دارد یکی استفاده از داروهای شیمیایی و دیگری کاربرد روشهای غیر دارویی . پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی بوده که به منظور تعیین تأثیر تکنیک آرامش عضلانی برکاهش درد محل اپیزیاتومی درزنان نخست زای بستری دردوبیمارستان دولتی و خصوصی شهر یزد به روش کارآزمایی بالینی انجام شده است . این پژوهش برروی 120 نفر از زنان نخست زای دارای اپیزیاتومی مدیولترال که به صورت تصادفی به دوگروه مورد وشاهدتقسیم شدندصورت گرفته ، بعد از بستری شدن و قبل از زایمان به هر دوگروه آموزش اندازه گیری شدت درد توسط جدول خطی درجه بندی (10-0) داده شده است. سپس برای گروه مورد بلافاصله بعد از زایمان آموزشهای لازم دررابطه با تکنیک آرامش عضلانی (Relaxation Techniques)داده شد . شدت درد درهردوگروه طی 5 نوبت ( 2و6و12و18و24 ساعت ) بعد از زایمان اندازه گیری و ثبت گردید. ابزار گردآوری داده هادراین پژوهش پرسشنامه بود که شامل مشخصات فردی ، جدول درجه بندی( 10-0) برای ثبت شدت درد وبرگه ثبت مقدار مسکن مصرفی بود . درگروه مورد فرم ثبت دفعات استفاده از تکنیک آرامش عضلانی نیز ضمیمه بود . یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بین شدت درد ناحیه اپیزیاتومی دوگروه مورد وشاهد درنوبتهای اول تاچهارم اختلاف معنی دار آماری موجود نبود ، حال آنکه درنوبت پنجم بررسی ( 24 ساعت بعد از اپیزیاتومی ) اختلاف معنی دار بوده است ( P=0.01) به عبارت دیگر نتایج بیانگر درد بیشتر ناحیه اپیزیاتومی درافراد گروه شاهد بود که جهت تسکین درد خود از مسکن ( مفنامیک اسید ) استفاده می کردند . از طرفی نتایج آزمون همبستگی پیرسون نمایانگر آن بود که با افزایش تعداد دفعات استفاده از تکنیک آرامش عضلانی درد ناحیه پرینه کاهش بیشتری داشته است . ( r = 0.024 p=0.855 ) با توجه به یافته های فوق می توان گفت استفاده مکرر از تکنیک آرامش عضلانی درکاهش درد ناحیه پرینه مؤثر بوده است لذا پژوهشگران کاربرد نتایج حاصله از این پژوهش را بعنوان مداخلات درمانی غیر تهاجمی درجهت کاهش درد پرینه پیشنهاد می نمایند .  

در دهه اخیر ، موضوع استرس و آثار آن در سازمان یکی از مباحث اصلی مدیریت رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است و فشار عصبی در سازمان همچون آفتی نیروها را تحلیل داده وفعالیتها و تلاشها را عقیم می سازد . بطوری که سالانه  سرمایه های هنگفتی به علت فقدان سلامت جسمانی – روانی کارکنان ، کاهش کارایی آنان و ترک شغل و تغییر شغل به دلیل استرس شغلی از دست می رود. پژوهش حاضر با هدف سنجش ارتباط استرس شغلی با پاسخهای روانی – رفتاری بر روی 93 نفر از ماماهای شاغل در بیمارستانهای دولتی استان یزد از طریق نمونه گیری بصورت سرشماری انجام گرفت.اطلاعات مشتمل بر مشخصات فردی و حرفه ای ، استرس شغلی و پاسخهای روانی و رفتاری توسط پرسشنامه جمع آوری گردید و یافته ها توسط آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردیده و ارتباط نمره استرس شغلی با نمره پاسخهای روانی و رفتاری سنجیده شد . نتایج این مطالعه ارتباط مستقیم معنی داری را بین استرس شغلی با پاسخهای روانی – رفتاری وابسته به آن نشان داده است( P<0.001) که این ارتباط استرس شغلی با احساس تحلیل رفتن و خستگی در پایان کار روزانه، تمایل به ترک کار و تمایل به کار در محلی به غیر از محل فعلی مرتبط بوده است ، با توجه به اجتناب ناپذیر بودن برخی از عوامل استرس زا در حرفه مامائی و لزوم پیشگیری از آثار روانی و رفتاری استرس بر شاغلین این حرفه به کارگیری تمهیداتی در جهت بهبود شرایط محیط کار و آموزش روشهای مقابله ای از جمله وظایفی است که برعهده مدیران سازمانهای خدمات بهداشتی درمانی می باشد .

بیماریهای روانی و بالاخص اسکیزوفرنیا، ماهیتی ناتوان کننده، عود کننده و مزمن شونده دارند و یکی از مسایل جوامع کنونی هستند که کشورها هزینه زیادی را جهت درمان و توانبخشی آنها متحمل می شوند، در کشور ایران هم مانند سایر کشورها این مشکل وجود دارد. بیماریهای روانی تحت تاثیر فرهنگ می باشند که باید در درمان و توانبخشی به آنها توجه نمود. روشهای موجود در درمان و توانبخشی در ایران، برگرفته از شیوه های پیشنهادی و رایج در کتب غربی بوده و آنهم بطور کامل اجرا نمی گردد، لذا پژوهشگران تلاش نموده اند مدلی که مطابق با واقعیت های موجود در کشور و فرهنگ مردم ایران باشد جهت توانبخشی بیماران اسکیزوفرنیک طراحی نمایند. در طراحی مدل پژوهشگران از روش تحقیق کیفی از نوع تئوریهای پایه ای استفاده نموده اند، مشارکت کنندگان شامل 15 نفر از متخصصین روانپزشکی، روانپرستاری، روانشناسی، کاردرمانی، مددکاری و بیماران بودند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه باز که روی نوار ضبط می شد، جمع آوری گردید و پس از چند بارمکتوب نمودن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که متغیر اصلی «فراگیر نبودن» خدمات مراقبتی، درمانی و توانبخشی می باشد و از طرفی این خدمات تمام ابعاد وجودی انسان را نمی پوشاند. نتیجه این تلاش با توجه به متغیر اصلی طراحی مدل پرستاری توانبخشی چند بعدی در مراقبت از بیماران اسکیزوفرن بود که با توجه به واقعیت های موجود فرهنگی در کشور ایران از جمله اعتقادات و باورهای مذهبی و ... اطلاعات جمع آوری شده و طراحی گردید. از جمله ویژگیهای این مدل می توان توجه به مددجو و خانواده مددجو، بجای «بیماری مددجو»، نقش فعال مددجو و خانواده را بجای نقش منفعل فعلی، مشارکت مددجو و خانواده را در فرایند درمان و توانبخشی، توجه به آموزش مهارتهای اجتماعی، ارتباطی و مراقبت از خود علاوه بر دارو درمانی و توجه بیشتر به ابعاد اجتماعی و معنوی را نام برد .همچنین آموزشها به شیوه های فردی و گروهی برای مددجو و خانواده او، در نظر گرفته می شود و درمان وتوانبخشی برخلاف مدل فعلی، پس از ترخیص در منزل و جامعه ادامه می یابد.

واژینیت ها از شایعترین مشکلات دوران باروری محسوب می شوند که دراین میان واژینیت تریکومونایی نقش بسزایی درایجاد این بیماری دارد. از آنجا که تریکومونا واژینالیس هم در ترشحات مهبل وهم درمایع سمینال یافت می شود بنابراین بهداشت باروری ( سن اولین مقاربت ، تعداد بارداری ، تعداد زایمان ،  رفتار جنسی ، دفعات مقاربت درهفته و وضعیت بهداشت فردی ) نقش اساسی در ابتلای به این بیماری ایفا می نماید. بنابراین به منظور پی بردن به نقش بهداشت باروری در ایجاد واژینیت تریکومونایی مطالعه ای با هدف مقایسه نقش بهداشت باروری درایجاد واژینیت تریکومونایی در دوگروه از خانمهای استفاده کننده از  IUDوروش طبیعی درمراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد ؛ واحدهای پژوهش را 104 نفر استفاده کننده ازIUD  ( گروه 1 ) و 96 نفر استفاده کننده از روش طبیعی ( گروه 2 ) که به مدت یکسال و بیشتر از این روشها استفاده کرده بودند، تشکیل داده است . این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی است که درآن نقش بهداشت باروری در ابتلای به واژینیت تریکومونایی در دوگروه مورد مقایسه قرار گرفت .ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و سپس ناحیه ولو ، واژن و سرویکس مورد معاینه ومشاهده قرار گرفته و نمونه ترشحات جهت رنگ آمیزی به یک آزمایشگاه واحد ارسال شد .جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t ، فیشر و مجذور کای استفاده گردید . بررسی متغیرهای مربوط به بهداشت باروری نشان داد ابتلای به واژینیت تریکومونایی با دفعات مقاربت درهفته (P<0.0001)، تعداد زایمان (P=0.013)و وضعیت بهداشت فردی (P=0.024)درخانمهای استفاده کننده ازIUD ( گروه 1 ) از تفاوت معنی دار آماری برخوردار است اما سن اولین مقاربت وتعداد بارداری با ابتلای به واژینیت تریکومونایی ارتباط معنی دار آماری نداشت . باتوجه به نتایج این مطالعه  می توان گفت رعایت بهداشت باروری می تواند نقش مهمی را درتأمین وارتقای سلامت زنان جامعه ایفا نماید .

نمایشهای غیرطبیعی جنین از علل مهم افزایش مرگ و میر و عوارض مادری و جنینی به شمار می روند. به منظور تعیین شیوع نمایشهای غیرطبیعی و ارزیابی بعضی از عوامل مرتبط، روش درمان و سرانجام آنها این مطالعه توصیفی - مقطعی بر روی 5102 زائو که به صورت متوالی به دو زایشگاه اصلی شهر کرمان مراجعه می کردند، انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه حاملگی یک قلو و سن حاملگی بیشتر از 28 هفته بود. شیوع نمایش غیرطبیعی در این مطالعه 31/4%بود. نمایش ته (Breech) با آمار 86/3% شایع ترین نمایش غیرطبیعی را تشکیل می داد و قرار عرضی و نمایش صورت با شیوع به ترتیب 37/0% و 08/0% در مراتب بعدی جای داشتند. تعداد حاملگی در نمایش صورت به طور معنی داری بیشتر بود و نارسی جنین در نمایش ته شایعتر بود (P<0.01). بین وزن جنین و نوع نمایش رابطه آماری معنی داری به دست نیامد. بیشترین موارد سزارین به ترتیب در نمایشهای صورت، عرضی، ته و سر، انجام شد و مرگ و میر نوزاد در 24 ساعت اول بعد از تولد در نمایش های غیرطبیعی به طور معنی داری بیشتر از نمایش سر بود (P<0.01).شیوع نمایشهای غیرطبیعی جنین در کرمان قابل توجه است. با تشخیص به موقع این موارد و ارجاع بیماران و درمان مناسب می توان از عوارض مادری و مرگ و میر نوزادان کاست.

دیابت از بیماریهای غیر واگیر شایع بوده که حدود 6 درصد جمعیت جهان از آن رنج می برند . یکی از علل اصلی شیوع این بیماری تغییر در نحوه زندگی افراد می باشد و رعایت برنامه های مراقبت از خود ،محور اصلی درمان دیابت می باشد. بر این اساس این پژوهش که مطالعه توصیفی است به منظور تعیین برنامه های خود مراقبتی بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت همدان انجام گرفته است . واحد های مورد پژوهش را 166 نفر بیمار سرپائی دیابتی مراجعه کننده به مرکز فوق  تشکیل داده است . ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه و اطلاعات از طریق مصاحبه جمع آوری گردیده است.  نتایج نشان دادکه 8/51% افراد مورد پژوهش برنامه های منظمی جهت مراقبت از خود نداشته اند. 4/61% بیماران هیچگونه برنامه ورزشی در زندگی روزانه خود نداشته و همچنین رعایت رژیم غذائی در بین واحدهای مورد پژوهش ضعیف بود به گونه ای که 2/42% آنها در میهمانی و مسافرت و 7/30% آنها در هنگام بهتر بودن حالشان رژیم غذائی خود را ترک می نمایند. تعداد معدودی از افراد (27%) بهداشت پوست از جمله نظافت پاها را جهت جلوگیری از زخم انجام می داده اند . رعایت مراقبت از خود یک استراتژی اصلی در کنترل بیماری دیابت می باشد و نقش مهمی را در پیشگیری از عوارض دراز مدت بیماری دارد که در این رابطه لازم است از طریق رسانه ها یا جلسات منظم ، بیماران با نحوه خود مراقبتی و عوارض دیابت آشنا شوند تا بتوانند با این بیماری مزمن سازگاری پیدا کنند.

در هر کشور و درهرمنطقه متفاوت است .درآمریکاشیوع زایمان زودرس درسال 1980 ، 9/8 % بود. شیوع زایمان زودرس درطی 40 سال گذشته تغییری نکرده وحدود10% میباشد. ازعلل عمده ایجادزایمان زودرس عفونتهای واژینال میباشد.بررسی شیوع این عفونتهاوپیشگیری ازآنهابه کاهش زایمان زودرس منجرخواهد شد.این مطالعه طی مدت 6 ماه در سال 79-1378درزایشگاه بیمارستان قائم (عج) شهرمشهد برروی 149 مادرحامله که به طورتصادفی انتخاب شده بودندانجام گرفت.ازکلیه بیماران ،آزمایش ترشح واژن جهت بررسی عفونتهای واژینال انجام شد.شیوع عفونت واژینال باکلامیدیا، مایکوپلاسما، باکتریهای گرم مثبت ومنفی وکاندیدادراین افراد بررسی شد.شایعترین پاتوژن دراین بیماران کاندیدا34% وبعدکلی باسیل 5/8 % بود.بین آلودگی کلی باسیل بازایمان زودرس ارتباط معنی داری وجودداشت .P<0.01 ارتباط بین پارگی زودرس پرده هاوعفونت واژینال هم نشان دادکه عفونت واژینال باکلی باسیل بیشتر از نصف مواردمنجربه پارگی زودرس کیسه آب می شود.مهار زایمان زودرس هم درعفونت کلی باسیل بیشترازسایرعفونتهابودP<0.02  . پیش آگهی نوزادان درمواردعفونت مایکوپلاسماو کلامیدیا بد بود.50% نوزادان باعفونت مایکوپلاسماویک پنجم نوزادان باعفونت کلامیدیا فوت کردند.  باتوجه به این مسئله که عفونتهای واژینال هم درشروع زایمان زودرس وهم درپارگی پیش ازموعد پرده های جنینی ودرنتیجه درمرگ ومیرنوزادان سهم بسزایی دارد . باشناخت موارد عفونت های واژینال ودرمان به موقع آن می توان درارتقای سلامتی جامعه کوشید.

پرستاری از مشاغل کلیدی و مهم در محیط های بهداشتی است که ارائه خدمات با کیفیت مناسب به مدد جویان را به عهده دارد . افزایش رضایت شغلی پر ستاران می تواند باعث ارتقای کیفیت مراقبت دریافتی توسط بیماران شود و رضایتمندی بیمار از خدمات درمانی را بهبود بخشد . براین اساس پژوهش حاضر باهدف تعیین میزان رضایت شغلی پرستاران شاغل در بیمارستانهای استان یزد صورت گرفته است . نوع مطالعه توصیفی و به روش مقطعی بوده و سرشماری از کلیه پرستاران کاردان ، کارشناس و کارشناس ارشد شاغل در بیمارستانهای استان یزد صورت گرفته است . اطلاعات با استفاده از پرسشنامه رضایت شغلی جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است . یافته های پژوهش مؤید آن است که 26/83 %جامعه مورد پژوهش از رضایت شغلی متوسط برخوردار هستند و در مجموع از شرایط کاری ، موقعیت و امنیت شغلی ، نحوه نظارت و سرپرستی ، شیوه ها و سیاستهای مدیریتی مسئولین و ارتباط شغل با زندگی شخص دارای رضایت متوسط هستند ، از میزان حقوق و مزایای دریافتی بسیار ناراضی و از چگونگی ارتباط با همکاران رضایت زیادی دارند. در ضمن برای تعیین ارتباط میان مشخصات دموگرافیک و میزان رضایت شغلی جمعیت مورد مطالعه از آزمون آماری کای اسکوئر و تست دقیق فیشر استفاده گردید و فقط بین نوع بیمارستان و میزان رضایت شغلی ارتباط معنی دار آماری مشاهده شد (0.014  P≈) این یافته ها نشان دهنده لزوم توجه بیشتر مسئولین به  زمینه های مختلف رضایت شغلی و بخصوص ترمیم حقوق و مزایای دریافتی پرستاران می باشد  .  

یکی از مهمترین شاخصهای بین المللی برای ارزیابی رشد و سلامت جسمی اندازه گیری وزن و قد بر اساس سن و تعیین توده بدن(BMI) می باشد . براین اساس جهت تعیین شاخصهای فوق در سال 1378 مطالعه ای توصیفی ـ تحلیلی و مقطعی بر روی 1500 دختر 19 –11 سال که به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شده بودند انجام گرفت .پس ازسنجش وزن و قد نمونه ها،پرسشنامه نیز تکمیل گردید .نتایج تحقیق میانگین سن دختران 14.4±2.4 سال و وزن 42.7±10.5 کیلوگرم و  قد 15.1±9.0سانتیمتر را نشان داد .همچنین میانگین شاخص توده بدن18.8±3.5  کیلوگرم برمترمربع می باشد . در تمام صدکهای وزن و قد اختلاف معنی داری با استاندارد N.C.H.S (National Center for Health Statistics) وجود داشت و شا خصهای اندازه گیری شده در جامعه مورد مطالعه از حد استاندارد کمتربود( 0001/0 = P< ) که لازم است وجود مراحل خفیف سوء تغذیه در جامعه مورد مطالعه بیشتر مدنظر قرار گیرد. در مجموع به نظرمی رسد با انتخاب دقیق نمونه ها از مناطق مختلف ، استانهای مختلف یا سطح کشورنسبت به تدوین یک معیار مشخص برای قد و وزن اقدام و نتایج حاصل از بررسیهای مختلف را با یکدیگر مقایسه نموده تا با اطمینان بیشتری بتوان در جهت تجزیه و تحلیل یافته ها قضاوت نمود و الگوی رشدی متناسب با شرایط همان منطقه تعیین نمود. اگر چه توجه به وجود عوامل زمینه ای ، ژنتیکی، بیولوژیکی ، بیماریها ، مسائل بهداشتی ، اجتماعی ، اقتصادی و آموزشی که به نوعی در روند رشد تأثیر گذارند نیز ضروری بنظر می رسد.    

ناباروری به عنوان یک عامل استرس بر روی زن و شوهر اثر می گذارد و گرفتاریهای درمان ناباروری نیز باعث ایجاد ناراحتی ، عوارض و شکست روشهای طبی برای زنان می شود بنابراین روشهای مقابله ای که توسط زوج نابارور استفاده می شود با بهبود روانی آنان مرتبط است . این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی می باشد که به منظور بررسی ارتباط روشهای مقابله ای با اعتقادات مذهبی و فعالیتهای اجتماعی زوجهای نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری یزد در سال 1378 صورت گرفته است .در این پژوهش 153 زوج که برای انجام درمانهای مختلف کمک باروری (Assisted Reproductive Technology ) ART  به مرکز ناباروری مراجعه نمودند مورد بررسی قرار گرفت . ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات شامل 11 نوع روش مقابله ای ( شیوه مقابله بر اساس مشکل محور ، عاطفه محور ، و روشهای کمتر موثر) بود . نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از وجود تفاوت در کاربرد بعضی از روشهای مقابله ای در زن و مرد می باشد. همچنین یافته ها نشان داد که بین کاربرد روشهای مقابله ای و اعتقادات مذهبی و پرکردن اوقات فراغت زوجهای نابارور سهم بسزایی در به کارگیری روشهای مقابله ای مثبت و مرتبط با سلامت روانی بهتر دارد.  

دیسمنوره از جمله مشکلات معمول زنان است که به صورت انقباضات کولیکی در قسمت پایین و میانی شکم تظاهر می کند.این مطالعه اثرات پرنوشی را ، که مهمترین عامل کاهنده وازوپرسین است ، بر روی شدت دیسمنوه بررسی می کند . شدت درد و میزان ناراحتی در دقایق صفر ، 45 ، 90 ، 120 پس از شروع درد قاعدگی بر روی 59 دختر 25-18 ساله در دو گروه مورد و شاهد اندازه گیری شده است. شدت درد برحسب visual scale  (10-0 ) اندازه گیری می شد. شدت درد در گروه مورد در سیکل با پرنوشی در دقیقه 90 پس از شروع درد به شکل معنی داری کمتر از سیکل بدون پرنوشی بوده و میزان  ناراحتی در دقایق 45 و 90 در این گروه در سیکل با پرنوشی کمتر از سیکل بدون پرنوشی در گروه مورد و گروه شاهد دیده شده است . طول مدت درد در 8 ساعت اول پس از شروع درد قاعدگی در گروه مورد در سیکل با پرنوشی کمتر از طول مدت درد در سیکل بدون پرنوشی بوده است. پرنوشی در دقایقی که  به شکل فیزیولوژیک باعث بیشترین کاهش وازوپرسین می شود با کاهش شدت درد و ناراحتی همراه بوده است چون افزایش وازوپرسین باعث فعالیت بیشتر میومتر می شود و در کاهش جریان خون موضعی رحم نقش دارد لذا باعث درد قاعدگی می شود. ولی از آنجایی که این اثر موقتی بوده وتحمل مصرف زیاد آب مقدور نمی باشد ، توصیه می شود افراد در دوران قاعدگی از دهیدراتاسیون بپرهیزند تا نیاز به مسکن کمتری داشته باشند.

پرستاری حرفه ای  پر تنش محسوب می شود به طوری که دانشجویان این رشته علاوه بر استرس های ناشی از محیط آموزشی در معرض استرس های محیط بالینی نیز قرار می گیرند واین از عواملی است که باعث افت تحصیلی و بروز بیماریهای جسمی وروحی در دانشجویان می گردد. پژوهش حاضر به منظور تعیین  منابع استرس زا ی مشترک بر روی 318 نفر از دانشجویان پرستاری شهرهای رشت ، مشهد ،شیراز، زاهدان صورت گرفته است  . روش نمونه گیری به صورت خوشه ای ،تصادفی انتخاب شده و ابزار جمع آوری اطلاعات  پرسشنامه بوده است . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار پارامتریک وغیر پارامتریک صورت گرفت. نتایج بدست آمده دراین پژوهش نشان داد که میانگین کل استرس 54/2 =X از 5 می باشد وبیشترین منابع استرس مربوط به ادامه تحصیل ، بدست آوردن شغل درآینده، نگرش و انتظارات سایرین  نسبت به حرفه پرستاری و اختلاف بین آموزش تئوری کلاسی با آنچه در بیمارستان اجرا می شود بوده است. همچنین در ارتباط با ویژگیهای فردی بین وضعیت تحصیلات پدر ومادر، وضعیت تاهل، انجام کارآموزی در بخش ، محل تحصیل با میانگین سوالات منابع استرس اختلاف معنی داری مشاهده گردید(P<0.05) و بین منابع استرس بر حسب جنس و وضعیت دانشجو (شبانه وروزانه ) تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.