هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل تأثیر استراتژی های یادگیری بر توسعه محصولات جدید در شرکت های تولیدکننده دارو در کشور بوده است. همچنین، این پژوهش بررسی می کند که جهت گیری های استراتژیک و قابلیت های شناختی چه نقشی در تقویت یا تضعیف این رابطه ایفا می کنند. پارادایم این پژوهش اثبات باوری، رویکرد آن قیاسی و استراتژی آن پیمایش است. بر این اساس و پس از مرور ادبیات و طراحی مدل مفهومی، پرسشنامه ای مشتمل بر 23 پرسش به نمونه آماری متشکل از 131 شرکت ارایه شد. از هر شرکت دست کم 2 نفر از مدیران ارشد یا میانی به پرسش ها پاسخ دادند که میانگین نظرات آن ها مورد تحلیل قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر اساس نظر متخصصان و استفاده از پرسشنامه استاندارد و روایی سازه نیز بر اساس تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد. پایایی از مجرای آزمون های آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و میانگین واریانس تأیید شد. سپس، داده های گردآوری شده به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس و از طریق ماتریس همبستگی، آزمون معادلات ساختاری و آزمون برازش مدل مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، مشخص شد که استراتژی های یادگیری اکتشافی و بهره بردارانه بر توسعه محصولات جدید موثر هستند. همچنین قابلیت های شناختی می توانند این رابطه را تعدیل کنند. جهت گیری های استراتژیک نیز در رابطه بین استراتژی های یادگیری بهره بردارانه و توسعه محصول مؤثرند اما نقش آن ها در رابطه بین استراتژی های اکتشافی و توسعه محصول معنادار نبود.