شناسایی شرایط نهادی و ساختاری جامعه و تاثیر آنها بر اقتصاد و متغیرهای اقتصادی در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان قرار گرفته است که می توان از میان آنها به رونالد کوز، داگلاس نورث و الیور ویلیامسون اشاره کرد. در این مقاله پس از ذکر تئوری های مختلف در زمینه دلایل تغییرات نرخ ارز و مدل های مورد استفاده برای توضیح دهندگی این تغییرات، به بررسی تاریخی تحولات ارزی و شناسایی مهمترین ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران پرداخته شده است تا با تطبیق این دو در دوره مذکور به تحلیل نقش ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر تغییرات نرخ ارز اشاره شود. نتایج این تحلیل نشان داد که ساختارها به طرق مختلف بر تغییرات نرخ ارز تاثیرگذار بوده اند. نتایج به دست آمده از تحلیل و مرور تاریخی پس از استفاده از روش Focus Group، در قالب پرسشنامه در اختیار صاحبنظران مسایل اقتصادی، اساتید دانشگاه و مسوولان اقتصادی کشور قرار گرفت تا فرضیه های تحقیق که به صورت تحلیلی بررسی شده، مورد آزمون نیز واقع شود. آزمون ضرایب تاو کندال c, b، گاما و اسپیرمن، تایید سه فرضیه تحقیق با وجود رابطه معنی داری بین ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و تغییرات نرخ ارز را در برداشت. تحقیق حاضر با جمع بندی، توصیه سیاستی و ملاحظات پایانی خاتمه یافته است.