مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان
سال:1380 | دوره:6 | شماره:1 (مسلسل 21) |تعداد مقالات:10

مقدمه: انتقال استافیلوکوک طلایی از بینی کارکنان بالینی حامل باکتری به بیماران بخوبی نشان داده شده است. عواقب عفونت‏های استافیلوکوکی مخصوصاً سویه‏های مقاوم به متی‏سیلین آن علیرغم استفاده از آنتی‏بیوتیک‏ها می‏تواند وخیم باشد بنابراین اجرای یک برنامه کنترل جهت جلوگیری از انتقال باکتری و کاهش دادن مقاومت دارویی آن لازم می‏باشد. در این بررسی وضعیت کارکنان بالینی بیمارستان بعثت سنندج از نظر فراوانی حاملین بینی استافیلوکوک طلایی و مقاومت سویه‏های جدا شده از بینی آنها نسبت به آنتی‏بیوتیک‏ها بررسی گردید. مواد و روشها: طی یک مطالعه مقطعی نمونه ترشحات بینی 118 نفر از کارکنان بالینی بیمارستان بعثت کشت داده شد و وجود استافیلوکوک طلایی در کشت نمونه‎ها با استفاده از رنگ‎آمیزی گرام و آزمایش‎های کاتالاز و کواگولاز تشخیص داده شد و حساسیت و مقاومت سویه‎های جدا شده نسبت به آنتی‎بیوتیک‎ها با استفاده از روش آنتی‎بیوگرام دیسک دیفیوژن تعیین گردید.نتایج: نتایج این بررسی نشان داد که در بلوک زایمان 55%، در بخش زنان 54%، در 50% ICU، در بخش‎های جراحی 44%، در اورژانس 43% و در بخش نوزادان 38%، و در کل 43% کارکنان حامل استافیلوکوک طلایی در بینی بودند. از نظر آماری ارتباط قابل توجهی بین جنس و میزان حامل بودن باکتری وجود نداشت  (P=0.7)نتایج بررسی هر چند ارتباط قابل توجهی بین سنوات خدمت و میزان حامل بودن باکتری را مطرح می‏کند ولی از نظر آماری به سطح قابل قبولی نرسید (P=0.06). ارتباط سن با میزان حامل شدن باکتری تا حدودی شبیه ارتباط سنوات خدمت با میزان حامل بودن بود.بر اساس نتایج آنتی بیوگرام 100% سویه‏های استافیلوکوک طلایی جدا شده از بینی کارکنان بالینی به وانکومایسین و ریفامپین، 92% به سیپروفلوکساسین، 86% به سفالوتین، 84% به کلوگزاسیلین، 80% به جنتامایسین، 59% به اریترومایسین حساس بودند. 16% سویه‎ها نسبت به متی‏سیلین و 8% نسبت به سیپروفلوکساسین و سفالوتین نسبتا مقاوم بودند. نتیجه‏گیری: فراوانی حاملین بینی استافیلوکوک طلایی در کارکنان بالینی بیمارستان بعثت و طیف حساسیت و مقاومت آنها به آنتی‏بیوتیکها در محدوده اکثر گزارش‏های در دسترس از سایر بیمارستانهای داخل و خارج کشور بود. نتایج مطالعه در کل نظارت بیشتر برICU ، استفاده محدود و منطقی‎تر از سیپروفلوکساسین و همچنین انجام یک مطالعه تحلیلی جهت روشن نمودن رابطه احتمالی بین سنوات خدمت و میزان حامل بودن باکتری را توصیه می‏نماید.

مقدمه: اطلاع از آسیب شناسی و اپیدمیولوژی اسهال حاد کودکان کمک بزرگی به پیشگیری و درمان بیماری می‎نماید. بر اساس مطالعات گذشته، ویروسها، باکتریها و انگلها عوامل اصلی اسهال کودکان هستند لذا این مطالعه با هدف جداسازی عوامل شایع باکتریایی اسهال حاد کودکان زیر ده سال و بررسی عوامل زمینه‎ای آن و همچنین تعیین سروتایپ سویه‎های جدا شده انجام شد.مواد و روشها: این پژوهش بصورت توصیفی انجام گردیده و جامعه آماری آنرا تعداد 544 کودک 3 ماهه تا 10 سال شهر همدان و حومه تشکیل می‏دادند که با بیماری اسهال حاد به مراکز درمانی شهر جهت کشت مدفوع ارجاع داده می‏شدند. برای جداسازی اولیه پاتوژنهای معمول مانند شیگلا و سالمونلا از محیطهای اختصاصی و افتراقی سلنیت F و سالمونلاـ شیگلا آگار S.S) آگار) و برای اشریشیاکلی پاتوژن از محیط کشت ائوزین متیلن بلو (EMB) و برای یرسینیا آنتروکولیتیکا از محیط مایع فسفات بافر (PBS) و محیط اختصاصی سفسولیدین ـ ایرگازان نووبیوسین آگار (CIN agar) استفاده شد و برای شناسایی نهایی از تستهای افتراقی بیوشیمیایی و آنتی سرمهای اختصاصی پلی والان و منووالان استفاده شد. نتایج از پرسشنامه‎ها استخراج و با استفاده از نرم‎افزار آماری EPI6 مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج: از مجموع 544 نمونه آزمایش شده تعداد 134 نفر (24.6%) به یکی از باکتریهای پاتوژن آلوده بودند که بترتیب عبارت بودند از اشریشیاکلی انتروپاتوژن  88 (EPEC)مورد (65.8%)، شیگلاها 26 مورد (19.5%)، سالمونلاها 13 مورد (9.5%) و یرسینیا انتروکولیتیکا 7 مورد (5.2%). بر اساس نتایج سروتایپینگ، فراوانترین سروتایپ شناسایی شده عبارت بود از اشریشیا کلی 055 با 34 مورد (38.6%) کمترین سروتایپ عبارت بودند از اشریشیاکلی 0119 با 9 مورد (10.3%) و همچنین فراوانترین سروتیپ سالمونلاها نیز عبارت بود از سالمونلا پاراتیفیB  و تیفی هر کدام 4 مورد (30.8%) و کمترین سروتیپ پاراتیفی C,A هر کدام یک مورد (7.7% ).نتیجه‎گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه، شناخت و بررسی عوامل ایجادکننده اسهال کودکان در مناطق جغرافیایی مختلف به طور منظم و ادواری ضرورت داشته و بایستی علاوه بر جداسازی عوامل شناخته شده کلاسیک، عوامل نوظهور نیز با راه‎اندازی روشهای جدیدتر و تجهیز آزمایشگاه تشخیص طبی صورت گیرد.

مقدمه: عفونت‎های ادراری شایعترین بیماری دستگاه ادراری در کودکان است و موجب عفونت، سپتی‏سمی، افزایش فشارخون، معلولیت و مرگ و میر می‎گردد. اساس تشخیص این بیماری کشت ادرار است، اما استفاده از نوارهای تست ادرار، سریع، آسان، در دسترس و برای بررسی اولیه مناسب می‎باشد. مواد و روشها: این مطالعه که در سال 1377 به انجام رسید از نوع توصیفی ـ تحلیلی بود و جامعه آماری آن را کودکان مشکوک به عفونت ادراری (در محدوده سنی نوزادی تا 16 سالگی) مراجعه‎کننده به درمانگاه بیمارستان قائم همدان و ولیعصر تویسرکان تشکیل می‎دادند. در هر یک از این افراد به صورت همزمان آزمایش میکروسکوپی ادرار، کشت ادرار و آزمایش ادرار توسط نوار تست انجام شده و نتایج در پرسشنامه‎های مربوط ثبت می‎گردید. نتایج: در این مطالعه دیده شد در جمعیت مبتلا به عفونت ادراری (کشت ادرار مثبت) در 56% موارد آزمایش ادرار توسط نوار تست، نیتریت مثبت می‎باشد و در 52% موارد، آنزیم لکوسیت استراز مثبت می‎باشد و بین عفونت‎های مجاری ادراری کودکان مورد مطالعه و آزمایش ادرار توسط نوار تست در ارتباط با کشف نیتریت و آنزیم لکوسیتی (لکوسیت استراز) از نظر آماری ارتباط معنی‎داری وجود دارد. نتیجه‏گیری: نتایج حاصل در این تحقیق بیانگر کارآیی نوار تست ادراری در تشخیص عفونت‎های مجاری ادراری در کودکان می‏باشد به طوری که در جمعیت مبتلا، 56% موارد نیتریت مثبت و 52% آنزیم لکوسیت استراز مثبت بود. این مطالعه نشان داد آزمایش ادرار توسط نوار تست جهت کشف نیتریت و آنزیم لکوسیت استراز در تشخیص عفونت‎های مجاری ادرار از ویژگی بسیار بالا (98%) و از حساسیت نسبتاً خوبی (5/69%) برخوردار است.

مقدمه: اندازه‏گیری و بررسی فشارخون در کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است و اکثر پزشکان کمتر به آن توجه دارند لذا این مطالعه با هدف تأکید بر علل افزایش فشارخون و توجه خاص به اندازه‏گیری آن در کودکان انجام گرفت.مواد وروشها: این مطالعه توصیفی و بر اساس اطلاعات موجود در پرونده بیماران می‏باشد که از سال 1365 تا 1379 بررسی گردیده و برای تشخیص افزایش فشار خون از منحنی‏های استاندارد بر اساس سن و جنس و وزن و تعریف بین المللی استفاده شده است. نتایج: از 137 پرونده موجود فقط 37 بیمار (27%) معیارهای تشخیصی فشارخون افزایش یافته را داشتند. از 37 بیمار مورد مطالعه 28 نفر(75.7%) پسر و 9 نفر (24.3%) دختر بودند که در محدوده سنی 15-1.5 سالگی قرار داشتند. بیشترین گروه سنی کودکان مبتلا به افزایش فشارخون، 12-10 سالگی و جوانترین آنها پسر 1.5 ساله مبتلا به سندروم نفروتیک و بزرگترین آنها دختر 15 ساله مبتلا به سندروم کوشینگ بود. علل افزایش فشار خون در کودکان به این ترتیب بود: بیماریهای کلیوی 25 نفر (67.6%)، بیماریهای عروقی 7 نفر (19%)، نوع اولیه افزایش فشارخون 3 نفر (8.8%) و بیماریهای غدد درون‎ریز 2 نفر (5.4%).نتیجه‏گیری: با توجه به عوارض خطرناک افزایش فشارخون و عللی که باعث آن می‏گردد لازم است با معاینات دقیق و آزمایشات مکرر از پیدایش آن جلوگیری کرد و توصیه می‏گردد همانند معاینه سایر اعضا، فشارخون کودکان هم حداقل سالانه یک مرتبه اندازه‏گیری شود.

مقدمه: مسمومیت چه به صورت عمدی یا اتفاقی یکی از موارد نسبتا شایع اورژانسهای پزشکی است. باتوجه به توسعه روز افزون انواع سموم و داروهای کشنده این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار می‎شود به نحوی که امروزه به عنوان یک تخصص در پزشکی مطرح است . این مطالعه به منظور بررسی شیوع انواع مسمومیت عمدی و اتفاقی (در جمعیت مسمومین) و عوامل مرتبط با آنها صورت گرفته است . مواد و روشها: در این مطالعه (مقطعی)، جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه‎کننده با مسمومیت عمدی یا اتفاقی به بیمارستانهای بعثت و توحید سنندج در مقطع زمانی خرداد تا آبان ماه 1377 بوده است. روش نمونه‎گیری به صورت متوالی و حجم نمونه 240 نفر بود . داده‎ها از طریق مصاحبه حضوری با خود بیماران و همراهان وی جمع‎آوری و در پرسشنامه مربوطه ثبت گردید، نهایتا داده‎ها با نرم افزار SPSS Win  و آزمون X2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: براساس یافته‎های این مطالعه از کل موارد دچار مسمومیت در جمعیت مورد مطالعه 131 نفر (54.6%) دچار مسمومیت عمدی و 109 نفر (39.4%)دچار مسمومیت اتفاقی بوده است. بیشترین موارد مسمومیت عمدی در گروه سنی 24-15 سال با میزان 65.6% و بیشترین موارد مسمومیت اتفاقی در گروه سنی زیر 5 سال با میزان 39.4% بوده است . بین سن و نوع مسمومیت رابطه معنی‎داری وجود داشت  (P=0.000)میزان مسمومیت عمدی در زنان بیشتر از مردان (60.3% در مقابل 39.7%) و میزان مسمومیت اتفاقی در مردان بیشتر از زنان (74.3% در مقابل 25.7%) بوده است و این تفاوت با P=0.000 دارای رابطه آماری معنی‎داری بوده است. بین وجود اختلال روانپزشکی با نوع مسمومیت نیز رابطه معنادار با  P=0.000وجود داشت به نحوی که 69.5% از افراد دچار مسمومیت عمدی مبتلا به اختلال روانی بوده‎اند. بیشترین اختلالات روانپزشکی تشخیص داده شده اختلال افسردگی اساسی و اختلال انطباقی بوده است. نتیجه‏گیری: براساس نتایج این مطالعه به نظر می‏رسد اگرچه مسمومیت عمدی در مقایسه با مسمومیت اتفاقی از شیوع بیشتری برخوردار بوده ولی بالابودن مسمومیت اتفاقی در مقایسه با سایر مطالعات مساله مورد توجهی است و تعلق 5/39% از موارد مسمومیت عمدی به اختلال انطباقی (واکنش به استرسهای حاد زندگی) موضوع قابل ملاحظه‏ای است و لازم است در آموزشهای بهداشتی عمومی مورد توجه قرارگیرد.

مقدمه: با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی و لزوم شادابی و انگیزة کاری بالای آنها، این مطالعه به منظور بررسی فراوانی فرسودگی شغلی کادر پرستاری شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی در شهر سنندج در سال 1380 انجام گرفت.مواد و روشها: با توجه به محدود بودن جامعه آماری به شیوه سرشماری تعداد 277 نفر از افراد شاغل در کادر پرستاری (99 نفر مرد و 178 نفر زن) پرسشنامه فرسودگی شغلی گلدارد را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده بوسیله نرم افزار SPSS.10 و با استفاده از فرمولهای آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که 0.7درصد از افراد مورد مطالعه فرسودگی شغلی کم، 96.4 درصد فرسودگی شغلی زیاد و 2.9درصد فرسودگی شغلی خیلی زیاد دارند. همچنین افراد شاغل در بیمارستان قدس، گروه سنی 35-30 سال، افراد با سابقه کار 9-5 سال، کادر پرستاری مرد، افراد زیر دیپلم، شب کاران ثابت و افراد شاغل در بخش C.C.U بالاترین میانگین فرسودگی شغلی را کسب نمودند. نتیجه گیری: فرسودگی شغلی پدیده‎ای شایع در بین حرفه‎های یاری رسان بوده و این مسئله به عوامل متعددی از جمله شرایط محیط کار، تجربه‎کاری، بالا بودن حجم کار، فشار روانی مرتبط با کار، میزان رضایت شغلی و نیز سختی شرایط کار بستگی دارد.

مقدمه:آنوفل‏های ماده می‏توانند ناقل بیماری خطرناک مالاریا باشند. تعیین فون آنوفل نقش مهمی در مشخص‏کردن آنوفل‏های ناقل هر منطقه دارد. به همین دلیل این مطالعه با هدف تعیین فون آنوفل‏ها در سطح استان کردستان در سال 1380 انجام گردید. مواد و روشها: این مطالعه در هشت شهرستان استان به مدت 6 ماه انجام گرفت. آنوفلها با استفاده از روش توتال کچ و صید با ملاقه جمع‏آوری گردیدند و از آنها تعیین گونه به عمل آمد. نتایج: در بررسی انجام شده در کل استان در مجموع 1725 عدد آنوفل (1354 عدد لارو و 371 عدد بالغ) صیـد گردیـد که شامل جمعـاً هفت‎گونه آنوفـل به شـرح زیر بود: 1- آنوفل سوپرپیکتوس 2- آنوفل ماکولی پنیس 3- آنوفل ساکاروی 4- آنوفل سرجنتی-5 آنوفل کلاویژر 6- آنوفل آلژرینسیس 7- آنوفل مارتری. بیشترین وفور صید مربوط به آنوفل سوپرپیکتوس با بیش از 50% موارد صید بود. بیشترین وفور لاروهای آنوفل مربوط به آبهای دائمی با جریان ملایم بود. در این بررسی چهار گونه آنوفل صید گردید که در تحقیق انجام شده در سال 1363 از این استان صید نشده بودند. نتیجه‎گیری: با توجه به وفور بالای آنوفل سوپرپیکتوس در صورت آلودگی آنها به انگل پلاسمودیوم می‎توان انتظار موارد مالاریا را در این استان داشت.

مقدمه: از بیماریهای شایع جوامع مختلف اختلالات قلبی عروقی است. بدنبال شکست پیشگیری‏ اولیه، پیشگیری ثانویه در این مورد، اصولی و با ارزش می‏باشد و به این منظور استفاده از داروهای وریدی و باقیماندن کانولا بعد از قطع سرم و انتقال به بخش‏های غیر ویژه ضروری است. این مطالعه بمنظور بررسی مقایسه‏ای تأثیر دو محلول آب مقطر هپارینه و سرم نرمال سالین در پیشگیری از انسداد کانولاهای وریدی توسط لخته انجام شده است.مواد و روشها: این مطالعه از نوع RCT است. نمونه‏های مورد مطالعه دو گروه 30 نفری است که بصورت تصادفی بلوکی از میان بیماران بستری در بخش‏های CCU و قلب مرکز پزشکی توحید سنندج در سال 1380 انتخاب شدند. نمونه‏گیری از طریق یک سو کور صورت گرفت و اطلاعات در پرسشنامه و چک لیست ثبت گردید. بدنبال قطع سرم، هپارین و خارج شدن بیمار از استراحت مطلق، کانولاهای آنها با یکی از محلولهای مورد استفاده انباشته شد و سپس هر 8 ساعت یکبار کانولاها کنترل و از نظر بازگشت خون به انتهای آنها مورد بررسی قرار گرفت و مجددا عمل هپارین لاک یا سالین‏لاک برای کنترل بعدی انجام شد و سپس اطلاعات در چک لیست ثبت گردید. نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که مجموع موارد مثبت (بازگشت خون به انتهای کانولا) در دو گروه اختلاف آماری معنی‎داری با P≤0.05‏ دارد.نتیجه‏گیری: یافته‏های پژوهش نشان داد که محلول آب مقطر هپارینه در پیشگیری از انسداد کانولاهای وریدی موثرتر از نرمال سالین می‏باشد.