زمینه و هدف: امروزه تحریک الکتریکی با فرکانس پایین (LFS) به عنوان یکی از درمانهای صرع در حیوانات آزمایشگاهی و بیماران صرعی مورد استفاده قرار می گیرد. در مطالعه حاضر نقش سرین-ترئونین پروتئین فسفاتازها طی اثرات مهاری LFS بر بروز تشنجهای ناشی از کیندلینگ مسیر پرفورنت مورد بررسی قرار گرفته است.مواد و روش کار: در این مطالعه آزمایشگاهی از 64 سر موش های صحرایی نر بالغ نژاد Wistar جهت بررسی تحریک مسیر پرفورنت و با استفاده از پروتکل کیندلینگ سریع (6 تحریک روزانه) استفاده شد.LFS (فرکانس 1 هرتز) بلافاصله پس از قطع تحریکات کیندلینگ اِعمال می گردید. Fk506 (1 میکرومولار به صورت تزریق داخل بطنی) به عنوان مهار کننده سرین-ترئونین فسفاتاز نوع PP2B و Okadaic acid 1 Fk506 (1 میکرومولار به صورت تزریق داخل بطنی) به عنوان مهار کننده سرین-ترئونین فسفاتاز نوع PP1/2A هر روز 10 دقیقه قبل از شروع پروتکل تحریک به داخل بطن چپ تزریق می شد. تفاوت آماری در میزان تخلیه های متعاقب روزانه بین گروههای آزمایشی با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس محاسبه گردید و برای مقایسه وقوع مراحل پنج گانه تشنج از آزمون غیر پارامتریک Kruskal-Wallis و آزمون Mann-Whitney استفاده شد. P<0.05 به عنوان حداقل سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته ها: اعمال LFS بلافاصله بعد از تحریکات کیندلینگ به طور معناداری بروز تشنجات کیندلینگ و مراحل مختلف تشنجات کیندلینگ را به تاخیر انداخت. به علاوه LFS مجموع تخلیه های متعاقب طی روزهای تحریک را به طور معناداری کاهش داد. تزریق هیچکدام از FK506 و یا Okadaic acid به داخل بطن چپ تاثیر معناداری بر اثرات مهاری LFS روی پارامترهای تشنجی نداشت.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که فعال شدن سرین-ترئونین فسفاتازها (PP1/2A, PP2B) که نقش اساسی در تضعیف قدرت سیناپسی ایجاد شده توسط LFS را دارند، هیچ نقشی در اثرات مهاری LFS بر تشنجات ناشی از کیندلینگ مسیر پرفورنت ندارند.