زنان معلول از جمله گروه های خاص اجتماعی هستند که به دلیل نقص جسمانی ممکن است به طور مضاعف از فرصت ها و امکانات اجتماعی بی بهره باشند. نحوه تعامل این قشر خاص از زنان جامعه با افراد سالم یکی از موارد مهمی است که بایستی به آن پرداخت. درک این تعاملات و فهم مشکلات زندگی اجتماعی آنها در عرصه میان فردی و نهادی می تواند به فهم جایگاهشان در جامعه، نحوه سازگاری آنان با اجتماع و تشریح مشکلات زندگی روزمره آنان یاری رساند. این مطالعه به لحاظ روش شناسی با رویکرد کیفی و با روش گروه مرکز در میان زنان معلول جسمی حرکتی شهر بوکان، شهری کردنشین در استان آذربایجان غربی، انجام شده است. نتایج حاکی است که زنان معلول در زندگی اجتماعی خود با مسائلی همچون دوگانگی تعاملی و محرومی تهای مضاعف روبه رو هستند و در این عرصه از یک سو توانسته اند به نوعی تعریف جدید از خود دست یابند و از سوی دیگر به نوعی خودتقویتی جمعی و مقاومت فعال اقدام کنند.