انسان از وقتی که اندیشه را پشتیبان خود قرار داد و به خرد ناب روی آورد به چاره جویی بیماری ها در خویشتن و حیوانات اهلی شده پرداخت. این آغاز پزشکی است که همراه با آغاز تفکر بشر است. در این مقاله به ذکر چند کشف بزرگ پزشکی بویژه در هزاره دوم میلادی پرداخته و آرزوهایی را برای هزاره سوم بیان می کنیم. مهمترین بنیان پزشکی کهن جهان در نیمه دوم هزاره پیش از میلاد تا ابتدای ربع آخر هزاره دوم میلادی، نظریات چهار مایه (اخلاط) و چهار سرشت که به وسیله بقراط 375-460) پیش از میلاد( و بعدها جالینوس 131-201) م( بیان شد و بعدها توسط ابن سینا به خوبی تشریح شد و پزشکی جهان را زیر سلطه خود گرفت. نجیب الدین سمرقندی، پزشک بندگی ایرانی )فوت 618 ه ق/ 1221 م( اولین کسی که به این گونه نظریات توجه نداشت. از قرن هجدهم به بعد خصوصا با پژوهش های ارزنده لوئی پاستور )ف 1895 ( و تعیین رابطه علت و معلولی بین بیماری ها و میکروب ها نظریات ارکانی و مزاجی، منسوخ شد. ابن نفیس قرشی ) 687 ه ق /1288 م( پزشک بزرگ ایرانی الاصل کاشف اصلی گردش کوچک خون است و همین کشف بزرگ را میخائیل سروتوس در 1520 م عینا در ارش بیان نمود. ابن القف کترکی 1336/685) م( جراح بزرگ مسیحی اردنی مویرگ های خونی را کشف کرد و مالپیگی (1694) با استفاده از میکروسکوپ همان کار را بیان کرد. محمدبن زکریای رازی 313) ه ق /925 م( برای اولین بار در جهان در زمینه بیماریهای عفونی نظریه تخمیری را بیان کرد و هزار سال بعد پاستور نظریه اصلی میکروبی را به خوبی بیان کرد. البته قبلا لیدن هوک 1723) م( با میکروسکوپ ساده خود میکروب ها و یاخته های خونی را کشف کرده بود. اسپالانزانی و پاستور تولید مثل خودبخودی را مطرود شناختند و این سد راه علم را شکستند. تحقیقات پاستور و ربرت کخ (1910) بسیاری از باکتری های بیماریزا را شناختند و علم میکروب شناسی و ویروس شناسی پایه گذاری شد. محمدبن زکریای رازی کاشف آلرژی است و ابوعلی سینا 428) ه ق /1037 م( در کتاب قانون نظریه ای را درباره درمان هارگزیدگان بیان کرد که به نوعی نظریه واکسیناسیون است. ابوریحان بیرونی 440) ه ق /1048 م( به نوعی فرضیه تولید پادتن را بیان کرد. ادوارد جنر در 1789 م / 1213 ه ق به وسیله تلقیح آبله کاری، انسان را در برابر آبله ایمن کرد و پاستور پس از کشف تاثیر باکتری های تخفیف حدت یافته در ایجاد ایمنی، این شیوه را واکسیناسیون نامید. کابات و تیزلیوس حدود 900 سال پس از مرگ بیرونی، پادتن ها را به طور بنیانی کشف کردند دانش ایمنی پایه ای محکم از بیولوژی مولکولی گرفت و همه ساله جان عزیز ده ها میلیون نفر را نجات می دهد. سرانجام، فلمینگ در اواخر نیمه اول قرن بیستم پنی سیلین را کشف کرد و در پی آن آنتی بیوتیک ها یکی پس از دیگری شناخته شدند و آرزوی هزاران ساله بشر برای سرکوب بیماری های واگیر به آستانه تحقق رسید ولی مقاومت های میکروبی در این کار، خلل ایجاد کرد. در قرن بیستم بنیان های ژنتیک در باکتری ها و سایر موجودات شناخته شد و DNA به عنوان محل خاص سرشتی (ژنتیک) مشخص شد. مهندسی ژنتیک شیوه نوینی است که جهان دانش را دگرگون کرد و نتایج شگرفتر آن در هزاره سوم در انتظار بشر است. AIDS در اواخر قرن بیستم شناخته شد و روزبروز قربانی های بیشتری می گیرد تا در هزاره سوم چه کند. بیماری های حیوانی نیز در سده های نوزدهم و بیستم بهتر شناخته شد و در بسیاری از نقاط جهان برخی از آنها را تحت کنترل در آوردند و برخی را ریشه کن کردند، اما هنوز در جهان سوم از گزند آنها در امان نیستیم. هیچکس نمی داند سرنوشت جهان در این هزاره جدید چه خواهد شد. اما اتکا به دانش و وارستگی نویدهای خوبی برای بشر می دهد. با آهنگ سریع فن آوری های جدید، در زمینه های زیستی و صنعتی، جهان سوم روز به روز وابسته تر می شود. باید به خود آئیم و با کسب دانش های جدید به طور بنیانی، کوشش فراوان و کم کردن اتکا به منابع زیرزمینی هویت جهانی، ملی و علمی خویش را زنده نگه داریم.