Search Results/Filters    

Filters

Expert Group






کارفرما










کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    زمستان 1386
تعامل: 
  • بازدید: 

    17428
چکیده: 

مقدمه: لانه گزینی، یکی از مراحل مهم در باروری بوده که نقص در آن می تواند یکی از علل مهم شکست درمان در سیکلهای ART باشد. در واقع، لانه گزینی، رویداد محوری است که میتواند سیکلهایی که منجر به باروری می شوند را از سیکلهای درمانی شکست خورده افتراق دهد. لانه گزینی موفق بستگی به کیفیت جنین و پذیرش رحم دارد. برای تشخیص قابلیت پذیرش رحم در طول سیکل درمانی، روشهای غیرتهاجمی متعددی بررسی شده اند که یکی از این روشها، سونوگرافی کالر داپلر واژینال است. برای بررسی پذیرش آندومتر،‌ فاکتورهایی نظیر ضخامت آندومتر، الگوی (Pattern) آندومتر، انقباضات و اکوژنیسیته میومتر، جریان خون شریان رحمی [که به صورت شاخص جریان خون (PI) و شاخص مقاومت (RI) گزارش می شود] با بکارگیری سونوگرافی کالر داپلر سنجیده می شوند. هدف از این مطالعه، ارزیابی نقش شاخص های PI و RI در ارزیابی میزان حاملگی در بیماران تحت درمان سیکلهای کمک باروری (ART) بود. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی آینده نگر 397 زن نابارور زیر 40 سال تحت درمان با سیکل های IVF/ICSI که در فاصله سالهای 1384-1383 به پژوهشکده رویان مراجعه کرده بودند، بررسی شدند. معیارهای خروج از مطالعه عبارت بودند از: سن بالای 40 سال و FSH بالای 12. در ابتدا برای کلیه بیماران آزمایشات هورمونی و بررسی سونوگرافیک لازم انجام شد. بعد از بررسی اولیه، کلیه بیمارانی که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، تحت درمان با پرو تکل long standard GnRH agonist قرار گرفتند. ارزیابی جریان خون شریان رحمی، حدود 1 ساعت قبل از انتقال جنین، با بکارگیری سونوگرافی ترانس واژینال داپلررنگی انجام شد. بیماران حدود 20 دقیقه قبل از سونوگرافی در حال استراحت بودند و سپس سونوگرافی در وضعیت لیتوتومی با مثانه خالی انجام شد. شریانهای رحمی با بکارگیری سونوگرافی واژینال داپلر رنگی رویت شده، شاخه های صعودی در بخش لترال سرویکس در سطح سوراخ داخلی، مشخص شده و PI و RI محاسبه شدند. بر اساس مقدار PI، شرکت کنندگان در مطالعه به 3 گروه مختلف، گروه بندی شدند: زنانی که PI آنها کمتر از 2 بود (گروه 1)، زنانی که PI آنها بزرگتر مساوی 2 و کوچکتر از 3 بود (گروه 2) و زنانی که PI آنها بیشتر از 3 بود (گروه 3). برای آنالیز داده ها تستهای Anova و Tukey بکار رفت P-value. کمتر از 0.05 به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شد. نتایج: در این مطالعه متوسط سن بیماران، 29.92±4.75 سال، متوسط مدت نازایی، 7.54±4.72 سال، متوسط میزان PI، 2.21±0.49 و متوسط میزان RI، 0.81±0.06 بود. حاملگی در 148 زن (%37.3)، رخ داد. بر اساس گروه بندی PI، 128 زن (%32.2) در گروه با PI کمتر از 2، 242 زن (%61) در گروه با PI بین 2 و 3، و 27 بیمار در گروه با PI بیش از 3 (%6.8) قرار گرفتند. بین سه گروه از نظر مدت نازایی، مدت تحریک تخمک گذاری، تعداد آمپول HMG مصرفی، تعداد تخمک متافاز II و تعداد جنین تشکیل شده، اختلاف معناداری وجود نداشت. اما از نظر میانگین سن، تعداد تخمک بدست آمده و تعداد جنین منتقل شده در بین سه گروه اختلاف معناداری وجود داشت به گونه ای که میانگین سن بیماران، تعداد تخمک بدست آمده و تعداد جنین منتقل شده در گروه 3، به گونه معناداری از دو گروه دیگر، پایینتربود. میزان حاملگی شیمیایی، در زنانی که PI آنها بزرگتر مساوی 2 و کوچکتر از 3 بود (گروه 2) از سایر گروهها بالاتر بود (%40.2)، اگرچه این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود. بحث: در این مطالعه میزان حاملگی در زنان با شاخص جریان خون رحمی بین 2 و 3 از بقیه گروهها بالاتر و در گروه PI بالای 3، از همه کمتر بود. با توجه به اینکه در گروه 3، تعداد تخمک بازیافتی و جنین انتقالی نیز به گونه معناداری پایینتر بود، این یافته می تواند مطرح کننده این نکته باشد که بیماران با نقص در خونرسانی رحمی (PI بالا)، نقص در خونرسانی تخمدانی نیز دارند و به همین دلیل با وجود میانگین سنی کمتر و جوانتر بودن، در گروه بیماران با PI شریان رحمی بالای 3، تعداد تخمک بازیافتی نیز کمتر بود. این یافته نیاز به تایید در مطالعات آتی و با ارزیابی همزمان جریان خون تخمدانی و رحمی دارد. نتیجه گیری: ارزیابی سونوگرافیک شاخص جریان خون شریان رحمی در روز انتقال جنین، می تواند در برآورد میزان حاملگی کمک کننده باشد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 17428

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    تابستان 1390
تعامل: 
  • بازدید: 

    696
چکیده: 

مقدمه: استفاده از سلولهای بنیادی در درمان بیماریها یکی از جدیدترین دستاوردهای تحقیقات علوم پایه و بالینی می باشد. کشت سلولهای بنیادی لیمبال در محیط آزمایشگاه به منظور استفاده در درمان بیماریهای قرنیه چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته است. لیکن علیرغم پیشرفتهایی که در این زمینه صورت گرفته، هنوز این روش نتوانسته است به عنوان یک درمان متداول در کلینیک مطرح شود. یکی از محدودیت های کار این است که هنوز کنامی مناسب به منظور کشت سلولهای بنیادی لیمبال در محیط آزمایشگاه معرفی نشده است. با توجه به این ضرورت مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر ماتریکسهای برون سلولی و سیستم های هم کشتی مختلف بر سلولهای بنیادی لیمبال و در نهایت معرفی کنامی مناسب برای کشت این سلولها انجام گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه، قطعات بافتی منطقه لیمبال، بر روی فیلترهای پوشیده شده با ماتریکس های برون سلولی پرده آمنیوتیک انسانی، ماتریژل و کلاژن نوعI ، بصورت هم کشتی با فیبروبلاستهای لیمبال انسانی و فیبروبلاستهای جنینی موشی کشت داده شدند. بعد از 28 روز، وضعیت کشت های سلولی در گروههای مختلف به روشهای ایمنوسیتوشیمی، میکروسکوپ الکترونی انتقالی، فلوسایتومتری،RT-PCR نیمه کمی و تست آپوپتوز مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج: کلاژن I به عنوان یکی از اجزاء ماتریکس های خارج سلولی نمی تواند به عنوان لیگاندی برای فعال کردن سیگنالهای مربوط به بقاء این سلولها مطرح باشد. ترشحات لایه های تغذیه کننده سبب تسهیل روند تشکیل غشاء پایه توسط سلولهای بنیادی لیمبال شدند. نوع پاسخ سلول های بنیادی لیمبال به فاکتورهای محلول در محیط تحت تاثیر تعاملاتی بود که این سلولها با ماتریکسهای برون سلولی داشتند. تغییری در وضعیت رشد و بقاء سلولها بر روی ماتریکس کلاژن I در مقایسه با گروه بدون ماتریکس مشاهده نشد لیکن بهترین وضعیت رشد و بیشترین میزان بقا در سلولهای کشت شده بر روی ماتریکس پرده آمنیوتیک و ماتریژل گزارش شد. البته بر اساس یکسری یافته ها به نظر می رسید که کشت سلولها بر روی ماتریکس پرده آمنیوتیک در مقایسه با سایر کشتها، کشت موفق تری بوده است. به نظر می رسید که سلولها بر روی پرده آمنیوتیک بیشتر حالت بنیادی خود را حفظ کرده اند. نتیجه گیری: کشت سلولهای بنیادی لیمبال برروی پرده آمنیوتیک انسانی، بصورت هم کشتی با فیبروبلاستهای لیمبال در شرایط قطبی که تعریف شد را می توان به عنوان کنامی مناسب به منظور گسترش ex vivo این سلولها معرفی کرد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 696

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    تابستان 1390
تعامل: 
  • بازدید: 

    2837
چکیده: 

مقدمه: اسپرماتوزوآ مردان نابارور اغلب دارای نقص های عملکردی و ساختاری متفاوتی می باشد. از جمله این نقایص آسیب DNA اسپرم است که می تواند ناشی از فراگمانتاسیونDNA ، بسته بندی نامناسب کروماتین و نقصهای اپی ژنتیک باشد.روش کار: این مطالعه از نوع تجربی بوده و نمونه های مایع منی از 92 زوج نابارور مراجعه کننده به مرکز باروری و ناباروری اصفهان جمع آوری شد. بخشی از نمونه های مایع منی جهت آنالیز پارامترهای اسپرمی بر اساس معیار WHO و بخش اعظم آن جهت انجام ICSI و IVF آماده گردید. باقیمانده نمونه جهت ارزیابی وضعیت کروماتین از جمله کمبود پروتامین(CMA3) ، فراگمانتاسیون DNA (Sperm Chromatin Dispersion) و متیلاسیون DNA توسط رنگ آمیزی ایمنوفلورسنت مورد استفاده قرار گرفت.نتایج: ارتباط معنی دار بین درصد اسپرم های CMA3 مثبت با فراگمانتاسیون DNA، میزان لقاح و درصد مورفولوژی غیر طبیعی (P<0.05) وجود دارد. در حالی که ارتباطی بین درصد مورفولوژی غیر طبیعی و میزان متیلاسیون DNA مشاهده نشد. به علاوه درصد فراگمانتاسیون DNA ارتباط معکوس معنی داری را با میزان لقاح ICSI (P=0.03) درصد مورفولوژی طبیعی و میزان متیلاسیون DNA نشان داده در صورتی که بر میزان باروری در بیماران IVF تاثیر چندانی نداشته است. به علاوه، ارتباط بین فراگمانتاسیون DNA، کمبود پروتامین و متیلاسیون DNA اسپرم با میزان کلیواژ، کیفیت جنین و حاملگی بررسی شد که از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری همبستگی و آزمون تی صورت گرفت.نتیجه گیری: نمونه های منی هتروژن بوده و احتمالا شامل اسپرم با نقایص متفاوت می باشد. پارامترهای مورد ارزیابی در این مطالعه، بیانگر تاثیر نقایص اسپرمی مانند کمبود پروتامین و میزان فراگمانتاسیون DNA بر روی میزان لقاح است در صورتی که بر روی تکامل و میزان حاملگی موثر نبوده است. اگرچه احتمالا تاثیر این نقایص بر روی نوزادان حاصل از ART در آینده نیاز به تحقیق بیشتری دارد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 2837

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1390
تعامل: 
  • بازدید: 

    1084
چکیده: 

مقدمه: عمل واریکوسلکتومی یکی از روش های رایج درمان مردان مبتلا به واریکوسل است. افزایش تعداد ماست سل ها در بافت بیضه مردان نابارور، از جمله مردان نابارور مبتلا به واریکوسل گزارش شده است. مطالعات مختلف بهبود پارامترهای اسپرمی و میزان حاملگی را به دنبال استفاده از داروهای ماست سل بلاکر نشان داده اند، اما تاکنون تاثیر داروهای ماست سل بلاکر بر روی بیماران مبتلا به واریکوسل بعد از عمل واریکوسلکتومی بررسی نشده است. بنابراین هدف این مطالعه بررسی تاثیر داروی کتوتیفن (زادیتن) به عنوان ماست سل بلاکر بر روی پارامترهای اسپرمی، محتوای پروتامین، آسیب DNA و میزان باروری بعد از عمل واریکوسلکتومی می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه افراد مبتلا به واریکوسل به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (52 نفر) و گروه تیمار (51 نفر) تقسیم شدند. پارامترهای اسپرمی (غلظت، تحرک، مورفولوژی)، ارزیابی کمبود پروتامین (با استفاده از رنگ آمیزی (CMA3 و فراگمنتاسیون DNA با استفاده از (Sperm chromatin dispersion test) قبل و سه ماه پس از عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزارSPSS 11.5  بررسی و تحلیل شد.نتایج : مقایسه پارامترهای اسپرمی و درصد اسپرم با محتوای طبیعی پروتامین و سلامت DNA بین دو گروه نشان می دهد که همه پارامتر های ذکر شده به جز سلامت DNA در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بهبود یافته است. همچنین میزان حاملگی بعد از نه ماه در گروه تیمار (%41.17) نسبت به گروه کنترل (%21.15) معنی دار است.بحث: نتایج این مطالعه برای اولین بار نشان داد که استفاده از ماست سل بلاکرها از جمله زادیتن باعث بهبود پارامترهای اسپرمی، تمامیت کروماتین و میزان حاملگی به عنوان یک درمان کمکی بعد از عمل واریکوسلکتومی می شود.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1084

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1384
تعامل: 
  • بازدید: 

    893
چکیده: 

مقدمه: ارزیابی حیاتی اسپرم در تشخیص و درمان ناباروری با علل مردانه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. آزمونهای معمول این ارزیابی حیاتی، آزمون E & N, HOST می باشند که بر اساس تمامیت و قابلیت MTT Asasy در ارزیابی حیاتی اسپرم می باشد که این ارزیابی بر اساس میزان فعالیت آنزیم دهیدروژناز میتوکندری پایه گذاری شده است. از این روش می توان در تفکیک اسپرم های زنده توسط سوزن میکرواینجکشن و تزریق آنها به داخ تخمک استفاده نمود.مواد و روشها: نمونه های مورد آزمایش از نمونه های بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه آندرولوژی مرکز باروری و ناباروری اصفهان تهیه شدند. در این مطالعه نرم افزار آماری SPS 10.0 مورد استفاده قرار گرفته است. نمونه های اسپرمی در محیطHam’s F10+ 25 mM Bicarbonate شستشو داده شده و سپس آزمونهای MTT assay, HOST, E & N به طور همزمان بر روی هر یک از نمونه ها انجام شد. نمونه های اسپرمی در محیطهای مختلف با MTT مجاور شد و تاثیر محیط های مختلف، pH و زمان مورد بررسی قرار گرفت. سپس ضریب واریانس در روش MTT محاسبه و پس از به دست آوردن میزان اعتبار آزمون ارزیابی حیاتی اسپرم توسط MTT، نتایج این آزمون با آزمونهای MTT E & N, HOST مقایسه گردید. جهت بررسی تاثیر روش ارزیابی حیاتی اسپرم توسط MTT بر روی لقاح، تسهیم و تشکیل بلاستوسیست، تخمکهای اضافی باقیمانده به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه توسط اسپرمهای MTT مثبت و گروه دیگر توسط بخش دیگر همان نمونه، اسپرمی به عنوان گروه کنترل مورد تزریق درون سیتوپلاسمی قرار گرفتند.نتایج: مناسبترین محیط جهت انجام آزمون حیاتی اسپرم توسط MTT، محیط Ham’s F10+ 25 mM Hepes+ 10% HAS در pH= 7.4 و زمان 2 ساعت تعیین گردید. سپس ضریب همبستگی معنی دار و بالایی بین آزمونهای MTT, E & N, HOST به دست آمد و نیز نشان داده شد که هر سه آزمون فوق از میزان حساسیت و اختصاصی بودن بالایی برخوردار هستند ولیکن درصد اختصاصی بودن آزمونهای MTT, E & N از HOST بالاتر بود. در بررسی از آزمون MTT بر روی رشد و تکامل جنین ها، نتایج بین دو گروه مورد آزمون و گروه کنترل مقایسه گردید. این نتایج بیانگر آن است که تفاوت معنی داری بین درصد لقاح، تسهیم و بلاستوسیست، در دو گروه وجود ندارد.بحث: آزمون ارزیابی حیاتی اسپرم توسط MTT به عنوان یک روش مناسب جهت تشخیص اسپرم زنده از غیر زنده کاربرد دارد بلکه در تفکیک اسپرم های زنده از غیر زنده در روش درمانی ICSI می تواند کارآیی داشته باشد. به ویژه در بیمارانی که آستنواسپرمی هستند و یا در مواردی که اسپرمهای آنها دارای دم غیر طبیعی می باشند.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 893

کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    زمستان 1380
تعامل: 
  • بازدید: 

    326
کلیدواژه: 
چکیده: 

مقدمه: ورود آگونیست GnRH در میان روشهای کمکی باروری (ART) شروع یک روش نوین درمانی بود که باعث کاهش موارد LH surge از %20 به حدود %2 و در نتیجه افزایش میزان موفقیت سیکلهای ART شد. از عوارض مصرف این آگونیستها بروز کیستهای تخمدانی است که ممکن است در نتایج درمان تاثیر منفی داشته باشد. میزان فراوانی این کیستها بین %8-50 گزارش شده است و تاثیر عواملی مثل سن، میزان FSH بازال و تعداد دفعات تکرار سیکل در بروز آن مورد بحث می باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان فراوانی این کیستها و عوامل مرتبط با آن از جمله سن و میزان FSH بازال می‌ باشد. مواد و روشها: تعداد 491 بیمار که در نیمه اول سال 1379 تحت عمل IVF یا ICSI در موسسه رویان قرار گرفته بودند به صورت گذشته نگر بررسی شدند. تمام بیماران پروتکل long استاندارد برای IVF داشتند و وجود ساختمان کیستی 20£ mm پس از 2 هفته مصرف بوسرلین زیرجلدی به عنوان کیست در نظر گرفته شد. سن، علت و مدت ناباروری، میزان هورمونهای بازال، تعداد IVF در همه بیماران بررسی و ثبت شد و جهت مقایسه این متغیرها در گروه با کیست و بدون آن ازتستهای آماری χ2 t student و Fisher exact test استفاده گردید. نتایج: میزان فراوانی کیست در این مطالعه %9.5 بود. تفاوت آماری معنی دار بین گروه کیست دار و بدون کیست از نظر سن (30.4±5.7 در گروه کیست دار و 30.8±0.7 در گروه بدون کیست) و سطح بازار FSH (6.01±3.4 در گروه کیست دار و 6.5±5.4 در گروه بدون کیست) و فراوانی PCO (در گروه کیست دار %13 و در گروه بدون کیست %9.3) وجود نداشت. بحث: میزان فراوانی کیست در این مطالعه مشابه آمار سایر مطالعات جهانی ولی در حد پایین طیف آن قراردارد (%8-50) و اگر بعضی مطالعات ارتباط مثبتی بین سن و میزان FSH بازال که شاخص مهم پیشگویی ذخیره تخمدانی هستند یافته اند ولی در این مطالعه ارتباط معنی دار بین آنها و بروز کیست مشاهده نشد. اینکه بروز کیست ها تاثیری در نتایج IVF از جمله تعداد فولیکول، اووسیت، جنین و میزان حاملگی دارد نیازمند مطالعات وسیع تر در آینده می باشد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 326

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    پاییز 1380
تعامل: 
  • بازدید: 

    850
چکیده: 

هدف: بررسی مورفولوژی و فراساختاری بافت بیضه در بیماران آزواسپرمی غیرانسدادی که درمان های ترکیبی، استخراج اسپرم از بافت بیضه (TESE) و تزریق آن بداخل اووسیت (ICSI) برای آنها در نظر گرفته شده است.مواد و روش ها: تعداد 12 نمونه بیوپسی بافت بیضه بیماران آزواسپرمی غیرانسدادی مراجعه کننده به پژوهشکده رویان بعنوان گروه بیمار و تعداد 5 نمونه بافت بیضه از بیماران مبتلا به کانسر پروستات بعنوان گروه کنترل تهیه شد.پس از تهیه نمونه، به دو قسمت جهت پروسس بافتی برای مطالعه با میکروسکوپ های نوری و الکترونی انتقالی، تقسیم شد. علاوه بر آن از روش های ایمونوهیستوشیمی برای مطالعه فیلامنت های اینترمدیت ویمنتین و دسمین موجود در سلول های سرتولی و میوئید پری توبولار استفاده شد.یافته ها: به طور کلی تغییرات در سطح فراساختاری در هسته و هستک سلول های سرتولی، در لامیناپروپریا (به صورت افزایش ضخامت کلی آن و همچنین تغییر در سلول های میوئید و غشا پایه زیر اپلی تلیوم ژرمینال) و تغییر در میزان کاندنس شدن کروماتین هسته اسپرماتیدها، مشهود بود. علاوه بر آن تعداد ماست سل های موجود در بافت بینابینی نیز افزایش یافته بود. یافته های ایمونوهیستوشیمی، بصورت تغییر در میزان واکنش سلول های سرتولی و میوئید به اینترمدیت فیلامنت های مورد مطالعه و همچنین تغییر در نحوه توزیع آنها در داخل سیتوپلاسم سلول های سرتولی بود.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که تغییرات پاتولوژیکی در سطح فراساختاری در همه اجزای اصلی تشکیل دهنده بافت بیضه در بیماران مورد مطالعه وجود دارد. بنابراین یافته های ذکر شده در خصوص مورفولوژی و فراساختاری بافت بیضه در این مطالعه می توانند توجیه کننده اختلالات اسپرماتوژنسیس در بیماران آزواسپرمی غیرانسدادی باشد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 850

همکاران: 

منیر-اوج | ژیلا-احمدی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    پاییز 1382
تعامل: 
  • بازدید: 

    467
کلیدواژه: 
چکیده: 

مقدمه: سندرم هیپراستیمولاسیون تخمدان (OHSS) یکی از عوارض حاد تکنولوژی کمک به باروری (ART) می باشد به خصوص در بیماران با سندرم تخمدانهای پلی کستیک. (PCOS) کتوکونازول یک داروی ضد قارچ است. با اثر مهارکنندگی آنزیم P450 هیدروکسیلاز که نیمه عمر کوتاه دارد و به منظور کاهش هورمونهای مردانه و نیز کاهش پاسخ به تحریک تخمدان در سیکل های تحریک تخمک گذاری زنان با PCOS بکار می رود. در این مطالعه اثر (K)Ketoconazol در کاهش پاسخ تخمدانها به تحریک در طی سیکل های ART بررسی خواهد شد.مواد و روشها: تعداد 88 بیمار PCOS کمتر از 36 سال کاندید IVF یا ICSI مورد بررسی قرار گرفتند همه آنها سابقه وقوع OHSS یا در معرض ریسک وقوع آن در سیکل های قبلی بوده اند. سیکل پروتکل استاندارد long با بوسرلین و HMG برای همه آنها آغاز شده 30 نفر بدون دریافت داروی K (گروه I) 30 نفر K را به صورت یک روز در میان 50 میلی گرم از روز چهارم تحریک دریافت کردند. ( گروه II) و 28 نفر K را با همان دز روزانه دریافت کردند (گروه III) میزان استرادیول، تعداد فولیکول غالب و اووسیت و میزان باروری تخمکها در گروه با استفاده از تستهای آماری فیشر، 2 student-t , χبررسی و آنالیز گردید.نتایج: تفاوت معنی دار آماری بین گروهها از نظر تعداد آمپول مصرفی، روزهای تحریک و تعداد فولیکول غالب اووسیت نبود تعداد سیکل های کنسل شده به علت OHSS به ترتیب 2، 2 و 1 در گروههای III, II, I بود (معنی دار نبود). همچنین تفاوت آماری معنی دار از نظر تعداد و ماچورتی اووسیت و میزان باروری بین گروهها وجود نداشت.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد دز کم K نمی تواند باعث کاهش پاسخ تخمدان به تحریک و کاهش وقوع OHSS به صورت معنی دار شود. این ممکن است مربوط به سطح بالای تحریک در ART در مقایسه با اینداکشن باشد. به هر حال K اثر منفی روی بلوغ (maturity) و تعداد اووسیت و همچنین میزان باروری نیز ندارد  آمار تجزیه زودتر و یا دز بالاتر K می تواند بروز OHSS را کاهش داده و نیاز به مطالعات بعدی دارد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 467

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    پاییز 1382
تعامل: 
  • بازدید: 

    571
کلیدواژه: 
چکیده: 

مقدمه: استفاده از آنالوگهای هورمون آزاد کننده تروپین (GnRH-a) برای ایجاد ساپرسیون تخمدان همراه با تشکیل کیست تخمدان می باشد. اثرات این کیستها بر نتایج IVF هنوز مورد بحث است. در حالی که بعضی مطالعات پاسخ ضعیف تخمدان را در حضور این کیستها گزارش کرده اند بعضی مطالعات دیگر نشان می دهد که این کیستها اثرات جانبی بر نتایج سیکل ندارد. جالب توجه اینکه یافته های 3 مطالعه نشان می دهد که افراد دارای کیست میزان حاملگی بالایی داشته اند. هدف از این مطالعه تعیین اثر این کیست ها بر نتایج سیکل های IVF می باشد.مواد و روشها: تعداد 81 سیکل ICSI/IVF از ماه اردیبهشت 80 تا آبان 1381 بررسی شدند. بیمارانی که اندومتریوز، 15£FSH و سابقه جراحی تخمدان داشتند از مطالعه خارج شدند. تمام بیماران از روز 21 سیکل قاعدگی و بعد از انجام سونوگرافی برای رد هر گونه کیست تخمدانی، بوسرلین (0.5cc زیرجلدی) دریافت نمودند. بعد از 2 هفته ساپرسیون تخمدان با اندازه گیری هورمونهای LH و پروژسترون و استرادیول پلاسما و نیز سونوگرافی ارزیابی گردید. ساختمانهای کیستیک 20£mm در تخمدان به عنوان کیست فولیکولی تعیین شد (گروه I). همزمان بیماران مشابه بدون کیست به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند (گروه II). وقتی ساپرسیون تخمدان به طور کامل حاصل می شد (براساس ضخامت آندومتر 6>mm و استرادیول کمتر از pg/ml50) تحریک تخمدانی بدون در نظر گرفتن کیست شروع شده و برنامه ET-IVF طبق پروتکل استاندارد در همه بیماران انجام می شد. مقایسه روزهای تحریک، سطح استرادیول روزهای HCG، فولیکول های غالب، اووسیت و میزان باروری بین دو گروه با استفاده از تستهایχ2  Paired-T, t-test,انجام گردید.نتایج: تفاوت آماری معنی داری از نظر سن، سطح هورمونی فاز ساپرسیون تعداد آمپولهای HMG، روزهای تحریک و تعداد فولیکول های غالب بین دو گروه مشاهده نشد. تعداد کل اووسیت (9.6±7.3 در گروه I و5.7±4.0 در گروه II، تعداد اووسیت متافاز II (7.5±5.3 در گروه I و 4±3.7 در گروه II) تعداد کل امبریو (5.4±4.1 در گروه I و 3.4±2.5 در گروه II) افزایش معنی دار در گروه I و نسبت به گروه II نشان می داد. مقایسه بین 2 تخمدان در بیماران با کیست نشان داد که تخمدان حاوی کیست اووسیت بیشتری (5.2±4.1) نسبت به طرف مقابل (3.8±3.9) داشت (P=0.05).خلاصه: مطالعه ما نشان داد که کیست ناشی از GnRH-a اثری روی فولیکولوژنز ندارد لذا نیازی به کنسل کردن سیکل با تخلیه آن نمی باشد. نتیجه قابل توجه افزایش معنی دار تعداد اووسیت در بیماران دارای کیست بود. همچنین این مطالعه نشان داد که تخمدان حاوی کیست تعداد اووسیت بیشتری نسبت به تخمدان سمت مقابل دارد. آیا جریان خون و دیگر پروفایلهای هورمونی بین دو تخمدان متفاوت است نیاز به مطالعات در آینده با استفاده از کالر داپلر سونوگرافی و سنجش دیگر مارکرهای هورمونی دارد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 571

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    تابستان 1383
تعامل: 
  • بازدید: 

    490
چکیده: 

مقدمه: اهمیت سلولهای شبه بنیادی جنینی و شبیه سازی بر کسی پوشیده نبوده، و تولید بافتها و حیوانات شبیه سازی شده را می توان با ادغام و تزریق این سلولها به مورولا و بلاستوسیستهای تتراپلویید انجام داد. جنینهای تتراپلویید، که از آنها بعنوان بستری جهت رشد و تکوین سلولهای شبه بنیادی جنینی استفاده می شود، را می توان به روش الکتروفیوژن جنینهای دو سلولی، در آزمایشگاه تولید نمود. هدف این مطالعه ارزیابی آثار ولتاژ و دیوریشن بر میزان فیوژن و کلیواژ، مورولا و بلاستوسیست جنینهای تتراپلویید حاصل از الکتروفیوژن میباشد.مواد و روشها: پس از بلوغ و لقاح آزمایشگاهی توده های تخمک کومولوس، جنین های دو سلولی حاصل، به سه گروه تقسیم شدند: 1- گروه فیوز شده (FG)، شامل جنین های دو سلولی بود، که بلاستومرهایشان بعد از اکتروفیوژن، در ولتاژهای (1.5kV/cm، 1.25، 1، 0.75، (0.5 و دیوریشنهای (100ms، 80، 60، 40، 20) مختلف به هم فیوز شد. 2- گروهی که بعد از الکتروفیوژن بلاستومرهایشان در هم فیوز نشد (ECG). 3- گروه کنترل که در معرض الکتروفیوژن قرار نگرفتند (UCG). جنین ها در محیط SOF1 و SOF2 کشت شدند و میزان فیوژن، کلیواژ و بلاستوسیست در هر یک از گروهها با هم مقایسه شد.یافته ها: افزایش ولتاژ بطور معنی داری سبب میزان فیوژن و کاهش میزان کلیواژ و بلاستوسیست شد. افزایش دیوریشن تاثیر معنی داری بر میزان فیوژن نداشت. افزایش دیوریشن در ولتاژهای بالا بطور معنی داری سبب کاهش کلیواژ شد و در ولتاژهای پایین موجب افزایش کلیواژ شد.میزان کلیواژ در گروه (ECG) نیز از گروه (FG) تبعیت نمود، و در گروه (FG) و (ECG) بطور معنی داری از گروه (UCG) کمتر بود.نتیجه گیری: بهترین میزان فیوژن و کلیواژ و تکوین میتواند در ولتاژهای 0.75-1kV/cm و زمان 60-80ms حاصل شود.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 490

litScript
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button