کنفرانس بین المللی روانشناسی، علوم تربیتی و سبک زندگی
سال:1402 | دوره:12 |تعداد مقالات:12

مسئله مدیریت بدن در علوم رفتاری و اجتماعی چند سالی است که مورد مطالعه جدی محققان قرار گرفته و این حوزه یک حوزه نوپا و جدید در عرصه علوم انسانی ایران است. بنابراین، با توجه به تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، ضرورت نقد و فراتحلیل مطالعات انجام شده در این حوزه ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات صورت گرفته در یک دهه اخیر در زمینه مدیریت بدن انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که روش توصیفی-تحلیلی به عنوان معمول ترین روش مطالعه در پژوهش های مرور شده است. متغیرهای سن، سرمایه فرهنگی، مذهبی بودن و مصرف رسانه های خارجی بر حسب متغیرهای حاضر در فرضیه تحقیقات مرور شده، بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بیشترین میزان رویکرد نظری استفاده شده در تحقیقات مرور شده، به نظریه های بوردیو و گیدنز درباره بدن مربوط می شود. علاوه بر این نتایج اندازه اثر ترکیبی نشان می دهد که متغیرهای مذهبی بودن و مصرف رسانه های خارجی بیشترین تاثیر را بر مدیریت بدن در مطالعات مرور شده دارند. جهت رابطه مذهبی بودن با مدیریت بدن معکوس و رابطه مصرف رسانه های خارجی و مدیریت بدن مستقیم می باشد.

هدف پژوهش حاضر بررسی مهارت های اجتماعی در نوجوانان با آسیب شنوایی بود. این پژوهش از نوع توصیفی و مروری بوده است. آسیب شنوایی یکی از پیچیده ترین آسیب های حسی محسوب می شود که همواره پیامدهای منفی بسیاری برای فرد ایجاد می کند. کودک با آسیب شنوایی به دلیل نقص حسی و یا تفسیر اشتباه اطلاعات محیطی در معرض انزوا و طرد قرار دارد و در پی آن به دلیل کاهش تعامل با جامعه و همسالان در طول رشد، مهارت های اجتماعی او کمتر توسعه می یابند. پژوهش های زیادی در رابطه با مشکلات زبان و گفتار در رابطه با نوجوانان با آسیب شنوایی انجام گرفته ولی کمتر به مبحث مهارت های اجتماعی رشد نیافته به عنوان پیامدی ثانویه از آسیب شنوایی پرداخته شده است. مهارت اجتماعی به عنوان موضوعی کلیدی در طی رشد و تحول هر فرد با آسیب شنوایی مطرح است که نقص در آن سبب ایجاد مشکلات ارتباطی، رفتاری، تحصیلی و اجتماعی است. مهارت های اجتماعی پایین با سلامت روان شناختی آسیب دیده، بزهکاری و رفتارهای ضداجتماعی در بزرگ سالی ارتباط دارد. به همین منظور پرداختن به این موضوع، شناسایی پیامدها و در نهایت ارائه راهکار برای بهبود مهارت اجتماعی نوجوانان با آسیب شنوایی از اهمیت زیادی برخوردار است.

هدف پژوهش حاضر بررسی مشکلات رفتاری درونی و برونی سازی شده در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و مروری بوده است. تولد فرزند برای خانواده همواره با استرس و اضطراب خاصی همراه است. اگر کودک نیز مشکلاتی داشته باشد احساسات و هیجانات متفاوتی را به دنبال خواهد داشت. آسیب شنوایی یکی از پیچیده ترین آسیب های حسی است که چالش های منحصربه فرد و متفاوتی را برای خانواده و فرد فراهم می کند. افت شنوایی والدین از عوامل تأثیرگذار در بروز مشکلات رفتاری و هیجانی در آنها است. پژوهش های مختلفی در رابطه با دانش آموزان با آسیب شنوایی انجام شده است که به بررسی مشکلات زبانی و گفتاری پرداخته است اما کمتر به نقش مشکلات رفتاری و تاثیر آن در روابط دانش آموز با سایرین، کاهش کیفیت تعاملات، انزوای اجتماعی و در نهایت بروز مشکلات رفتاری درونی و برونی سازی شده پرداخته شده است. پیامد های مشکلات روان شناختی و رفتاری می تواند عملکرد تحصیلی، مهارت های اجتماعی و روابط با همسالان را تحت تاثیر قرار دهد و باعث ایجاد مشکلات رفتاری شود. به همین دلیل، پرداختن به این مساله و ارائه مداخله ای که بتواند مشکلات رفتاری درونی و برونی سازی شده دانش آموزان با آسیب شنوایی را کاهش دهد اهمیت قابل توجهی دارد.

تدرﯾ, ﺲ,ﻣ, ﻌ, ﮑ, ﻮ, س ﺷ, ﺎ, ﻣ, ﻞ,معکوﺲ,ﮐ, ﺮ, دن ﻓ, ﻌ, ﺎ, ﻟ, ﯿ, ﺖ, ﻫ, ﺎ, ی درون و ﺑ, ﯿ, ﺮ, ون ﮐ, ﻼ, س اﺳ, ﺖ, . روش سخنرانی شامل ﺗ, ﺪ, رﯾ, ﺲ,در ﭘ, ﯿ, ﺸ, ﺮ, ﻓ, ﺖ,ﺧ, ﻄ, ﯽ,است. ﻫ, ﺪ, ف ﭘ, ﮋ, وﻫ, ﺶ,ﺣ, ﺎ, ﺿ, ﺮ,ﻣ, ﻘ, ﺎ, ﯾ, ﺴ, ﻪ,اﺛ, ﺮ, ﺑ, ﺨ, ﺸ, ﯽ,روش ﻫ, ﺎ, ی ﺗ, ﺪ, رﯾ, ﺲ,سخنرانی و ﻣ, ﻌ, ﮑ, ﻮ, س بر آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان درمورد آزمایشگاه گندزداها اﺳ, ﺖ, . ﭘ, ﮋ, وﻫ, ﺶ,ﺣ, ﺎ, ﺿ, ﺮ,ﺑ, ﻪ,روش نیمه ﺗ, ﺠ, ﺮ, ﺑ, ﯽ,ﻃ, ﺮ, ح ﭘ, ﯿ, ﺶ,آزﻣ, ﻮ, ن-پساآزﻣ, ﻮ, ن ﺑ, ﺎ,دوگروه غیرتصادفی شامل 30دانشجوی سال دوم کارشناسی رشته مهندسی بهداشت محیط دانشکده بهداشت علوم پزشکی تهران دانشگاه آزاد اسلامی به روش نمونه گیری سرشماری دردسترس انجام شده است. داده ها با پرسشنامه محقق ساخت شامل سوالات دموگرافیکی (6) و آزمایشگاه گندزداها (51) مقیاس لیکرت 4قسمتی جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزارSPSS نسخه 21 مدل آماری آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. میانگین نمرات گروه سخنرانی و تدریس معکوس به ترتیب 34/5±, 04/11 (42-4) و 27/5±, 98/11 (48-8) بدست آمد. تفاوت بین نمرات پیش آزمون دو گروه از نظر آماری معنادار بدست آمد (001/0=P). نمرات آگاهی (سواد سلامت) دوگروه ازنظر آماری معنادار بدست آمد (001/0=P). عملکرد دانشجویان در روش تدریس معکوس عملکرد بهتری از روش سخنرانی داشتنند. تحلیل نتایج نشان دادند که روش تدریس معکوس در افزایش میزان آگاهی دانشجویان مؤثرتر و اقتصادی تر بود. این روش منجر به افزایش آگاهی و عملکرد دانشجویان می شود، ممکن است به عنوان جایگزینی برای آموزش های سنتی مانند روش سخنرانی در دانشگاه های علوم پزشکی در کشور بکار رود.

یکی از موارد جدی تهدیدکننده سلامت که در سال های اخیر مورد توجه سازمان های بهداشتی، مجریان قانون و سیاست گذاران اجتماعی قرار گرفته است؛ شیوع رفتارهای خطرناک در میان قشرهای مختلف یک جامعه است. نوجوانی دوره ی تغییرات سریع فیزیکی، ذهنی و هیجانی است و امروزه شاهد رفتارهای ریسک پذیری از نوجوانان در جامعه هستیم. این دوره با افزایش احتمال شروع رفتارهای پرخطر همراه است. رفتارهای پرخطر، به رفتارهایی اطلاق می شود که سلامت و بهزیستی نوجوانان، جوانان و سایر اقشار جامعه را در معرض خطر قرار دهد. این پژوهش با هدف مقایسه رفتارهای پرخطر دانش آموزان پسر و دختر نوجوان انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش-آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 300 نفر از دانش آموزان (169 پسر و 131 دختر) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین نمرات رفتارهای پرخطر مصرف مواد، الکل و گرایش به جنس مخالف در پسران به طور معناداری از دختران بیشتر است.

اهمیت و تاثیر سلامت روان بر احساس شادکامی و رضایت مندی از مهمترین اولویت های روان شناسی است. شادکامی را به عنوان مجموعه ای از عواطف و ارزیابی شناختی از زندگی تعریف کرده اند و درجه ای از کیفیت زندگی افراد است. سلامت روان عبارتست از سازگاری فرد با جهان اطراف به طوری که باعث شادی و رضایت مندی و داشتن سازگاری کافی و احساس خوب بودن از دیدگان روان شناختی شود. سلامتی کیفیتی از زندگی است که تعریف آن مشکل و اندازه گیری واقعی آن تقریباً غیر ممکن است.

ورود هر فناوری نوین به جوامع، باعث ایجاد تغییرات مثبت یا منفی در زندگی بشر می شود. عوامل متعددی نوع تاثیر فناوری را تعیین می کنند؛ از جمله نوع استفاده از آن. شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی قرن حاضر، به علت جذابیت ها و قابلیت های خاص خود برای برخی از کاربران، مسئله پدیده استفاده اعتیادی از آن را به همراه می آورد. این استفاده اعتیادی از اینستاگرام کژکارکردهای بسیاری برای فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته است. در همین راستا تلاش می شود اعتیاد به اینستاگرام را به عنوان آسیب اجتماعی نوپدید مورد مطالعه قرار دهیم. پژوهش حاضر، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه های دیویس و کاپلان با حجم نمونه 600 نفر در بین دانشجویان کاربر شبکه اجتماعی اینستاگرام دانشگاه آزاد اسلامی تبریز انجام شده است. روش نمونه گیری، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پدیده استفاده اعتیادی از اینستاگرام در میان دانشجویان وجود دارد، هرچند استفاده اکثر دانشجویان از اینستاگرام به نظر طبیعی می رسد. همچنین، براساس نتایج نوشتار حاضر، استفاده اعتیادی از اینستاگرام در بین برخی از دانشجویان، با مسائلی چون عدم مسئولیت پذیری اجتماعی، انزوای اجتماعی، فقدان حمایت اجتماعی، افت و ناکارآمدی تحصیلی و کاری ارتباط مستقیم و با احساس خودارزشی ارتباط معکوس دارد.

هدف از پژوهش حاضر پیش بینی خستگی شغلی براساس فرسودگی شغلی و استرس شغلی در تکنسین های کاشت مو بود که در این پژوهش از روش توصیفی-همبستگی استفاده شد، جامعه آماری این پژوهش شامل تمام تکنسین های کاشت مو ایران شاغل در شش ماهه دوم سال 1401 بود و نمونه آماری پژوهش پیش رو شامل 300 نفر از تکنسین های کاشت مو بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع-آوری اطلاعات از پرسشنامه خستگی شغلی وینوود، پرسشنامه تنیدگی شغلی مؤسسه سلامت و ایمنی انگلستان و پرسشنامه فرسودگی شغلی استفاده شد. پس از توزیع و تکمیل پرسشنامه ها توسط افراد نمونه جمع آوری گردید و نمره گذاری شد. نتایج نشان داد استرس شغلی با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معناداری دارد و همچنین خستگی شغلی با مولفه های فرسودگی هیجانی و شخصیت زدایی از متغیر فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنادار دارند اما با مولفه نقصان تحقق شخصی رابطه معناداری یافت نشد و در نهایت نتایج تایید کردند که خستگی شغلی براساس استرس شغلی، فرسودگی هیجانی و شخصیت زدایی قابل پیش بینی است. (05/0> P).

برای معلمان مهم است که مفاهیم و رابطه بین برنامه ریزی درسی و خلاقیت را درک کنند تا بتوانند یک محیط یادگیری متعادل و مؤثر را ایجاد کنند. معلمان باید بتوانند طوری برنامه درسی را طراحی کنند که با استانداردهای آکادمیک مطابقت داشته باشد و در عین حال خلاقیت و نوآوری را نیز تشویق کند و مانع آن نباشد. آن ها باید بتوانند فعالیت هایی برنامه ریزی کنند که امکان راه حل های متعدد و به انتخاب دانش آموز را فراهم کند تا از این رهگذر تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله و همچنین اشتیاق به یادگیری را در دانش آموزان توسعه دهند. این مقاله با هدف تبیین مفاهیم برنامه ریزی درسی و خلاقیت، همچنین تضاد و تأثیر متقابل آن بر یکدیگر و نیز فرآیند برنامه ریزی درسی خلاقانه نگارش شده است. در خصوص تأثیر برنامه ریزی درسی بر خلاقیت، رویکرد برنامه ریزی درسی سنتی مورد نقد قرار گرفته و ضمن نگاهی گذرا به یک تحقیق انجام شده در کشور انگلستان، سعی شده است به طور کاربردی و با ذکر مثال هایی، پیشنهاداتی در جهت برنامه ریزی درسی خلاقانه به خوانندگان گرامی ارائه گردد.

عزت نفس یا خود ارجمندی، اصطلاحی در روان شناسی است که بازتاب ارزیابی یا برآورد یک فرد از ارزش های خود می باشد. عزت نفس میزان آگاهی و درکی که فرد از ارزشمندی خود نسبت به تمام جنبه های وجودی اش دارد، است که تاثیر مستقیم بر خودکارآمدی و شایستگی فرد در انجام امور محوله اش دارد. افراد با عزت نفس بالا قادر به انجام صحیح کارها و امور مربوط به خود هستند در حالی که افراد با عزت نفس پایین از خودکارآمدی کم برخوردارند و از نتیجه عملکردشان غالبا راضی نیستند.

امروزه درمان های شناختی و نوین به دلیل اثربخشی و نداشتن عوارض جانبی توانسته اند جایگاه خوبی در میان گزینه های درمانی پیدا کنند. لورتا به عنوان نوروفیدبک عمیق شناخته شده است. از سویی تحریک جدار جمجمه ای با جریان مستقیم (tDCS) نوعی درمان غیرتهاجمی است که طی آن جریان مستقیم بسیار ضعیفی (1 تا 3 میلی آمپر) را بر پوست سر وارد می کنند. به عنوان تحریک سؤال اصلی پژوهش این است که تا چه میزان روش ترکیبی لورتا و TDCS در درمان اختلال افسردگی مؤثر است؟ در این پژوهش نمونه گیری بر اساس افراد افسرده مرکز مشاوره بوده که توسط تست میلیون سه تشخیص داده شده و تأثیرپذیری درمان پیش و پس از درمان به وسیله نقشه مغزی سنجیده شده است. جهت درمان از روش ترکیبی لورتا و TDCS با پروتکل مشخص و باهدف درمان افسردگی به مدت 20 جلسه استفاده شده است و نتایج نشان می دهد این روش تأثیر زیادی بر درمان اختلال افسردگی در موردمطالعه داشته است.

هدف از انجام پژوهش؛ مقایسه تنظیمات شناختی-هیجانی و بازداری هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی بود. پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای با جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به بعضی از کلینیک های اعصاب و روان شهر اردبیل در سال 1398 بود که از بین آنها 20 فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، با 20 فرد بهنجار از طریق روش نمونه گیری تصادفی و تکمیل پرسشنامه های شخصیت مرزی لیشنرینگ(1999)، تنظیمات شناختی هیجانی جان و گراس(2003) و پرسشنامه ابرازگری هیجان کینگ و امونز(1990)، با آزمون تحلیل واریانس چندمتغییره، از طریق نرم افزارSPSS-21، با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که بین دو گروه در متغییر "تنظیمات شناختی-هیجانی" در مولفه های ارزیابی مجدد و بازداری بیانگر (01/0P‹, ) و همچنین از نظر متغییر "بازداری هیجانی"، در مولفه های ابراز هیجان مثبت، ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی، تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P‹, ). بنابراین می توان دریافت که مشکلات ناشی از اغتشاشات هیجانی در گروه مبتلایان به اختلال مرزی، به طور معناداری بیش از گروه افراد بهنجار می باشد.