هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دلایل کاربردی نشدن پژوهش های انجام شده در رشته مدیریت در صنایع استان اصفهان می باشد. این پژوهش، به لحاظ نوع هدف، بنیادین و به لحاظ نوع روش، کیفی و شیوه توصیفی می باشد. جامعه این پژوهش را مدیران صنایع سنگین و اساتید دانشگاه تشکیل می دهند. حجم نمونه نیز بر اساس اشباع نظری به دست آمده است. این روش نمونه گیری خاص پژوهش های میدانی –,کیفی می باشد. حجم نمونه با استفاده از این روش، 4 نفر از مدیران صنایع سنگین استان اصفهان و 4 نفر از اساتید دانشگاه تعیین شد. به منظور جمع آوری داده های کیفی، از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از فن تحلیل مضمون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شکل گیری 156 کد شد که هر یک از کدها به پاسخ های مصاحبه شوندگان ارتباط پیدا می کرد. سپس بعد از مرور و بررسی کدهای اولیه، کدگذاری مرحله دوم انجام شد. در کدگذاری مرحه دوم 52 مضمون فرعی شناسایی شد. سپس در آخرین مرحله، 12 مضمون اصلی انتخاب و پیوند آن با دیگر مضامین مشخص شد. در این پژوهش مضامین اصلی کاربرد، موانع سازمانی، موانع مدیریتی، موانع دانشگاهی، عوامل مربوط به اساتید، عوامل مربوط به دانشجویان و پژوهشگران، ساختار و محتوای پژوهش ها، موانع ارتباطی، موانع مالی، مقوله قانون، عوامل مربوط به دولت و موانع فرهنگی شناسایی شدند. در کل می توان موانع شناسایی شده را مشکلات در هم تنیده و زنجیروار تلقی کرد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر هم تاثیر گذارند و در نتیجه باعث کاربردی نشدن نتایج پژوهش های مدیریت در صنایع سنگین استان اصفهان می شود.