مطابق الگوی روانی اجتماعی اریکسون تشکیل هویت عمده ترین تکلیف دوره نوجوانی است در این دوره وی در جستجوی هویت بوده و یافتن پاسخهای کیست؟ نقش اودر جامعه؟ کودک است یا بزرگسال؟توانایی او برای پذیرش نقش همسری یا سرپرست خانواده تا چه حد خواهد بود؟ و این جستجو فرآیندی است که بررفتار نوجوان تاثیر میگذارد و او دراین مسیر بحرانی را تجربه میکند و باید سردرگمی نقش را حل و فصل نموده و تلاش کند تا به هویتی با ثبات دست یابد و ناگزیر از پاسخگویی در حیطه ارزشها، شغل، تعاملات بین شخصی، نقش جنسیتی، مذهبی، و....و مواجهه باتغییرات جسمانی ناشی از بلوغ باشد همچنین امیال تازه ای در وی ظاهر شده که باید برای ارضاء شان اهداف تازه ای خارج از چارچوب کانون خانواده جستجو کند، انسجام مسوولیتها در بعد اجتماعی و عاطفی و تحکیم آن در فرد باید از سنین کودکی با عملکرد صحیح خانواده آغاز گردیده و در وی نهادینه شده باشد از ویژگی های خاص این سن تلاش برای استقلال از خانواده بوده اگر فرد مراحل قبل را به خوبی طی ننموده، فردی مسوول در برابر اعمال خویش نبوده و نشانی از وجود روابط درست بین فردی، سازش یافتگی و پختگی اجتماعی در وی پدیدار نخواهد شد.