محدودیتهای موجود در روشهای سنتی ارزیابی عملکرد از یک سو و نگرشهای جدید نسبت به سازمان یا بنگاه اقتصادی از سوی دیگر، در تقویت تغییر نگرش در خصوص نحوه ارزیابی عملکرد سازمانها نقش چشمگیری داشته است.مدل امتیاز دهی متوازن از جمله روشهایی است که نارسائیها و تواقص روشهای سنتی ارزیابی عملکرد را پوشانده است. این مدل تلفیقی است از معیارهای ارزیابی عملکرد که شاخصهای عملکرد جاری، گذشته و آتی را شامل شده و برای ارزیابی عملکرد سازمان، معیارهای غیر مالی را در کنار معیارهای مالی قرار می دهد.(Bergen, Benco, 2004) در حقیقت BSC یک نوع سیستم ارزیابی و سنجش یکپارچه عملکرد بر حسب شاخص های استراتژیک، عملیاتی و مالی بوده و چهارچوبی برای تبدیل بینش سازمان به مجموعه ای از شاخصهای عملکرد موجود درچهار بعد می باشد (مهرگان، زالی، 1381).در این مقاله سعی خواهد شد در خصوص نحوه بررسی عملکرد شرکت قاسم ایران (یکی از بزرگترین شرکتهای توزیع کننده کالا در کشور)، با استفاده از مدل BSC و نتایج حاصل از این بررسی و سایر موارد مرتبط با این تحقیق مباحث گسترده ای ارایه گردد.در بررسی مذکور محقق به دنبال این بوده است که تعیین نماید آیا عملکرد شرکت قاسم ایران متوازن است؟ آیا این سازمان خدماتی در چهار بعد مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری، بصورت توانمند فعالیت می نماید؟ آیا سازمان در چهار بعد مذکور منابع خود را با دفت و هدفمند تخصیص می دهد؟سعی گردیده است با تمرکز بر هر یک از ابعاد سازمانی و محیطی این شرکت و با استفاده از مدل امتیازدهی متوازن، با بکارگیری شاخص های ارزیابی در هر یک از ابعاد عملکرد سازمان، نتایج دقیقی از عملکرد سازمان استخراج شده و ایده ها و اقدامات جدیدی جهت بهبود در هر یک از ابعاد مذکور ارایه گردد.در نهایت مدلی مفهومی و عملی جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای توزیع کالا ارایه خواهد گردید که از طریق آن، علاوه بر ارزیابی فعالیت های شرکتهای توزیع کالا (شرکتهای پخش)، امکان شناسایی نقاط قوت و زمینه های بهبود نیز فراهم می آید.