شهر به عنوان مدنی ترین دستاورد بشر محصول زندگی اجتماعی انسان است که در طول تاریخ، نظام های اجتماعی مختلفی به آن شکل داده است. بر اساس نظریه «رابرت ویتکین» (1995) آثار هنری نیز در طول تاریخ تحت تاثیر همین ساختارهای اجتماعی قرار می گیرند. به عبارت دیگر، هنر متناظر با یک ساختار اجتماعی خلق می شود. از آنجا که آثار هنری در شهر نیز مقوله ای وابسته به شهر هستند و خواه ناخواه از ساختار اجتماعی آن تبعیت می کنند به نظر می رسد آثار هنری در شهر نیز بر اساس سیر تحولات ساختار اجتماعی جوامع از «تعاونی» تا «چندکنشی» روندی از هنر آیینی تا هنر ارتباطی را طی می کند. همچنین می توان گفت فضای قرارگیری این آثار در شهر روندی را از عنصری وابسته به معماری تا خلق فضای جمعی را دربرمی گیرد.