مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمان
سال:1388 | دوره:16 | شماره:2 |تعداد مقالات:11

مقدمه: اخیرا نشان داده شده است که بلوک کننده های آلفا – 1 آدرنرژیک باعث افزایش میزان دفع خود به خودی سنگ های دیستال حالب می شوند. در این مطالعه نقش ترازوسین به عنوان یک بلوک کننده آلفا 1- آدرنرژیک همراه با پردنیزولون در درمان طبی سنگ های دیستال حالب علامت دار ارزیابی شده است.روش: تعداد 106 بیمار بین 68–20 سال (میانگین 39.05 سال) که مبتلا به سنگ دیستال حالب علامت دار با قطر 10-5 میلی متر بودند، در این مطالعه آینده نگر بررسی شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه درمان تحت درمان با ترازوسین و پردنیزولون (هر کدام 5 میلی گرم روزانه) و گروه شاهد تنها تحت درمان با مسکن قرار گرفتند. همزمان به بیماران توصیه به نوشیدن آب نیز شد (هیدراسیون). برای جلوگیری از عوارض جانبی درمان طولانی مدت با کورتون، طول دوره درمانی 10 روز درنظر گرفته شد. میزان دفع سنگ در دو گروه مقایسه شد.یافته ها: دو گروه از نظر سن، جنس و محل سنگ تفاوتی با یکدیگر نداشتند. در گروه درمان قطر سنگ 7.45±1.705 میلی متر و در گروه شاهد، 6.7±1.75 میلی متر بود. میزان دفع سنگ در گروه درمان و شاهد به ترتیب %62.3 و %37.7 بود که تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان می داد (P<0.001).در گروه درمان تعداد حمله های درد و میزان مصرف مسکن (مورفین) در مقایسه با گروه شاهد کمتر بود.نتیجه گیری: ترازوسین و پردنیزولون (کورتیکواستروئید) باعث افزایش میزان دفع خود به خودی سنگ های دیستال حالب می شوند.

مقدمه: 1 و 25 دی هیدروکسی ویتامین D3، شکل فعال ویتامین D بوده و پس از اتصال به گیرنده هسته ای اثر مهاری بر سیستم ایمنی دارد. به همین دلیل نقش مهاری ویتامین D در جلوگیری از بروز بیماری مولتیپل اسکلروز در مطالعات مختلف نشان داده شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر احتمالی پلی مورفیسم قابل شناسایی توسط آنزیم  Bsm Iدر ژن گیرنده ویتامین D با بروز یا شدت بیماری مولتیپل اسکلروزیس می باشد.روش: در این مطالعه 257 بیمار ایرانی مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و 292 کنترل هم جنس و هم نژاد بررسی شدند. پلی مورفیسم Bsm I در ژن گیرنده ویتامین D با روش PCR-RFLP مورد شناسایی قرار گرفت.یافته ها: هیچ گونه تفاوتی در پراکنش آلل ها و ژنوتیپ های پلی مورفیسم Bsm I در ژن گیرنده ویتامینD  بین گروه بیمار و گروه شاهد مشاهده نگردید (P=0.43).نتیجه گیری: با توجه به نقش تنظیمی ویتامین D3 در سیستم ایمنی و اثر مهاری آن بر بیماری مولتیپل اسکلروزیس، بررسی سایر پلی مورفیسم های ژن گیرنده ویتامینD  با بیماری مذکور پیشنهاد می شود.

مقدمه: از نظر سبب شناسی عامل ایجاد سندروم کانال مچی کاملا مشخص نیست و عوامل همراه بسیاری از جمله نقش وجود یا فقدان تاندون های پالماریس لانگوس و فلکسور سطحی انگشت پنجم ذکر شده اند. هدف مطالعه فعلی مقایسه دو گروه دچار سندروم و گروه شاهد از نظر وجود تاندون های پالماریس لانگوس و فلکسور سطحی پنجم بود.روش: این مطالعه به صورت آینده نگر و بر روی 60 دست در گروه مبتلا به سندروم کانال مچی و 180 دست در گروه شاهد انجام شد. وجود یا فقدان هر یک از دو تاندون با دقت و به وسیله یک نفر در هر دو گروه بیمار و شاهد با معاینه تعیین گردید. نتایج ثبت و با آزمون آماری مجذور کای مقایسه شدند. سطح معنی داری 0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: ارتباط معنی داری بین فقدان تاندون پالماریس لانگوس و به وجود آمدن سندروم کانال مچی دیده شد (P=0.041). همچنین گروه سندروم کانال مچی به طور معنی داری دارای موارد بیشتری از فقدان تاندون فلکسور سطحی بودند (P=0.41). همچنین گروه سندروم کانال مچی به طور معنی داری دارای موارد بیشتری از فقدان تاندون فلکسور سطحی بودند (P=0.41). گروه بیمار نسبت به گروه شاهد دارای موارد بیشتری از فقدان هر دو تاندون در یک دست (P=0.017) و تعداد کمتری از وجود هر دو تاندون در یک دست (P=0.005) بودند. اگر فقط دست های دارای تاندون پالماریس لانگوس در محاسبه وارد می شد، دست های بیشتری در گروه بیمار فاقد فلکسور سطحی می بودند (P=0.048). ولی اگر دست های دارای تاندون فلکسور سطحی در محاسبه وارد می شد، تفاوت دو گروه از نظر داشتن پالماریس لانگوس معنی دار نبود (P=0.256).نتیجه گیری: به نظر می رسد فقدان تاندون پالماریس لانگوس و تاندون فلکسور سطحی پنجم، هر یک به تنهایی و همچنین به صورت توام یک عامل خطر برای ایجاد سندروم کانال مچی می باشند. همچنین احتمالا فقدان تاندون فلکسور سطحی نسبت به فقدان تاندون پالماریس لانگوس عامل خطر مهم تری است.

مقدمه: در طب سنتی از گیاهان دارویی در درمان بسیاری از بیماری ها از جمله کنترل فشارخون استفاده می شود. از آنجا که مهار آنزیم مبدل آنژیوتانسین  (ACE)یکی از مکانیسم های دخیل در کنترل فشارخون است، در این تحقیق مهار این آنزیم توسط 20 گیاه دارویی مورد بررسی قرار گرفته است.روش: گیاهان مورد نظر پس از جمع آوری، آسیاب و عصاره گیری لیوفیلیزه شده و در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری شدند. اندازه گیری فعالیت آنزیم ACE توسط سوبسترای هیپوریل ال هیستیدین، ال لوسین (HHL) در شرایط میکرو سنجیده شد. عصاره هایی که توانستند بیش از 50 درصد فعالیت آنزیم را در مقایسه با شاهد، مهار کنند به عنوان مهار کننده احتمالی ACE در نظر گرفته شدند.یافته ها: از 20 گیاه مورد مطالعه بیشترین اثر مهارکنندگی ACE در درجه اول مربوط به دم گیلاس، گل ختمی و ریشه روناس و تا حد 100 درصد بود و در گیاهان بهار نارنج، زرشک آبی، اسفند و سیر نیز میزان مهار تا حد 70 درصد یا بیشتر از آن مشاهده شد.نتیجه گیری: در میان نمونه های آزمایش شده بیشترین میزان مهار ACE مربوط به دم گیلاس، گل ختمی و ریشه روناس بود که می توانند در مطالعات آتی به عنوان گیاهان برتر مهارکننده فعالیتACE  برای جداسازی اجزای موثره مورد استفاده قرار گیرند.

مقدمه: درمان نگهدارنده با متادون شکلی از درمان است که برای افراد وابسته به مواد افیونی استفاده می شود. درک چگونگی تجارب حین درمان این افراد در ادامه درمان آنها اهمیت داشته و می تواند باعث فهم بهتر و عمیق تر از مفهوم درمان نگهدارنده با متادون شده و در تجدید نظر در استانداردهای درمانگاه های متادون و بهبود کیفیت خدمت رسانی نیز استفاده شود. این مطالعه با هدف توصیف ماهیت و ساختار تجربه حین درمان افراد وابسته به مواد افیونی از درمان نگهدارنده با متادون انجام شد.روش: در این مطالعه از روش فنومنولوژی که رویکردی کیفی است، استفاده شده است. نمونه ها از میان افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به درمانگاه های متادون شهر کرمان در سال 1386 انتخاب گردیدند. نمونه گیری مبتنی بر هدف بوده و تا اشباع اطلاعات که در آخر، تعداد شرکت کنندگان به 32 نفر رسید، ادامه یافت. روش کلایزی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به کار رفت و استحکام این مطالعه بر اساس دو معیار اطمینان پذیری و باور پذیری بود.یافته ها: حاصل این پژوهش 26 کد بود که همان مفاهیم تدوین شده می باشند و در سه دسته موضوعی اصلی رابطه درمانی مثبت، رابطه درمانی منفی و نیازها قرار گرفتند. این سه دسته موضوعی ساختار اصلی تجربه رابطه درمانی ایجاد شده در مراکز توزیع متادون را نشان می دهد.نتیجه گیری: مراجع محور بودن در مراکز درمان نگهدارنده با متادون سبب روابط مثبت درمانی و ادامه درمان در شرکت کنندگان می شود و در مقابل عدم احترام به مشارکت کنندگان از مهم ترین موارد رابطه درمانی منفی است. لذا برقرار شدن رابطه نزدیک میان مشارکت کنندگان با مراکز درمانی و سهیم شدن آنها در امر درمان می تواند در بهبود اهداف درمانی موثر باشد. جلسات مشاوره فردی، گروهی، خانوادگی و شغلی حین درمان و سایر آموزش ها باید در کنار درمان نگهدارنده متادون مدنظر قرار داده شود.

مقدمه: حوادث ناشی از کار به عنوان یکی از مهم ترین دلایل معلولیت ها و مرگ در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته شناخته شده اند. در میان مشاغل و فعالیت های مختلف، صنعت ساختمان سازی یکی از خطرناک ترین صنایع در جهان است که میزان خطرات و زیان های ناشی آن تا حدی ناشناخته باقی مانده است. علاوه بر حوادث ناشی از کار، کارگران ساختمانی با عوامل بیماری زا از قبیل آزبست، سیلیس، فیوم ها و سر و صدا نیز در محیط های کاری روبرو هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اپیدمیولوژیکی و تعیین مدل برآورد حوادث ناشی از کار تا سال 1390 در شهر یزد می باشد.روش: این پژوهش، یک مطالعه توصیفی - تحلیلی و تعیین مدل توزیع است و پرسش نامه این پژوهش حاوی متغیرهایی از قبیل سن، شغل، نوع حادثه و عضو حادثه دیده و نتیجه حادثه می باشد.یافته ها: در  این پژوهش 247 کارگر ساختمانی حادثه دیده در شهرستان یزد طی پنج سال مورد بررسی قرار گرفتند. بیشتر افراد حادثه دیده سابقه کاری کمتر از یک سال داشتند (34.8 درصد) و 12.55 درصد سابقه کاری بالای 20 سال داشتند. فوت افراد بهره مند از بیمه نسبت به افراد بدون بیمه به طور معنی داری کمتر بود (P<0.01). بیشترین نوع حادثه سقوط (48.58 درصد) و کمترین نوع حادثه خفگی (2 درصد) بود. دست و پا با اختصاص 27.53 درصد به خود دارای بالاترین درصد فراوانی اعضای آسیب دیده بوده و پس از آن آسیب دیدگی سر 22.27 درصد بود. رابطه میان نتایج حوادث در صنعت ساختمان سازی با نوع شغل افراد معنی دار بوده (P<0.001) و میان عضو حادثه دیده با نتیجه بوجود آمده رابطه معنی داری وجود داشت (P<0.001). حادثه در سر در 51.61 درصد موارد منجر به مرگ شده است. پس از بررسی مدل های مختلف مشخص گردید مدل سری زمانی از مرتبه دوم نزدیک ترین مدل به روند داده های موجود می باشد و اگر روند فعلی ادامه داشته باشد در سال 1390 حوادث سالانه در این حرفه از مرز 300 مورد در سال خواهد گذشت.نتیجه گیری: مدل تطابق داده شده تغییر در روند موجود را جهت پیشگیری پیشنهاد می نماید.

مقدمه: ویروس نقص ایمنی اکتسابی (HIV) در انسان موجب سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) می گردد. انگل ها یکی از مهم ترین عوامل ایجاد کننده بیماری های عفونی در افراد مبتلا به نقص ایمنی هستند. شیوع این انگل ها بسته به وضعیت سیستم ایمنی میزبان و مرحله بیماری (ایدزHIV/) متفاوت است. به منظور مقایسه میزان شیوع انگل های گوارشی در بیماران HIV مثبت و ایدزی شهرستان خرم آباد مطالعه ای بر روی 306 نفر از این بیماران انجام گرفت.روش: پس از انتخاب نمونه ها به روش سرشماری و نمونه گیری در دسترس، پرسش نامه های طراحی شده تکمیل گردید و از هر فرد 3 نمونه مدفوع گرفته شد. هر نمونه با دو روش گسترش مستقیم و تغلیظ با فرمالین - اتر و دو روش رنگ آمیزی اسید فست اصلاح شده (کینیون) و تریکروم اصلاح شده طی سال های 86-1385 بررسی شد. ارتباط میان متغیرهای مختلف با آلودگی به انگل های گوارشی نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای توصیف و تحلیل آماری داده ها از جداول توزیع فراوانی و آزمون استقلال کای - دو و نیز آزمون مستقل t استفاده شد.یافته ها: نتایج آزمایش ها نشان داد که میزان شیوع انگل های گوارشی در 306 نفر بیمار HIV مثبت و ایدزی به ترتیب %19.6 و %50 می باشد که حاکی از شیوع بیشتر انگل های گوارشی در بیماران ایدزی است. لازم به ذکر است که میان متغیر وضعیت ابتلا به HIV و ایدز و نوع انگل گوارشی نیز ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.001).نتیجه گیری: شیوع بیشتر انگل های گوارشی در بیماران ایدزی نسبت به بیماران  HIVمثبت، نشان دهنده ضعف بیشتر سیستم ایمنی و حساسیت بالاتر این افراد در ابتلا به انگل های گوارشی به ویژه انگل های فرصت طلب بوده و این مساله ضرورت اجرای برنامه های کنترل دقیق، پیشگیری، تشخیص به موقع و درمان بیماران را مورد تاکید قرار می دهد.

مقدمه: استفاده نابجا از قطره های بی حس کننده موضعی چشمی باعث ایجاد عوارض چشمی جدی می شود. اطلاع از میزان شیوع سوء مصرف این داروها در بین گروه های شغلی پرخطر نظیر جوشکاران و تراشکاران در اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از سوء مصرف داروها ضروری است. لذا این مطالعه به منظور بررسی میزان سوء مصرف داروها در بین جوشکاران شهر کرمان انجام شد.روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی - توصیفی و با پرسشگری از جامعه مورد نظر انجام گردید. 390 نفر از جوشکاران صنف درب و پنجره ساز به طور تصادفی انتخاب و در محل کار آنها پرسشگری انجام گردید و اطلاعات به دست آمده با نرم افزار  SPSS 11.5مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: در مجموع 314 نفر (%80.5) اظهار داشتند که هنگام برق زدگی از قطره تتراکائین استفاده می کنند که 295 نفر (%93.9) از آنان از قطره های بی حسی موضعی به طور مکرر استفاده کرده بودند. عدم انجام اقدام درمانی توسط پزشک، هزینه بالای مراجعه به پزشک، بهبودی خود بخودی و نداشتن وقت کافی برای مراجعه به پزشک از دلایل مهم عدم مراجعه به پزشک بودند. در کل 216 نفر (%69.3) اطلاع از موثر بودن دارو را از همکاران یا استاد کار خود، 85 نفر (%27.2) از پزشک، 51 نفر (%16.3) از کارکنان داروخانه و 9نفر (%2.9) از اعضای خانواده خود کسب کرده بودند. در گروه افراد بی سواد تنها %50، در سطوح تحصیلات بالاتر بین 87-70% و کسانی که سطح تحصیلات بالاتر از دیپلم داشتند 100% از تتراکائین استفاده می کردند (P<0.05). 303 نفر (%97.4) دارو را از داروخانه بدون نسخه، 12نفر (%3.9) از داروخانه با نسخه، 4 نفر (%1.3) از همکار خود و 1 نفر (%0.3) از مطب یا درمانگاه تهیه کرده بودند.نتیجه گیری: شیوع بالای استفاده از قطره های بی حس کننده موضعی چشم در بین جوشکاران و احتمالا مشاغل مشابه و از طرفی شیوع بالاتر در بین افراد تحصیل کرده تر، تجویز این داروها توسط پزشکان عمومی و عرضه آنها بدون نسخه پزشک در داروخانه ها لزوم برنامه ریزی جدی تر به منظور بالا بردن و اصلاح سطح آگاهی افراد نسبت به عوارض خطرناک این داروها و ممنوعیت فروش بدون نسخه را می طلبد.

مقدمه: تعیین دقیق سن حاملگی در نحوه برخورد با بیمار و تصمیم گیری برای ختم بارداری نقش مهمی را ایفا می کند. یکی از راه های تعیین سن حاملگی کاربرد قانون Neagle می باشد که طول مدت بارداری را 280 روز از اولین روز آخرین دوره قاعدگی (LMP) ذکر می کند. بر اساس تحقیقات انجام شده در دانشگاه هاروارد، طول مدت بارداری در خانم های نخست زا 288 روز و در خانم های چندزا 283 روز از زمان LMP ذکر شده است و در دانشگاه آکسفورد طول مدت بارداری تحت تاثیر عواملی از قبیل سن، تعداد زایمان و برخی بیماری ها وعادات شخصی ذکر شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی مدت بارداری در زائوهای مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاهی اهواز بود.روش: در این مطالعه گذشته نگر از بین زائوهای مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاهی اهواز در سال 1386 تعداد 689 خانم نخست زا و 774 خانم چندزا با LMP مشخص برای تعیین دقیق طول مدت بارداری انتخاب و داده ها با استفاده از T-test تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: متوسط طول مدت بارداری در خانم های نخست زا 273.17 و در خانم های چندزا 274.31 روز (در مجموع هر دو گروه 273.77 روز) محاسبه شد. همچنین با سونوگرافی زیر 26 هفته، طول مدت بارداری به طور متوسط 270.07 روز محاسبه شد. تعداد زایمان ها با طول مدت بارداری از نظر آماری ارتباط معنی داری نداشت. هم چنین طول مدت حاملگی بر اساس سونوگرافی زیر 26 هفته با LMP ارتباط معنی داری نداشت و تعداد زایمان ها نیز روی آن موثر نبود.نتیجه گیری: به طورکلی طول متوسط مدت بارداری در بیماران مطالعه حاضر در مقایسه با قانون نگل و منابع به طور معنی داری کمتر بود.

کمپیلوباکتر ژژونی (Campylobacter jejuni) باسیل گرم منفی، خمیده، متحرک، گرمادوست و میکروآئروفیل از خانواده کمپیلوباکتریاسه (Campylobacteriaceae) بوده و یکی از عاملین مهم انتریت به نام کمپیلوباکتریوز است. منبع اصلی این باکتری مجرای گوارش حیوانات، به ویژه مرغ و بوقلمون می باشد. مصرف گوشت و مرغ نیم پز، شیر خام و آب غیر کلرینه علل عمده انتقال این باکتری به انسان و بروز کمپیلوباکتریوز می باشند. 2 تا 5 روز پس از مصرف غذای آلوده، علایم کمپیلوباکتریوز شامل تب، دل درد و اسهال ظاهر می شود که اسهال ممکن است به اسهال خونی ختم گردد. معمولا در این عفونت غذایی استفراغ وجود ندارد. برای کنترل این عفونت باید مواد غذایی گوشتی به طور کامل پخته شده و از مصرف شیر خام و آب غیر کلرینه نیز جلوگیری شود.شایسته است علاقه مندان به علم میکروبیولوژی پزشکی پس از مطالعه این مقاله آشنایی کامل با موارد ذیل داشته باشند:- ویژگی های سلولی، حیاتی و بیوشیمیایی کمپیلوباکتر ژژونی- منابع دامی و غذایی آن- علایم بیماری کمپیلوباکتریوز- دوز عفونی و نحوه انتقال آن- فاکتورهای بیماری زایی و نحوه پیشگیری و کنترل کمپیلوباکتریوز