از جمله شیوه های بدیعی که در نهج البلاغه برای حیات بخشیدن به معانی و زنده جلوه دادن مفاهیم به کار گرفته شده شیوه تصویر آفرینی است. در پرتو این شیوه، بسیاری از حقایق دینی و معارف توحیدی در قالب هایی محسوس و عینی به نمایش درآمده اند و موضوع های معنوی و روحی و حالات نفسانی جان گرفته و بر پرده نمایش ظاهر شده اند. تعابیر امام(ع) چنان سرشار از تصاویر بیانی و استعاره ها و تشبیهات نغز و جذاب است که سخنان حضرتش در بسیاری مواقع بیشتر به پرده های نقاشی می ماند تا کلماتی مجرد و خاموش. این ویژگی شگفت نهج البلاغه سبب شده است تا خواننده به هنگام مطالعه آن با صحنه هایی متنوع و زنده پرتحرک مواجه شود که در پشت هر تصویرش قدرت ابتکار و نیروی خلاق تصویر گر چنین صحنه هایی نمایان است.در این جستار، ضمن تعریف مفهوم تصویر و نقش آن در حیات بخشیدن به معانی، به این موضوع بدیع از منظر نهج البلاغه می نگریم و به اقسام تصویرآفرینی در نهج البلاغه اشاره می کنیم و نمونه هایی از سخنان نغز آن حضرت را که در آنها از این شیوه جذاب استفاده شده است ارایه می دهیم.