مدیریت سلامت
سال:1389 | دوره:13 | شماره:41 |تعداد مقالات:10

مقدمه: توزیع عادلانه خدمات سلامت هدف عمده تمام کشورهای جهان است. هدف این پژوهش مطالعه توزیع نیروی – انسانی پزشک متخصص و پرستار بر حسب جمعیت و رابطه آن با تعداد تخت در بیمارستانهای دولتی در ایران ( 1385 1380 ) است. روش بررسی: این پژوهش توصیفی - تحلیلی و گذشته نگر بوده و داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل پردازش و محاسبه شده، و تحلیل آن با استفاده از منحنی لورنز و محاسبه شاخص جینی صورت گرفته است. برای ارتباط تعداد نیروهای مذکور با تعداد تخت فعال از روش رگرسیون خطی استفاده شده است. یافته ها: بیشترین و کمترین نسبت پزشک متخصص، پرستار، و تخت فعال به ده هزار نفر جمعیت در سالهای 1385-1380 برای پزشک متخصص به ترتیب برابر با 0.0876، 0.0874، 0.0909، 0.0329، 0.0951، 0.0520 و برای پرستار برابر با 0.0274، 0.0094، 0.0226، 0.0002، 0.0007، 0.0402 و در مورد تخت فعال برابر با 0.024، 0.0171، 0.0208، 0.0251، 0.0212، 0.084 بوده است. بین تعداد نیروی انسانی پزشک متخصص و پرستار با تعداد تخت فعال ارتباط معنادار مشاهده شد (P=0.001).نتیجه گیری: توزیع عادلانه پزشکان متخصص، پرستار و تخت فعال در بیمارستانهای دولتی ایران طبق ضریب جینی رعایت شده است.

مقدمه: شخصیت برند را هسته مرکزی و نزدیکترین متغیر در تصمیم گیری مشتری در هنگام انتخاب می دانند. برندینگ در خدمات بهداشتی درمانی، پدیده ای نوظهور است. هدف این پژوهش تعیین رابطه برندسازی با عملکرد در بیمارستان قائم مشهد بود. روش بررسی: این مطالعه از نوع همبستگی - مقطعی؛ در شش ماه دوم سال 87 انجام شده است. داده ها در زمینه برندهای هتلینگ ایجاد شده با مراجعه به بیمارستان، مصاحبه با مسوولین، مشاهده تغییرات در مکان مورد مطالعه؛ و شاخصهای عملکردی مورد مطالعه با همکاری مرکز آمار بیمارستان و با مطالعه اسناد و مدارک موجود جمع آوری شده زوج مورد تحلیل قرار گرفته اند.یافته ها: بین برندسازی و میانگین تغییرات در تعداد مراجعه کنندگان ارتباط معنادار آماری مشاهده نشد (P=0.453). بین نسبت برندسازی اتفاق افتاده در زمینه هتلینگ و تغییرات در میانگین درصد اشغال تخت (P=0.0000)، (گردش تخت P=0.016) (نسبت خالی ماندن P=0.012) رابطه آماری معنادار وجود داشت.نتیجه گیری: برندسازی در بهبود عملکرد بیمارستان در محیطهای رقابتی که به دنبال جذب بیماران انتخابی می باشند، موثر است.

مقدمه: مدیران بیمارستانها باید در اندیشه دستیابی به فرایندهایی باشند که تصویر روشنی از رفتار اقتصادی -مالی سازمانها ارایه دهند. هدف این مطالعه تحلیل سربه سری در کانونهای خدمات نهایی مرکز آموزشی - درمانی آلفای دانشگاه علوم پزشکی قزوین بود. روش بررسی: این مطالعه مقطعی و کاربردی در سال 1386 در مرکز آموزشی – درمانی آلفای دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد. واحدهای هزینه به کانونهای خدمات نهایی، میانی؛ عمومی، و سربار فهرست بندی؛ در 2 طبقه خدمات مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفتند. اطلاعات هزینه ای از طریق فرمهای اطلاعاتی هزینه یابی جمع آوری؛ و با روش تخصیص تقلیلی – مرحله ای اقدام به تسهیم و تعیین شاخص های هزینه ها شد. از پرونده بیماران فرانشیز پرداختی بیماران، سهم سازمانهای بیمه گری، کسور و تخفیف واحد مددکاری بیمارستان در محاسبه لحاظ؛ و وضعیت سربه سری کانونها تحلیل شد.یافته ها: هزینه های مستقیم 5.69 درصد؛ و هزینه های غیر مستقیم 5.30 درصد کل هزینه های عملیاتی مرتبط با کانون های خدمات نهایی را تشکیل می دهند، 5.78 درصد هزینه های مرتبط با کانون های خدمات نهایی ماهیت ثابت و 5.21 درصد رفتار متغیر داشتند. میانگین درآمد حاصل از ارایه خدمت در کانون های جراحی، اطفال 1، اطفال 2، نوزادران و  NICUمعادل 1548000 ریال و در کانون های تحت نظر و تالاسمی – شیمی درمانی معادل 485600 ریال به ازای هر بیمار تعیین شد. متوسط هزینه در این دو گروه کانون ها به ترتیب 1051450 ریال؛ و 552500 ریال به ازای هر بیمار محاسبه شد. کانون جراحی دارای نسبت حاشیه ایمنی؛ و بقیه واحدها قبل از نقطه سر به سر بودند.نتیجه گیری: ایجاد یک پایگاه داده های هزینه؛ نظارت صحیح، کنترل و بازیابی هزینه ها در مراکز درمانی ضروری است.

مقدمه: سیستم اطلاعات داروخانه بیمارستان اطلاعات مرتبط به دارو و مصرف آن را در فرایند مراقبت از بیماران مدیریت می کند. در پژوهش حاضر وضعیت سیستم اطلاعات داروخانه بیمارستانهای آموزشی و درمانی تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بررسی شد. روش بررسی: این پژوهش یک بررسی توصیفی بر سیستم اطلاعات داروخانه بیمارستانهای آموزشی و درمانی تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1388 است. گردآوری داده ها به روش مشاهده و پرسش و به وسیله ابزار فهرست وارسی انجام گردید. اعتبار ابزار پژوهش از طریق تعیین اعتبار محتوی و پایایی آن با استفاده از روش آزمون مجدد سنجیده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی ارایه می شود. یافته ها: سیستم اطلاعات داروخانه بیمارستانهای تحت مطالعه نیمه مکانیزه هستند. عناصر اطلاعاتی موجود در پایگاه اطلاعات دارویی، پایگاه اطلاعات بیمار و پایگاه اطلاعات تجویزکننده دارو به طور ناقص به ترتیب به میزان 50.1، 21.9 و 33.3 درصد در سیستم اطلاعات داروخانه بیمارستانهای تحت مطالعه واریز می گردد. وظایف سیستم اطلاعات داروخانه در 43.9 درصد بیمارستانهای تحت مطالعه پردازش نمی شود. سیستم اطلاعات داروخانه در 60.7 درصد؛ و گزارش سیستم اطلاعات داروخانه در 33.2 درصد بیمارستانهای تحت مطالعه انجام نمی شود. نتیجه گیری: باید طراحان و تحلیلگران سیستم اطلاعات داروخانه با مشاوره متخصصین مربوطه به دقت به طراحی این پایگاههای اطلاعات بپردازند. و ضروری است فرایند پشتیبانی از فعالیت درمانی داروخانه در سیستم اطلاعات داروخانه تمام بیمارستانهای تحت مطالعه انجام شود.

مقدمه: برنامه ریزی استراتژیک با تبیین تصویری از وضعیت آینده سازمان تحولات برون سازمانی و درون سازمانی را به فرصت های بهینه تبدیل می کند. روش بررسی: این پژوهش توصیفی - اکتشافی؛ به صورت موردی انجام می گیرد. داده ها از بررسی اسناد و مدارک اداره مذکور و مصاحبه حضوری با هسته مرکزی به دست آمد. سند برنامه استراتژیک به وسیله فرمهای ارزیابی ارایه شده توسط طبیبی – ملکی بررسی؛ و جهت تحلیل دادهها از شاخص های مرکزی؛ و به منظور تصمیم گیری جهت ارزیابی، از سیستم فازی ممدانی با 3 ورودی و یک خروجی استفاده شد. یافته ها: گامهای برنامه ریزی برای برنامه ریزی استراتژیک، تدوین استراتژیها و تدوین شاخصهای ارزیابی برنامه کمترین امتیاز (صفر) و بیانیه ارزش ها بیشترین امتیاز (83 درصد) را کسب نمودند. میزان ورودی تحلیل محیط، شناسایی گروه های هدف و ذی نفعان، رسالت، دورنما، ارزشها و اهداف کلی (SSMVVO) برابر با 1.9 و میزان ورودی مسایل استراتژیک، اهداف استراتژیک، مقاصد، استراتژی ها، شاخص های سنجش (POTSI) برابر با 0.43 بود. میزان خروجی (SPO) 0.547 تعیین شد. درجه عضویت متغیر خروجی در مجموعه فازی عدم پذیرش یا تصویب برابر 0.62 و درجه عضویت آن در مجموعه فازی پذیرش سند برابر 0.42؛ و در دیگر مجموعه های فازی متغیر خروجی، درجه عضویت صفر بود.نتیجه گیری: به کارگیری روش فازی و برای ارزیابی اسناد برنامه استراتژیک نسبت به روش تصمیم گیری بر اساس میانگین کل ساده تر و به واقعیت نزدیکتر است.

مقدمه: هدف این پژوهش ارایه طرحی برای تعیین جایگاه واژگان و مفاهیم طب سنتی ایران در ساختار زبان مشترک ابراصطلاحنامه و شبکه معنایی نظام زبان واحد پزشکی (Unified Medical Language System=UMLS) و تبیین جایگاه و سهم واژگان طب سنتی ایرانی در واژگان و مفاهیم دانش جهانی پزشکی بود. روش بررسی: این طرح پژوهش سه بخش است: در بخش الف، نظام زبان واحد پزشکی جهت شناسایی ساختار کلی آن و شناسایی دقیق خلاهای آن در مورد مفاهیم طب سنتی ایران، تحلیل می شود. در بخش ب، متون و منابع اطلاعاتی مربوط به مفاهیم طب سنتی ایران مطالعه؛ و نمونه هایی از مفاهیم کلی شامل: «بیماری صرع»، «نشانه رنگ ادرار» و «داروی مفرده سنبل الطیب» با زیر شاخه های آنها استخراج می شود. در بخش ج، نمونه مفاهیم استخراج شده از میان مفاهیم پزشکی رایج (غربی) ترسیم شده در ساختار نظام زبان واحد پزشکی – در خلاهای مربوط به مفاهیم طب سنتی ایران، درون ساختار ابراصطلاحنامه و شبکه معنایی این نظام، گنجانده می شود.یافته ها: پیش نمونی از ساختار کلان طب سنتی ایرانی که جایگاه آن در زبان پزشکی واحد ترسیم شده است با چگونگی تبادلات مفهومی طب سنتی ایرانی با نظام زبان پزشکی واحد ارایه شد. نتیجه گیری: دامنه فعلی یو ام ال اس تعداد قابل قبولی از مفاهیم مرتبط با طب سنتی ایران را پوشش داده است. ولی جایگاه و دامنه کامل و رسمی از دانش طب سنتی ایران ارایه نمی کند. این پژوهش، موفق به تحلیل رده های کلان طب سنتی ایرانی شده، و شیوه برقراری تبادلات مفهومی را بین طب سنتی ایرانی با طب امروزه جهانی، تحلیل کرده است.

مقدمه: آگاهی مدیران از میزان سلامت سازمانی در موفقیت، شادابی کارکنان و مسوولان می تواند نقش موثری داشته باشد. هدف این تحقیق، تعیین میزان استقرار شاخص های سلامت سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - پیمایشی جامعه آماری 872 نفر کارکنان هفت معاونت ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1388 است که با نمونه گیری تصادفی ساده 150 نفر انتخاب شدند. برای گرداوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که روایی آن با کمک اساتید همکار و کارشناسان تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0.89 تعیین شد. نمره گذاری آن به شیوه لیکرت انجام؛ و تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS انجام؛ و با آماره های توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: میزان استقرار شاخص ورودی و شاخص فرایندی سلامت سازمان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به طور معنی دار کمتر از سطح متوسط بوده، ولی میزان استقرار شاخص خروجی سلامت سازمانی به طور معنی دار بیشتر از سطح متوسط بوده است. نتیجه گیری: زمینه های لازم برای استقرار شاخص های سلامت سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل سیستماتیک سلامت سازمانی وجود ندارد. با شناخت وضعیت سلامت سازمانی، کمبودها، نقاط ضعف مدیریتی توانایی های لازم فکری روشن؛ و باعث انجام امور سازمانها به صورت علمی و کارشناسانه می شود با به کارگیری افراد شایسته، جذب و استخدام آنها، برقراری ارتباط و استفاده از اطلاعات، حمایت از ابداعات و خلاقیت، برقراری کلاسهای آموزشی، ترویج فرهنگ سازمانی و مشارکت افراد می توان گامهای موثری در جهت ارتقای سلامت سازمان برداشت.

مقدمه: هسته اصلی پژوهش در دانشگاهها و موسسات علمی، گروههای آموزشی و مراکز تحقیقاتی آن هستند که جهت ارزیابی آنها از عواملی چون تعداد استادان و دانشجویان، تعداد مقالات و ثبت اختراعات، تعداد استنادات به این مقالات، مجله محل انتشار این مقالات، میزان پژوهانه های جذب شده و ... به عنوان شاخصهای ارزیابی استفاده می شود. روش بررسی: دپارتمان دانشگاهی به عنوان واحد ارزشیابی محیط فعالیت محقق در نظر گرفته می شود اما دو خصوصیت بسیار مهم در مورد گروههای آموزشی دانشگاهی که عبارتند از: تمرکز تحقیقاتی گروه و تعداد استادانی که بر روی این تمرکز تحقیقاتی به فعالیت مشغول هستند در هیچ یک از ارزیابی های علمی مورد توجه قرار نگرفته است.یافته ها: در این مقاله دو شاخص جدید تحت عناوین پیشنهاد می گردد که می تواند به اندازه گیری کمی دو خصوصیت مورد اشاره بپردازد. نتیجه گیری: این دو شاخص ارزیابی و پایش مراکز و دپارتمانهای دانشگاهی را در تمرکز موضوعات تحقیقاتی و تعدد پژوهشگران فعال در آن موضوعات امکان پذیر می سازند.