مجله دانشگاه علوم پزشکی قم
سال:1395 | دوره:10 | شماره:3 |تعداد مقالات:18

زمینه و هدف: (miR-1) microRNA-1، در فرآیندهای سلولی متفاوتی درگیر است، اما هنوز تاثیر فعالیت استقامتی بر بیان آن در عضلات اسکلتی تند و کند انقباض روشن نشده است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر یک دوره فعالیت استقامتی بر بیان miR-1 عضلات اسکلتی کند و تند انقباض در رت های نر نژاد ویستار انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 14 رت با وزن 20±113 گرم تحت شرایط کنترل شده (آزمایشگاه حیوانات دانشگاه تربیت مدرس، سال 1392) نگهداری و بعد از آشناسازی (با وزن 24±231 گرم) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (7 سر) و تجربی (7 سر) تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه استقامتی (30 متر در دقیقه، 50 دقیقه در هر جلسه، 6 جلسه در هفته به مدت 14 هفته) را روی تردمیل اجرا کرد و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه، همراه با گروه کنترل، بیهوش و تشریح شدند، سپس عضله نعلی و EDL آنها خارج گردید. با استفاده از روش Real time-PCR، سطح بیان miR-1 اندازه گیری شد. در ادامه، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تی، ارزیابی و مقایسه گردید.یافته ها: طبق نتایج آزمون تی، میانگین بیان miR-1 عضله نعلی و EDL گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در اثر 14 هفته تمرین استقامتی به ترتیب 4.48 و 2.77 برابر افزایش یافت که این افزایش در سطح p<0.01، معنی دار بود.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد فعالیت استقامتی باوجود تفاوت در ایجاد نوع تنش عضله و خصوصیات تار عضلانی، تاثیر مشابهی بر بیان miR-1 عضلات تند و کند انقباض دارد.

زمینه و هدف: کانابینوئیدهای گیاهی دکربوکسیله با فعال سازی گیرنده های سیستم اندوکانابینوئیدی در سطح سیستم عصبی مرکزی و بافت های محیطی، این سیستم را فعال می کنند. در این تحقیق اثر برهمکنش کانابینوئیدهای گیاهی دکربوکسیله با کپسایسین در سطح مرکزی و نالوکسان در سطح سیستمیک بر حجم ادم التهابی پا ناشی از تزریق کف پایی فرمالین بررسی شد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی از موش های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (250-200گرم) استفاده گردید. برای بررسی اثر برهمکنش با سیستم اوپیوئیدی، عصاره هیدروالکلی گیاه (دوز 50 میلی گرم برکیلوگرم)، نالوکسان (دوز 2 میلی گرم برکیلوگرم) و همزمان عصاره و نالوکسان به صورت درون صفاقی تجویز شدند، برای بررسی اثر برهمکنش با سیستم وانیلوئیدی، عصاره (دوز 0.01 میلی گرم بر10 میکرولیتر)، کپسایسین (دوز 0.002 میلی گرم بر 10 میکرولیتر) و همزمان عصاره و کپسایسین به صورت نخاعی تجویز شدند. حجم پا قبل از تجویز و یک ساعت پس از تزریق کف پایی فرمالین، به روش پلتیسومتری برای سنجش میزان ادم التهابی اندازه گیری شد.یافته ها: تجویز درون صفاقی عصاره به تنهایی و همراه با نالوکسان، حجم ادم التهابی پا را کاهش داد (p<0.001). ازطرفی، کپسایسین منجر به افزایش حجم ادم التهابی شد (p<0.01)، اما تجویز نخاعی عصاره به تنهایی و همراه با کپسایسین، حجم ادم التهابی پا را کاهش داد (p<0.01).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد کانابینوئیدهای دکربوکسیله موجود در عصاره هیدروالکلی با فعال کردن گیرنده های CB1 و CB2 و غیرحساس نمودن گیرنده TRPV 1، افزایش ادم التهابی ناشی از کپسایسین را کاهش می دهند. در مقابل، تجویز نالوکسان اثر کاهشی عصاره را بر ادم التهابی پا آنتاگونیزه نکرده، و این احتمال وجود دارد که تاثیر عصاره، از مسیر گیرنده های اپیوئیدی اعمال نشده باشد.

زمینه و هدف: شقاق پستان یکی از مشکلات شایع مادران شیرده است که موجب قطع زودرس شیردهی می شود. این مطالعه با هدف مقایسه روغن زیتون با عصاره آلوئه ورا و شیر مادر بر شدت درد و شقاق پستان مادران شیرده انجام گرفت.روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 90 نفر از مادران شیرده مبتلا به شقاق پستان در شهرستان گناباد (سال 1393)، به صورت تخصیص تصادفی به سه گروه 30 نفری تقسیم شدند. مادران گروه اول،  0.5میلی متر روغن زیتون و گروه دوم 0.5 میلی لیتر عصاره آلوئه ورا را به اضافه 4-3 قطره از شیر خود روزی 3 بار، بعد از هر بار شیردهی روی نوک پستان و هاله اطراف مالیدند. گروه سوم بعد از هر بار شیردهی، 4-3 قطره از شیر خود را روی نوک پستان و هاله اطراف مالیدند. روز اول (قبل از مداخله)، روز سوم (حین مداخله) و روز هفتم (پایان مداخله)، معیار آنالوگ بینایی (برای تعیین شدت درد) و مقیاس Storr (برای تعیین شدت شقاق پستان) تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری، کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: در پایان مداخله، بین سه گروه از نظر شدت درد و شقاق پستان، اختلاف معنی داری وجود داشت، به نحوی که در گروه دریافت کننده عصاره آلوئه ورا، شدت درد و شقاق پستان از همه کمتر بود. بین گروه شیر مادر و روغن زیتون، اختلافی مشاهده نشد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد روغن زیتون، عصاره آلوئه ورا و شیر مادر باعث کاهش شدت درد و شقاق پستان مادران شیرده می شود، اما عصاره آلوئه ورا موثرتر از روغن زیتون و شیر مادر است.

زمینه و هدف: نابینایی، وضعیتی جدی است که می تواند تعادل روانی و سازمان یافتگی کلی شخصیت فرد نابینا را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف تبیین شناخت تجربه زیسته خودمراقبتی افراد نابینا انجام گرفت.روش بررسی: در این مطالعه از پدیده شناسی تفسیری برای هدایت مطالعه استفاده شد. از طریق نمونه گیری هدفمند، 8 مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با 8 مشارکت کننده انجام شد که طول مصاحبه ها بین 120-50 دقیقه، متغیر بود. جهت انجام پژوهش و استخراج مضامین، روش ارائه شده توسط van Manen به کار برده شد.یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها به سه مضمون «بودن از راه نظم»، «نظم عامل استقلال» و «حراست از نظم» منجر شد که در نهایت، موجب پدیدار شدن مضمون اصلی «مراقبت از خود با زندگی منظم» گردید.نتیجه گیری: نابینایان برای مراقبت از خود و داشتن زندگی مستقل از یک سبک زندگی منظم سود می برند و این نظم و انضباط را از دیگران نیز انتظار دارند. بنابراین، لازم است اعضای خانواده و ارائه دهندگان مراقبت، مضمون زندگی منظم را در نظر گیرند.

زمینه و هدف: نانوتکنولوژی به علت تولید نانوذرات در اندازه، شکل، ترکیب شیمیایی و پراکنش متفاوت و کاربردهای بسیار آن برای بشر، حوزه تحقیقاتی جذابی محسوب می شود. ساخت، دستکاری و استفاده از نانوذرات فلزی به علت کاهش ابعاد و در نتیجه داشتن ویژگی های حرارتی، نوری و الکترونیکی منحصر به فرد، اهمیت زیادی دارد. روش های تولید زیستی نانوذرات نسبت به روش های فیزیکی و شیمیایی به دلیل کاهش هزینه انرژی و زمان، اولویت دارد. تولید سبز نانوذرات، روشی دوستدار طبیعت است که در آن از حلال های طبیعی استفاده می شود. در این مطالعه سنتز گیاهی نانوذرات نقره با استفاده از گیاه دارویی پنیرک بررسی گردید.روش بررسی: در این مطالعه از عصاره گیاه دارویی پنیرک به عنوان عامل کاهنده برای تولید زیستی نانوذرات نقره استفاده شد. با افزودن نمک نیترات نقره با غلظت 20 میلی مولار به عصاره، واکنش در دمای اتاق انجام گرفت که تغییر رنگ عصاره از زرد کم رنگ به قهوه ای تیره، نشان دهنده تولید نانوذرات نقره بود.یافته ها: در این مطالعه، تشکیل نانوذرات نقره (باوجود پیک جذبی در طول موج حدود 450 نانومتر) با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری نشان داده شد. اندازه و مورفولوژی نانوذرات تولیدشده به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره تعیین گردید. شکل ذرات، کروی و اندازه متوسط آنها در حدود 20 نانومتر بود.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد نانوذرات نقره را می توان با روش زیستی سازگار با طبیعت و بدون استفاده از هرگونه مواد شیمیایی مضر تولید کرد.

زمینه و هدف: تغذیه لوله ای یکی از روش های تغذیه حمایتی در بیماران بستری در بخش ویژه می باشد که باوجود مزایای متعدد، عوارضی نیز برای بیمار به همراه دارد. دانش و عملکرد پرستاران نقش مهمی در جلوگیری و ایجاد عوارض ناشی از تغذیه لوله ای دارد. مطالعه حاضر، به منظور تعیین دانش و مقایسه عملکرد پرستاران بخش ویژه در تغذیه لوله ای با استانداردهای موجود در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی قم صورت گرفت.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، 68 نفر از پرستاران شاغل واجد شرایط در بخش های ویژه بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی قم (سال 1393)، با نمونه گیری دو مرحله ای وارد مطالعه شدند. جمع آوری اطلاعات با پرسشنامه پژوهشگرساخته و چک لیست استاندارد انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس و تی تک نمونه ای، تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری، 0.05 نظر گرفته شد.یافته ها: میانگین نمره دانش و عملکرد پرستاران ویژه در تغذیه لوله ای، متوسط بود. بین نمره عملکرد پرستاران مرد و زن، اختلاف آماری معنی داری وجود داشت (P<0.001). بین نمره عملکرد تغذیه لوله ای پرستاران کمتر از 30 سال و بالاتر از 30 سال، اختلاف آماری معنی داری دیده شد. مقایسه نمره عملکرد با استاندارد نشان داد میانگین نمره 15.2±56، اختلاف آماری معنی داری با نمره استاندارد در سطح کمتر از  0.001دارد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد میانگین نمره عملکرد پرستاران در تغذیه لوله ای در حد متوسط و به طور معنی دار کمتر از استاندارد بوده است. لذا اقدامات آموزشی و آموزش های ضمن خدمت برای کادر پرستاری ضروری به نظر می رسد.

زمینه و هدف: تغذیه صحیح در پیشگیری از بیماری های مزمن و ارتقای سلامتی، نقش به سزایی دارد. عوامل روان شناختی نیز نقش مهمی در شکل گیری انتخاب ها و در نتیجه عادت های غذایی دارند، و شخصیت به عنوان یک عامل کلیدی در این زمینه مطرح است. مطالعه حاضر با هدف تعیین همبستگی ویژگی های شخصیتی با عادت های غذایی در دانشجویان دختر انجام شد.روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی بر روی 224 دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (سال 1393-1392) در بازه سنی 30-18 سال انجام شد. ویژگی های شخصیتی (روان رنجورخویی، برونگرایی، انعطاف پذیری، توافق پذیری، باوجدان بودن (با استفاده از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (NEO) و عادت های غذایی به وسیله پرسشنامه عادات غذایی شامل 20 سوال مرتبط ارزیابی شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. سطح معنی داری، p<0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: در این مطالعه روان رنجورخویی و انعطاف پذیری بالا با امتیاز پایین عادت های غذایی، همبستگی داشت (p<0.01). سطوح بالاتر ویژگی باوجدان بودن با امتیاز بالای عادات غذایی، همبستگی نشان داد (p<0.01). بر اساس تحلیل رگرسیون، با استفاده از ویژگی های شخصیتی، امتیاز عادت های غذایی قابل پیش بینی بود (p<0.01).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و انعطاف پذیری با عادات غذایی ناسالم و باوجدان بودن با عادات غذایی سالم، همبستگی دارد. بنابراین، آموزش های تغذیه ای مناسب بر اساس ویژگی های شخصیتی دانشجویان، به منظور اصلاح الگوهای غذایی و پیشگیری از بیماری های مزمن در آنان توصیه می گردد.

زمینه و هدف: رعایت بهداشت دست توسط کارکنان یکی از راههای مهم کنترل عفونت بیمارستانی است. وجود یک روش یکسان برای اندازه گیری میزان رعایت بهداشت دست در بیمارستان ها در پیشگیری از عفونت می تواند تاثیر زیادی داشته باشد. در این مطالعه میزان رعایت بهداشت دست توسط کارکنان بخش ICU بیمارستان کامکار بررسی گردید.روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی – مقطعی بر روی تمامی کارکنان بخش ICU مرکز آموزشی، پژوهشی درمانی کامکار قم در سال 1393 انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از چک لیست ارسالی وزارت بهداشت (توصیه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی) استفاده گردید.یافته ها: در این مطالعه میانگین رعایت بهداشت دست در ICU، %44.5 بود و پرستاران بیشترین درصد را به خود اختصاص دادند. همچنین استفاده از محلول الکلی برای شستن دست، بیشتر از آب و صابون بود و بیشترین میزان رعایت بهداشت دست در موقعیت بعد از مواجهه با خون و مایعات بدن بیمار گزارش شد. کمترین میزان رعایت نیز مربوط به موقعیت قبل از تماس با بیمار بود.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، لازم است آموزش بیشتری در زمینه بهبود رعایت بهداشت دست صورت گیرد و تمهیداتی نیز برای جلوگیری از کار زیاد کارکنان و تعبیه تجهیزات مورد نیاز برای این رفتار بهداشتی انجام پذیرد.

زمینه و هدف: نوجوانان به عنوان گروهی پرخطر، در معرض ابتلا به اعتیاد قرار دارند. این پژوهش با هدف بررسی نقش افسردگی، روابط خانواده و خودکارآمدی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد در میان نوجوانان انجام شد.روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی - همبستگی بر روی 546 نوجوان دبیرستان های استان لرستان در سال تحصیلی 1394-1393 انجام گرفت. نمونه ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خصوصیات جمعیت شناختی، آمادگی به اعتیاد، افسردگی، روابط خانواده و خودکارآمدی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندمتغیره گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: در این مطالعه بین افسردگی، روابط خانواده و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد، رابط معنی داری وجود داشت (p<0.01). تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد افسردگی، روابط خانواده و خودکارآمدی به ترتیب 37.2، 2 و 2.1 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد را به طور معنی داری پیش بینی می کنند (p<0.0001).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت افسردگی، روابط خانواده و خودکارآمدی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد است که این عوامل می توانند مقدار زیادی از تغییرپذیری آمادگی به اعتیاد در میان نوجوانان را تبیین کنند.

زمینه و هدف: روش های آنالیز پوسچر برای ارزیابی ریسک فعالیت های کاری در بروز اختلالات اسکلتی عضلانی استفاده می شوند. انتظار می رود سطح ریسک ارزیابی شده برای یک شغل معین با روش های مختلف یکسان باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین همبستگی سه روش RULA، QEC و REBA انجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی - همبستگی بر روی کارگران شاغل در 28 گروه شغلی در یک مجتمع ذوب آهن انجام شد. به منظور ارزیابی وضعیت بدنی و استرس های پوسچرال وارده به کارگران، بعد از عکس برداری از وظایف مختلف، تصاویر با روش های RULA، QEC و REBA، آنالیز و سطوح ریسک تعیین گردید.یافته ها: ضریب همبستگی بین روش RULA با روش های QEC و REBA به ترتیب برابر 0.63 و 0.69 و بین روش QEC با روش REBA برابر 0.56 محاسبه شد که در تمام موارد معنی دار بود (p<0.01). ضریب توافق کاپا بین روش RULA با روش QEC و REBA به ترتیب 0.71 و 0.65 و بین روش QEC با روش REBA، 0.36 محاسبه شد که در تمام موارد معنی دار بود (p<0.01).نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر، درک بهتری را نسبت به روش های مختلف ارزیابی مشاهده ای اختلالات اسکلتی عضلانی فراهم می آورد. این نتایج می تواند، به ویژه برای متخصصین ارگونومی هنگام انتخاب روش های ارزیابی پیش از اتخاذ اقدمات مداخله ای سودمند باشد.

زمینه و هدف: عدم وجود یک ارتباط سازنده و مناسب بین مسوولین دانشگاه های علوم پزشکی و والدین دانشجویان می تواند باعث ایجاد مشکلاتی برای دانشجویان و دانشگاه ها شود. در این مطالعه، نگرش ها و چالش های ارتباط والدین با دانشگاه های علوم پزشکی از دیدگاه دانشجویان پزشکی و پرستاری بررسی گردید.روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی - مقطعی بر روی دانشجویان پرستاری و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1393 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 18 سوال در زمینه نگرش و چالش های دانشجویان در مورد ارتباط والدین با دانشگاه های علوم پزشکی بود. داده ها با استفاده از آزمون های تی تست و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.•در مجموع، 102 دانشجو به پرسشنامه ها پاسخ دادند (85%)، که نگرش کلی دانشجویان نسبت به ارتباط والدین با دانشگاه نسبتا مثبت بود و رابطه معنی داری بین نمره نگرش دانشجویان، جنس، نوع رشته تحصیلی و وضعیت تاهل وجود نداشت. 30% دانشجویان، بیشترین نقش را در این ارتباط مربوط به مرکز مشاوره دانشگاه ذکر کردند.•نتایج این مطالعه نشان داد نگرش دانشجویان نسبت به ارتباط والدین آنها با دانشگاه مثبت است، لذا ایجاد مراکز ارتباطی در ارتقای سطح کیفی آموزش دانشجویان و زمینه های همکاری والدین آنها با دانشگاه می تواند موثر باشد.

زمینه و هدف: افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) با توجه به ویژگی های شخصیتی خود، واکنش های متفاوتی به این بیماری نشان می دهند که می تواند بر کیفیت زندگی آنها تاثیرگذار باشد. در این پژوهش، نقش میانجی سبک های مقابله در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با کیفیت زندگی در افراد مبتلا به MS بررسی گردید.روش بررسی: از میان تمامی افراد مبتلا به MS عضو انجمن MS استان قم، 170 نفر به روش نمونه گیری احتمالی در دسترس انتخاب شدند. تمامی بیماران علاوه بر یک پرسشنامه عمومی، به وسیله 3 ابزار استاندارد تاییدشده بین المللی (شامل: پرسشنامه سبک های مقابله با استرس، کیفیت زندگی و ویژگی های شخصیتی) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی - تحلیلی، ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری، p<0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: میانگین سنی بیماران در محدوده سنی 59-18 سال، 8.71±32.34 سال بود که 138 نفر (83.2%) آنان زن بودند. در این پژوهش، بین سبک های مقابله ای با کیفیت زندگی و ابعاد آن در بیماران MS، همبستگی معنی داری وجود داشت. همبستگی بین سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی نیز معنی دار بود. همچنین بین ویژگی های شخصیتی با کیفیت زندگی و ابعاد آن در بین بیماران MS، همبستگی معنی داری وجود داشت. در این مطالعه نتایج تحلیل مسیر، نقش میانجی گری سبک های مقابله ای برای رابطه بین متغیرهای کیفیت زندگی با ویژگی های شخصیتی را به اثبات رساند.نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، بین ویژگی های شخصیتی افراد مبتلا به MS و نوع سبک های مقابله ای مورد استفاده، همبستگی مشخصی وجود دارد که این موضوع می تواند بر کیفیت زندگی این بیماران تاثیرگذار باشد.