مجله تحقیقات زنان(مجله مطالعات زنان)
سال:1389 | دوره:4 | شماره:1 |تعداد مقالات:10

چکیده فارسی:در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه زنان کارآفرین دانشگاهی نسبت به موانع توسعه کارآفرینی در میان زنان شناسایی و بررسی شود. در این پژوهش 37 نفر از زنان کارآفرین در دسترس، مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تهیه پرسشنامه و شناخت موانع موجود، از 7 نفر از کارآفرینان زن مصاحبه عمیق صورت گرفت. سپس برای بررسی اهمیت موانع موجود از پرسشنامه محقق ساخته با سوالات بسته که در آن موانع ذیل عناوین: موانع فردی-خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، مالی و تجاری و موانع ساختاری طبقه بندی شده بود، استفاده شد و از زنان کارآفرین درخواست شد تا میزان اهمیت هر کدام از موارد را بر اساس طیف لیکرت مشخص کنند.نتایج بیانگر این است که موانع مختلفی وجود دارد. مهم ترین موانع بر سر راه کارآفرینان موانع اقتصادی-مالی و تجاری و بعد از آن موانع ساختاری و سپس موانع اجتماعی-فرهنگی که تقریبا در یک سطح بوده و تفاوت معنا داری با یکدیگر ندارند. موانع فوق به شکل معنا دارتری مهم تر از موانع فردی-خانوادگی بوده است و تفاوت میانگین آن با سایر موانع معنا دار است.   چکیده عربی:یحاول هذا البحث دراسة و تحدید رؤی النساء الاکادیمیات المستحدثات لفرص العمل تجاه عقبات تنمیة استحداث فرص العمل لدی النساء. و خضعت فی هذا البحث 37 من النساء المستحدثات لفرص العمل، للاختبار. و من اجل اعداد استمارة الاستبیان والتعرف علی العقبات القائمة، تم اجراء مقابلات معمقة مع 7 من النساء المستحدثات لفرص العمل. و فی سبیل دراسة اهمیة العقبات القائمة، تمت الافادة من الاستبیان الذی یحتوی علی اسئلة مغلقة مصنفة فیها العقبات بالعناوین التالیة: العقبات الفردیة - الاسریة، الاجتماعیة والثقافیة، الاقتصادیة، المالیة والتجاریة، والعقبات البنیویة. و طلب من النساء المستحدثات لفرص العمل، تحدید مدی اهمیة کل من الحالات علی اساس تصنیف لیکرت.و بینت النتائج بان ثمة عقبات مختلفة. واهم العقبات التی تعترض طریق مستحدثی فرص العمل، هی العقبات الاقتصادیة - المالیة والتجاریة و تاتی بعدها العقبات البنیویة و من ثم العقبات الاجتماعیة - الثقافیة والتی کانت تقریبا فی مستوی مماثل و لا تختلف عن بعضها البعض بشکل ذی مغزی. والعقبات الانفة الذکر کانت بشکل ذی مغزی اهم من العقبات الفردیة - الاسریة و ان تفاوت معدلها مع سائر العقبات کان ذا مغزی.

چکیده فارسی:فرار دختران از خانه اگر چه در نگاه اول پدیده ای فردی است اما با توجه به پیامد های سوء آن که در نظم اجتماعی اختلال و آشفتگی ایجاد می کند، منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و انحرافی مانند خودفروشی، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، توزیع مواد مخدر، تشکیل باندهای فساد و فریب سایر زنان و دختران، رواج روسپی گری و شیوع انواع بیماری های مقاربتی و ... می شود. این پدیده سبب می شود که سطح جرم و جنایت در جامعه افزایش یابد و در نتیجه امنیت و سلامت اجتماعی به مخاطره بیافتد.فرار دختران از خانه معلول شبکه پیچیده ای از عوامل موثر خانوادگی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است که شناخت آنها مستلزم تلاش علمی دقیق و جامع است. در این راستا پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر فرار دختران از خانه طراحی و اجرا شده است.در این پ‍ژوهش ابتدا مبانی نظری موضوع در حوزه های نظری گوناگون تدوین و چارچوب نظری و فرضیات تحقیق تنظیم شده و مدل تحلیلی تحقیق طراحی گردیده است.با توجه به محتوای موضوع تحقیق و اهداف و فرضیات مطرح شده در این تحقیق، از روش «علی–مقایسه ای» استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی دختران 12 تا 25 ساله دو شهر تهران و مشهد بوده که به هر دلیلی از منزل فرار کرده اند. در رابطه با دختران فراری، ما عملا با «جامعه در دسترس» سر و کار داریم، یعنی دخترانی که در مراکز گوناگون سازمان بهزیستی در دو شهر تهران و مشهد نگهداری می شوند که در زمان انجام تحقیق حدود 63 نفر در تهران و 80 نفر در شهر مشهد بوده اند. با توجه به حجم محدود جامعه آماری مناسب تر این بود که تمام نمونه موجود مورد مطالعه قرار گیرند. لذا تمام 143 دختر فراری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. جامعه آماری دیگری که برای مقایسه با این جامعه در نظر گرفته شده است شامل تمامی دختران عادی 12 تا 25 ساله شهرهای تهران و مشهد بوده اند. در خصوص دختران عادی نیز با توجه به حجم نمونه، 150 نفر در تهران و 150 نفر در مشهد به شیوه اتفاقی سیستماتیک در پارک ها و مراکز خرید سطح شهرهای تهران و مشهد انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای نتایج به دست آمده از آزمون t، در هر یک از شهرهای مشهد و تهران و بطور کلی در هر دو شهر تفاوت معناداری در شاخص های زیر، بین دختران فراری و غیرفراری وجود دارد: نااستواری روابط والدین، واگذاری مسوولیت بزرگسالان به دختران، وجود سابقه جرم یا رفتار انحرافی در خانواده دختران، تضاد با سرپرستان، احساس اهمیت در خانواده، کنترل اجتماعی خانواده، احساس تبعیض در خانواده، عزت نفس و احساس خوشبختی. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از آن است که متغیرهای؛ نااستواری روابط والدین، سبک تربیتی خانواده، موقعیت اجتماعی-اقتصادی، نوع رابطه دختران با پدر، خودپنداره، تضاد دختران با والدین و پایبندی خانواده به ارزش های دینی در پیش بینی متغیر فرار دختران از منزل معنادار بودند.در پایان راهکارهای دوازده گانه ای بر اساس نتایج حاصله از تحقیق برای کاهش این پدیده اجتماعی پیشنهاد گردید.   چکیده عربی:ان هرب الفتیات من المنزل رغم انه یعد فی النظرة الاولی ظاهرة فردیة، لکن نظرا الی تبعاته السلبیة التی تربک النظام الاجتماعی و تجعله مضطربا، فانه یشکل مصدرا للعدید من السلوکیات الاجتماعیة المضادة و انحرافات مثل البغاء وادمان المخدرات والکحولیات و ترویج المخدرات و تشکیل عصابات البغاء و تضلیل سائر النساء والفتیات و رواج الدعارة و انتشار انواع الامراض الجنسیة و.... ان هذه الظاهرة تؤدی الی زیادة حجم الجریمة فی المجتمع و تعرض امن المجتمع و سلامته للخطر.ان هرب الفتیات من البیت ناتج عن شبکة معقدة من العوامل الاسریة والنفسیة والاجتماعیة والثقافیة و ان التعرف علیها یتطلب بذل جهود علمیة دقیقة و شاملة. و فی هذا السیاق فان البحث الحالی قد انجز بهدف تحدید الاسباب الاجتماعیة المؤثرة فی هروب الفتیات من المنزل.و فی هذا البحث، تم بدایة صیاغة الاسس النظریة للموضوع فی المیادین النظریة المختلفة و من ثم تنظیم الاطار النظری و فرضیات البحث کما تم تصمیم النموذج التحلیلی للبحث.و نظرا الی محتوی البحث والاهداف والفرضیات المطروحة فی هذا البحث، تم اعتماد اسلوب «العلی-المقارن». والعینة المستهدفة فی هذا البحث تشمل جمیع الفتیات اللواتی تتراوح اعمارهن بین 12 الی 25 سنة بمدینتی طهران و مشهد ممن هربن من المنزل لای سبب کان. و فیما یتعلق بالفتیات الهاربات، فاننا نتعامل عملیا مع «العینة المتاحة»، ای الفتیات المتواجدات فی مراکز الرعایة الاجتماعیة بمدینتی طهران و مشهد واللواتی بلغ عددهن اثناء انجاز البحث 63 فتاة من طهران و 80 من مشهد. و نظرا الی الحجم المحدود للعینة المستهدفة، کان من الانسب ان یتم اخضاع جل افراد العینة المتاحة للدراسة. لذلک فان جمیع الفتیات ال 143 الهاربات، خضعن للدراسة. و تم الاخذ بنظر الاعتبار عینة مستهدفة اخری لمقارنتها بتلک المجموعة والتی تشمل جمیع الفتیات العادیات فی الفئة العمریة من 12 الی 25 سنة بمدینتی طهران و مشهد. و فیما یخص الفتیات العادیات و نظرا الی حجم العینة، تم اختیار 150 فتاة من طهران و 150 فتاة من مشهد علی سبیل الصدفة المنظمة فی الحدائق و مراکز التسوق فی مدینتی طهران و مشهد واخضعن للدراسة.و بناء علی النتائج المتاتیة من اختبار t، کانت هناک تباینات ذی مغزی بین الفتیات الهاربات والفتیات العادیات من کل من مدینتی طهران و مشهد و بشکل عام فی کلا المدینتین: هشاشة العلاقة بین الابوین، نقل مسؤولیة الکبار الی الفتیات، وجود سابقة الجریمة او السلوک المنحرف فی اسر الفتیات، التعارض مع الاولیاء، الشعور بالاهمیة فی الاسرة، المراقبة الاجتماعیة للاسرة، الشعور بالتمییز فی الاسرة، عزة النفس والشعور بالسعادة.ان نتائج التحلیل الارتدادی تظهر بان متغیرات، هشاشة العلاقة بین الابوین، طریقة التنشئة فی الاسرة، الموقع الاجتماعی - الاقتصادی، نوع علاقة الفتیات بالاب، التصور الذاتی، تعارض الفتیات مع الابوین والتزام الاسرة بالقیم الدینیة، کانت ذا مغزی فی تکهن متغیر هروب الفتیات من البیت. و فی الختام، یقدم البحث 12 آلیة علی اساس النتائج المتاتیة من البحث لمحاصرة هذه الظاهرة الاجتماعیة.

چکیده فارسی:برساخت بازنمایی خاص، روابط قدرت موجود را منعکس کرده و گفتمان های اجتماعی مسلط را مشخص می کند. این مقاله تحلیل کمی و کیفی آگهی بازرگانی تلویزیون ایران است. هدف اصلی این مقاله بررسی بازنمایی زنان و برساخت تصاویر آن ها از راه گفتمان آگهی های بازرگانی با تاکید بر نقش های جنسیتی است. برای دست یافتن به این هدف با استفاده از برخی مقوله های خاص، 90 آگهی بازرگانی مورد مطالعه قرار گرفت، سپس 7 آگهی بازرگانی بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موف به طور عمیق تحلیل شد.نتایج نشان داد که همه تبلیغات به طور مستقیم یا غیر مستقیم روابط مسلط جنسیتی را نشان می دهند و ارزش های حاکم را تولید و بازتولید می کنند و عناصر محوری گفتمان مسلط آگهی های بازرگانی باعث هژمونیک شدن گفتمان مردانه در روابط جنسیتی می شود. تحلیل ها نشان از تضاد بین واقعیت نقش های جنسیتی در جامعه و تبلیغات بازرگانی تلویزیون است.   چیده عربی: ان بنیة الاظهارالخاصة، تعکس العلاقة فی السلطة السائدة و تحدد الخطاب الاجتماعی السائد. و هذا المقال یتناول بالتحلیل الکمی والکیفی الاعلانات التجاریة فی التلفزیون الایرانی. ان الهدف الرئیسی من هذا المقال یتمثل فی دراسة اظهار المراة و بنیة صورها عن طریق خطاب الاعلانات التجاریة مع التاکید علی الادوار المتعلقة بالجنس (من حیث الذکورة والانوثة). و تم دراسة 90 اعلانا تجاریا من اجل بلوغ هذا الهدف، و ذلک من خلال الافادة من بعض المقولات الخاصة. و من ثم تم تحلیل 7 اعلانات تجاریة علی اساس نظریة خطاب لاکلا و موف بشکل معمق. و اظهرت النتائج بان جمیع الاعلانات تظهر بشکل مباشر او غیر مباشر العلاقات السائدة من حیث نوع الجنس و تقوم بانتاج و اعادة انتاج القیم السائدة و ان العناصر المحوریة للخطاب السائد فی الاعلانات التجاریة تؤدی الی هیمنة الخطاب الرجولی فی العلاقة من حیث نوع الجنس. و تفید التحلیلات بان هناک تعارض بین حقیقة الادوار من حیث الجنس فی المجتمع والاعلانات التجاریة التلفزیونیة.

چکیده فارسی:مقاله حاضر برگرفته از نتایج یک تحقیق تجربی درباره پیامدهای اجتماعی تحصیلات عالی در زنان شهر تهران است. در چند دهه گذشته زنان در ایران تحرک فرهنگی و آموزشی بارزی را تجربه کرده اند؛ به طوری که فقط در بخش آموزش عالی شاهد افزایش چشمگیر حضور زنان بوده ایم. ارتقای سطح تحصیلات زنان آثار و نتایج متعددی بر روابط، شرایط و موقعیت های اجتماعی-اقتصادی آنان در جامعه داشته و در مقابل منشا تغییرات و تحولاتی در روابط آنان با محیط اجتماعی شده است.در تحقیق حاضر تاکید عمده بر تاثیرات تحصیلات عالی در زنان بر سن ازدواج، میزان باروری، کنترل خشونت خانگی، احساس خود اثربخشی، مشارکت اجتماعی و فرصت های اشتغال در خارج از خانه بوده است.روش تحقیق در مطالعه حاضر از نوع توصیفی و مبتنی بر پیمایش است. از این منظر تحقیق از نوع همبستگی علی و پس رویدادی است.جامعه تحت مطالعه را زنان 18 تا 60 سال شهر تهران تشکیل می دهند که بر اساس سرشماری سال 1385 حدود 2730275 نفر است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران با احتساب دقت احتمالی 5 درصد حدود 384 نفر محاسبه شده است که با استعانت از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای(pps) انتخاب شده است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که:با برخورداری زنان از تحصیلات عالی، سن ازدواج در آنان افزایش پیدا کرده و در مقابل میزان باروری آنان کاهش پیدا می کند، هم چنین میزان کنترل آنان بر خشونت خانگی افزایش می یابد، میزان مشارکت آنان در فراشدهای اجتماعی ارتقا پیدا می کند و بالاخره با افزایش سطح تحصیلات عالی، فرصت های بیش تری برای اشتغال در محیط خارج از خانه برای آنان فراهم می شود. با این توصیف نتایج تحقیق تفاوت معناداری را میان دو گروه از زنان دارای تحصیلات عالی و فاقد تحصیلات عالی از حیث شیوه های فرزندپروری و میزان مشارکت در فرایند تصمیم گیری های مربوط به امور خانه و خانواده نشان نداد.   چکیده عربی:هذا المقال مستخرج من نتائج بحث تجریبی اجری فی خصوص التبعات الاجتماعیة للتعلیم العالی للمراة بمدینة طهران. و قد جربت المراة الایرانیة خلال العقود الاخیرة تحرکا ثقافیا و تعلیمیا ملفتا بحیث اننا شهدنا حضورا ملحوظا للمراة فی قسم التعلیم العالی. ان ارتقاء مستوی التعلیم العالی لدی المراة کانت له اثار و نتائج عدیدة علی العلاقات والظروف والموقع الاجتماعی - الاقتصادی للمراة فی المجتمع، و تحول الی مصدر للتغیر والتطورات فی علاقاتها مع البیئة الاجتماعیة.و یرکز هذا البحث علی اثر التعلیم العالی لدی المراة علی سن الزواج و نسبة الحمل والسیطرة علی العنف الاسری والشعور بالتاثیر الذاتی والمساهمة الاجتماعیة و فرص العمل فی خارج المنزل.ان اسلوب البحث فی الدراسة الحالیة هو من النوع الوصفی والمبنی علی الدینامیکیة. و من هذا المنطلق فان البحث هو من نوع التضامن العلی و خلفیة الحدث.والوسط الذی تستهدفه الدراسة هن النساء فی الفئة العمریة بین 18 الی 60 عاما بمدینة طهران و یبلغ عددهن نحو 2730275 وفقا للتعداد السکانی لعام 2006. و تم حساب النموذج الاحصائی علی اساس صیغة کوکران مع احتساب الدقة المحتملة ب 5% لنحو 384 شخصا و تم انتخابهن علی اساس اسلوب العینة العنقودیة متعددة المراحل (pps).ان نتائج تحلیل المعطیات واختبار فرضیات البحث تظهر:انه مع تمتع المراة بالتعلیم العالی، فان سن الزواج یرتفع لدیها و تنخفض فی المقابل لدیها نسبة الحمل. کما تزداد سیطرتها علی العنف الاسری، و تزداد مساهمتها فی التطورات الاجتماعیة اضافة الی توافر المزید من فرص العمل لها فی خارج المنزل فی ظل ارتفاع مستوی التعلیم العالی لدیها. و مع ذلک فان نتائج البحث لم تظهر تباینا ذا مغزی بین مجموعتی النساء اللواتی یتمتعن بالتعلیم العالی واللواتی یفتقدن الیه من حیث اسالیب تنشئة الابناء و مدی المشارکة فی عملیة صنع القرار المتعلق بشؤون المنزل والاسرة.

چکیده فارسی:بشر در حیات اجتماعی خود با بحران های متعددی مواجه است که مدیریت آن مستلزم اتخاذ مجموعه ای از نگرش های دور و نزدیک است. فقر نیز یکی از دیرپاترین بحران های جوامع بشری است که در طول تاریخ، تعداد بسیاری از انسان ها را درگیر خود ساخته است. شاید یکی از دلایل دیرپایی این بحران، روش های نامناسب مواجهه با آن باشد؛ بدیهی است که حل چنین مسائلی باید در گذر نسل ها و در چشم انداز بلندمدت صورت پذیرد و به ویژه نیروهای جوان را درگیر سازد؛ جوانانی که سازندگان جامعه آینده اند و نوع نگاه آن ها به هر مساله نقش مهمی در شیوه مواجهه با آن مساله دارد.در میان جوانان، نقش بانوان به لحاظ تاثیر در شیوه های تربیتی و آموزشی نسل های آینده، حایز اهمیت ویژه ای است. از این رو در پژوهش حاضر ضمن تامل بر اهداف سند ملی توسعه امور جوانان و تاکیدات اهداف توسعه هزاره، نقش دختران در مواجهه با مساله فقر در آینده بررسی شده است.نتایج پژوهش نشان از آن است که دختران جوان ساکن کشورهای فقیر آن را به مثابه یک واقعیت موجود پذیرفته ا ند که همین امر موجب انتقال این تفکر به آیندگان می شود، در حالی که دختران جوان شرکت کننده در همایش بین المللی «ائتلاف جهانی برای مشارکت شهروندان» که معمولا از اقشار متوسط و بالاتر کشورهای گوناگون بودند، به اهمیت مبارزه با فقر و فقرزدایی ایمان داشتند.   چکیده عربی:یمر الانسان فی حیاته الاجتماعیة بالعدید من الازمات، تتطلب ادارتها وجود مجموعة رؤی بعیدة و قریبة. ان الفقر یعد احد اقدم الازمات التی تواجهها المجتمعات البشریة و یطال عددا کبیرا من الناس. و قد یکمن احد الاسباب المتذرجة لهذه الازمة، فی الاسالیب غیر الملائمة فی مواجهته. و بدیهی فان معالجة قضایا کهذه یجب ان تتم من خلال الاجیال و فی افاق بعیدة الامد لاسیما اقحام القوی الشابة فی القضیة، الشبان الذین هم صناع مجتمع المستقبل و نوع نظرتهم الی ای مسالة، له دور مهم فی معالجة تلک المسالة. و من بین الشبان، تضطلع المراة بدور مهم و خاص فی هذا الخصوص بسبب تاثیرها علی انماط تنشئة و تعلیم الاجیال المستقبلیة. لذلک فان هذا البحث یتوقف عند اهداف الوثیقة الوطنیة لتنمیة شؤون الشباب و تاکیدات اهداف التنمیة الالفیة، اضافة الی التطرق الی دور الفتیات فی التصدی لمسالة الفقر فی المستقبل. و تشیر نتائج البحث الی ان الفتیات الشابات من سکان البلدان الفقیرة، قد قبلن بذلک کواقع قائم، و هذا الامر یسهم فی نقل هذه الفکرة الی الاجیال المستقبلیة، فی حین ان الفتیات الشابات اللواتی شارکن فی مؤتمر «التحالف العالمی لمشارکة المواطنین» الدولی والذین کانوا عادة من الطبقات المتوسطة والاعلی منها من مختلف الدول، کن یؤمن باهمیة مکافحة الفقر والقضاء علیه.

چکیده فارسی:روند افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها و تسریع این روند به خصوص در سال های پس از انقلاب که به طور عمده مردان جوان را شامل می شد، نقش و جایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان روستایی را (به خصوص زنانی را که به کار کشاورزی اشتغال دارند) پررنگ تر می کند. این تحول جمعیتی بخشی از مسوولیت سنگین اقتصادی را در فرایند تولید بر دوش زنان نهاده است و به نظر می رسد که لازم است به طور جدی پیامدهای این تغییر در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و حقوقی مد نظر قرار گیرد.مقاله حاضر نیز حاصل پژوهشی است که به منظور آگاهی از مشکلات زنان کشاورز انجام شده است. با توجه به این که پژوهش حاضر تلاش می کند تا به ترسیم وضعیت موجود و ارائه راهکارهایی برای دستیابی به وضعیت مطلوب بپردازد، از این رو در پی اثبات فرضیه خاصی نیست. بر این اساس پژوهش به دنبال پاسخ گویی به سوالات ذیل است:مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی نداشتن آنان به اشتغال مناسب کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی به منابع کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی آنان به تسهیلات و اعتبارات کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص برخورداری از دستمزد کافی کدامند؟ چه راهکارهایی برای کاهش یا رفع این مشکلات وجود دارد؟ فرایندهای قانونی اجرای راهکارهای یاد شده کدامند؟مقاله حاضر به بررسی نظرات مسوولان ترویج کشاورزی در 30 استان کشور می پردازد. بخشی از نتایج به دست آمده در این پژوهش عبارتند از:_ زنان برای برخورداری از انگیزه بیش تر و افزایش مشارکت در امور کشاورزی و تولید، از مالکیت زمین بهره مند شوند؛_ اختصاص درصدی از اعتبارات خاص بخش کشاروزی به زنان کشاورز؛_ کاهش اختلاف دستمزد و ساعت های کار بین زنان و مردان؛_ سامان دهی و ارائه راهنمایی زنان کشاورز در جهت تولید و فراوری مبتنی بر نیازهای بازار؛_ ایجاد ظرفیت ها و توانایی در زنان روستایی برای استفاده از فناوری؛_ ایجاد فرصت های شغلی جدید برای زنان روستایی تحصیل کرده.   چکیده عربی:ان وتیرة هجرة القرویین الی المدن و تصاعدها لاسیما فی سنوات ما بعد انتصار الثورة والتی تغطی عادة الرجال الشباب، اضفت اهمیة و رونقا علی الدور والمکانة الاقتصادیة والاجتماعیة للمراة القرویة لاسیما النساء اللواتی یعملن فی الحقل الزراعی. ان هذا التغیر السکانی، وضع جزء من المسؤولیة الاقتصادیة الجسیمة فی عملیة الانتاج علی عاتق المراة و یبدو انه یجب الترکیز بشکل جاد علی نتائج هذا التغیر فی المیادین الاقتصادیة والاجتماعیة والقانونیة. و هذا المقال هو حصیلة بحث انجز بهدف التعرف علی مشاکل المراة المزارعة. و نظرا الی ان هذا البحث یحاول اعطاء صورة عن الوضع القائم و تقدیم آلالیات الکفیلة لبلوغ الوضع المرجو، لذلک فانه لیس بصدد اثبات فرضیة خاصة. و بناء علی ذلک فان البحث یحاول الرد علی التساؤلات التالیة:ما هی اهم مشاکل المراة المزارعة فیما یخص عدم حصولها علی فرص العمل الملائمة؟ و ما هی اهم مشاکل المراة المزارعة فی الحصول علی المصادر؟ و ما هی اهم مشاکل المراة المزارعة فی الحصول علی التسهیلات والاعتمادات؟ و ما هی اهم مشاکل المراة المزارعة فی التمتع بالاجر المکفی؟ و ما هی الالیات التی تسهم فی خفض او ازالة هذه المشاکل؟ و ما هی القواعد القانونیة التی تکفل تنفیذ الالیات المذکورة؟و یتطرق هذا المقال الی آراء مسؤولی التنمیة الزراعیة فی 30 محافظة فی البلاد. ان جانبا من النتائج المتحصلة من هذا البحث هی:- تتمتع المراة بملکیة الارض من اجل خلق المزید من الدوافع لدیها و زیادة مساهمتها فی الشؤون الزراعیة والانتاج- رصد نسبة مئویة من الاعتمادات الخاصة بالقطاع الزراعی للمراة المزارعة- خفض الفوارق فی الاجور و ساعات العمل بین المراة والرجل- تنظیم و تقدیم المشورة للمراة المزارعة من اجل الانتاج الذی یلبی احتجاجات السوق- ایجاد الطاقات والقدرات لدی المراة القرویة لاستخدام التکنولوجیا - خلق فرص عمل جدیدة للمراة القرویة الدارسة

چکیده فارسی:پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه دو نسل از زنان ایرانی از نظر قرارگیری در انواع منزلت های هویت شغلی (هویت موفق، هویت بحران زده، هویت سردرگم و هویت دنباله رو) می پردازد. روش مطالعه، روشی توصیفی است و جامعه مورد پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی و مادران آن ها است. نمونه انتخابی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفته است. به این منظور از بین کلیه دانشکده ها به صورت تصادفی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی و سپس از بین کلیه رشته ها، رشته تکنولوژی آموزشی و سپس سه کلاس به صورت اتفاقی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه باز پاسخ محقق ساخته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا، آزمون حقیقی فیشر و نرم افزار spss انجام شد. نتایج یافته ها نشان از آن است که بین دو گروه مورد مطالعه از نظر قرارگیری در انواع منزلت های هویت شغلی تفاوت معناداری مشاهده شده است.   چکیده عربی:ان هذا البحث یتناول دراسة و مقارنة جیلین من النساء الایرانیات من حیث موقعهن المتعلق بالهویة المهنیة (الهویة الناجحة، الهویة المتأزمة، الهویة المرتبکة، الهویة التابعة). و اسلوب الدراسة هو اسلوب وصفی والعینة المستهدفة فی البحث، هی جمیع الطالبات بجامعة العلامة طباطبائی و امهاتهن. و تم اختیار العینة، علی اساس نموذج الانتخاب بطریقة اختیار العینة العنقودیة متعددة المراحل. و بذلک تم انتخاب کلیة علم النفس والعلوم التربویة من بین جمیع الکلیات و فرع تکنولوجیا التعلیم من بین جمیع الفروع الدراسة بشکل عشوائی و من ثم تم انتخاب ثلاثة فصول دراسیة کیفما اتفق. والاداة المستخدمة فی هذا البحث، استمارة استبیان مفتوحة للرد المحقق. و تم تحلیل المعطیات بالافادة من اسلوب تحلیل المحتوی والاختبار الحقیقی ل فیشر و برمجیات spss. ان نتائج المعطیات تشیر الی ان هناک تباینا ذا مغزی بین العینتین من ناحیة التموضع فی انوع مکانات الهویة المهنیة.