چکیده فارسی:پذیرش نظریه لوح سفید و «اصاله الحس» (به معنایی اعم از حس ظاهری و باطنی) در حوزه آگاهی های تصوری، و قبول «اصاله العقل» در محدوده آگاهی های تصدیقی به عنوان دو مبنای مورد پذیرش حکیمان مسلمان مستلزم ظهور دو مشکل درمورد پدیدارهای نایابی چون تجارب وحیانی است.مشکل اول، مساله بیان ناپذیری است؛ و مشکل دوم، تشخیص روش قابل اعتماد در داوری، نسبت به سرشت و آثار این گونه امور خارج از دسترس تجارب مشاع (درونی/ بیرونی) می باشد.درمورد مشکل دوم، یعنی روش داوری نسبت به پدیدارهایی چون «وحی»، چهار احتمال پیش روی ماست:1. موضع تعلیق گرفتن و از هرگونه داوری طفره رفتن؛2. سعی بر دستیابی به تجاربی این گونه؛ مشروط بر آنکه چنین امری ممکن باشد؛3. از تمثیل و مدل سازی بهره گرفتن؛4. رجوع به واجدان چنین تجاربی، یعنی انبیا؛ و اتخاذ موضعی درون دینی به جای منظر برون دینی؛کوشش ما در این مقاله ضمن توضیح معنای مدل، و تشریح مخاطرات معرفتی حاصل از به کارگیری مدل ها، تبیین این نکته است که تنها راه قابل اعتماد برای داوری درمورد امور تجربه گریزی چون وحی، روش چهارم می باشد.
چکیده عربی:إنّ القبول بنظریة اللوح الأبیض وأصالة الحس (بما یعنیه ذلک من الحس الظاهری والباطنی) فی مجال التصوّرات، وقبول أصالة العقل فی مجال التصدیقات، کقاعدتین مقبولتین لدی الحکماء المسلمین، ینتهی ببروز مشکلتین فی ما یخص بعض الظواهر النادرة مثل تجربة الوحی.المشکلة الاولی: قضیة تعذّر بیانها، والمشکلة الثانیة: وضع منهج یمکن اعتماده للحکم علی طبیعة ونتائج مثل هذه الامور الخارجة عن متناول التجارب المتعارفة (الداخلیة والخارجیة). فی ما یخص المشکلة الثانیة وهی منهج الحکم علی ظواهر مثل الوحی، هناک أمامنا أربعة احتمالات، وهی:1. موقف التهرب وعدم الادلاء بأی رأی أو حکم؛2. محاولة اختبار تجارب من هذا النوع؛ وهذا یشترط فیه أن یکون مثل هذا الامر متیسّراً.3. اعتماد اسلوب ایجاد مثیل مشابه؛4. الرجوع إلی من عاشوا مثل هذه التجارب؛ أی الأنبیاء، واتخاذ موقف فی اطار الدین بدلاً من النظر من خارج الدین.نوضّح فی هذا البحث معنی التمثیل المشابه، ونشرح المخاطرات المعرفیة المتّخذة من اعتماد هذه النماذج، ثمّ نبیّن هذه المسألة وهی إنّ السبیل الوحید الذی یمکن التعویل علیه للحکم فی ما یخص الامور التی لا تخضع للتجربة، مثل الوحی، هو السبیل الرابع.