انتخابات و مشارکت سیاسی، از نمادهای مشترک بین نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای برخوردار از نظام دموکراتیک است. در تبیین چگونگی مشارکت شهروندان، ترجیحات رای دهی و کیفیت تصمیم گیری در گزینش و رای دادن به نامزدهای انتخاباتی، سه الگو و رویکرد نظری؛ جامعه شناسی سیاسی، اقتصاد سیاسی و روان شناسی سیاسی وجود دارد.مقاله حاضر، ضمن تحلیل و ارزیابی این سه دسته نظریه، در پاسخ به این پرسش که در جمهوری اسلامی، رفتار انتخاباتی شهروندان، با کدام یک از الگوها و بنیان های نظری جامعه شناسی، اقتصاد سیاسی و روان شناسی سیاسی قابل تبیین است، بر این فرضیه تاکید دارد که رفتار انتخاباتی و رای دهی، پدیده ای زمان پرورده، زمینه پرورده و مکان پرورده است و از این رو نمی توان به فرا نظریه ای جهان شمول دست یافت که چرایی و چگونگی و محتوای رای دهی شهروندان را در همه کشورهای جهان و حتی در همه حوزه های انتخابیه درون یک واحد جغرافیایی، بر اساس آن مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. به عبارت دیگر، مبانی تاثیر گذار بر رفتار شهروندان در جمهوری اسلامی ایران را باید در فرهنگ سیاسی مردم، خلقیات و تجربیات قبلی شهروندان، تعاملات گذشته مردم با نامزدها و گفتمان ها و شبکه های اجتماعی که رای دهندگان به آن تعلق دارند، جستجو کرد.