ایران و ترکیه دو کشور مهم منطقه می باشند که علیرغم اشتراکات هویتی، تاریخی و ژئوپلتیکی، قدمتی از رابطه مبتنی بر «همکاری توام با رقابت» را سپری کرده و نتوانسته اند فرایندی رو به تکامل در روابط داشته باشند. بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، روی کار آمدن دولت اسلام گرا در ترکیه به این انتظارات دامن زده که روابط دو طرف با فاصله گرفتن از تنش و رقابت های سنتی، به سمت همکاری بیشتر سوق پیدا کند که چنین انتظاری در سال 2002 با شروع حکمرانی حزب عدالت و توسعه پیش آمد ولی برآیند روابط دو کشور در ده سال اول حکومت این حزب نشان می دهد که هر چند در حوزه اقتصادی و تجاری روابط طرفین به بالاترین حد خود رسیده ولی در حوزه های دیگر همچون سیاسی و امنیتی و موضوعات ثالث، رقابت دو کشور به طرز کم سابقه ای بیشتر شده و گاها به حد تعارض رسیده است. این مقاله پس از نگرشی کوتاه به عوامل بنیادین موثر بر واگرایی، سعی دارد حوزه های رقابت در روابط دو کشور را در یک دهه حکومت داری حزب عدالت و توسعه واکاوی کند.