از مهم ترین مشخصه های اقتصاد سیاسی بین الملل میان رشته ای بودن آن است. این رشته که به شدت در غرب مورد توجه قرار گرفته است از تمامی رشته های علوم انسانی همچون سیاست، اقتصاد، جامعه شناسی، انسان شناسی، فلسفه، سیاست مقایسه ای و سازمان های بین المللی برای درک مسائل پیچیده چندسطحی و چندمتغیری اقتصاد جهانی استفاده می کند. ضمن این که در این رشته سعی می شود از تمامی سطوح تحلیل که شامل سطح فردی یا فروملی، سطح ملی و بین المللی می شود، استفاده گردد. این مقاله با چنین نگرش میان رشته ای و چندسطحی و با تمرکز بر روی تعامل بازار و دولت یا قدرت و اقتصاد که در قلب اقتصاد سیاسی بین الملل قرار دارد، تلاش نموده به تبیین اقتصاد سیاسی بین الملل از منظر تئوریک و عملی بپردازد. علاوه بر این در این نوشتار به منظور درک عمیق تر از اقتصاد سیاسی بین الملل سعی شده مسائل نظری ازطریق مطالعه موردی تعامل چین و ایالات متحده آمریکا، به شکل عینی مورد بررسی قرار گیرند.