در تذکره ها و آثار عرفانی همواره از ملامتیه به عنوان گروهی از اهل تصوف و عرفان یاد می شود و در شرح احوال و آثارشان به بیان چند اصل مورد تاکید ملامتیه و برشمردن چند نام و لقب به عنوان اهل ملامت اکتفا می گردد و آن چنان که شایسته جایگاه برجسته و تاثیرگذار اندیشه های ملامتی در پهنه ادب پارسی است. به تبیین نقش ایشان پرداخته نمی شود و زمینه های باورهای ایشان در بدنه عرفان اسلامی بررسی نمی گردد. در این مقاله در پی اثبات آنیم که غزل فارسی از آغاز به ابزاری برای تعلیم آموزه های ملامتی بدل شده است و نگارش این مقاله، در واقع گامی است در مسیر بازشناسی هویت فرهنگی و ادبی ملامتیان و یافتن رد تاثیر شگرف آموزه ها و باورهای ایشان در غزل فارسی و به ویژه بنیان گذاری گونه ای از غزل با عنوان «قلندریات».