«قید» نامی است که دکتر آذرنوش در سال 1367 شمسی، بر منصوب های غیررکن در نحو عربی نهاد و نشانه آن را نصب دانست. مقاله حاضر، ضمن تایید این نام گذاری، با دلایلی قید را دارای دو قالب دانسته است: یکی مفرد و منصوب که آذرنوش پیش تر بدان اشاره کرده بود و دیگری مرکب و مجرور با حرف جر که نگارنده آن را ادعا کرده و دلایلی برای اثبات آن آورده است.این دلایل عبارت اند از: خویشاوند شمردن نصب و جر ازسوی برخی نحویان قدیم، تصریح دستورنویسان فارسی به قیدبودن ترکیب های جار و مجرور به کاررونده در فارسی، امکان مجرورشدن بخش عظیمی از منصوبات عربی با حرف جر، معادل یابی بسیاری از این منصوبات با یک جار و مجرور مشابه به دست واژه نامه نویسان. هدف از این پژوهش آن بوده که در کنار قالبی که دکتر آذرنوش برای قید عربی پیشنهاد کرده است، قالب دومی ــ جار و مجرور ــ برای آن نشان دهد تا از این راه، به آموزش نحو عربی به عربی آموزان یاری رساند. با این راهکار، برای بسیاری از جار و مجرورهایی که اغلب نقشی برای آن ها تعیین نمی شود، نقشی دستوری معین می گردد و درنهایت، برای قید دو قالب مفرد ــ اغلب منصوب و مرکب ــ به دست می آید. سرانجام، قید در عربی یا واجب النصب است یا واجب الجر و یا جائز النصب و الجر.