جهانی شدن، مفهومی است که هم به فشرده شدن جهان و هم به تشدید آگاهی درباره جهان به عنوان یک کل و هم وابستگی متقابل و واقعی جهان و هم به آگاهی و یکپارچگی جهان اشاره دارد. جهانی شدن فرایندی است که در ابعاد مختلف زندگی بشر به ویژه در بعد تولید، حکومت، جامعه، دانش، فرهنگ و تعلیم و تربیت، تاثیراتی را به شرح زیر بجا گذاشته است. در قلمرو تولید: جهانی شدن به میزان قابل توجهی جایگاه سرمایه داری را به عنوان ساختار غالب تولید در تاریخ معاصر، تقویت کرده است. در قلمرو حکومت: جهانی شدن نقش اصلی را در ظهور حکومت پساخودمختار داشته است. در قلمرو جامعه: جهانی شدن معاصر جایگاه ملیت را به عنوان چارچوب اصلی همبستگی جمعی، به طور بنیادی تضعیف نکرده، بلکه به سست شدن برخی از پیوندهای میان ملت ها و دولت ها کمک کرده است. در قلمرو دانش ساختار دانش، همراه با چارچوب جامعه، حکومت و تولید چهارمین جنبه اصلی نظام اجتماعی را تشکیل می دهد. اثرات جهانی شدن بر دانش را می توان در ابعاد معرفت شناسی، هستی شناسی، روش شناسی و زیبا شناسی نام برد. و در بعد تاثیر جهانی شدن بر تعلیم و تربیت می توان گفت که، امروزه تغییرات اجتماعی-اقتصادی ساختارهای آموزش و پرورش را متاثر ساخته است و نیاز به تغییر محتوا و ساختارهای آموزشی را مورد تاکید قرار داده است. بسیاری از مطالعات بر این نکته دلالت دارند که اصلاحات آموزشی با تغییرات اقتصادی و اجتماعی در سطح بین المللی پیوند خورده است. با این وجود پدیده جهانی شدن چالش تجربی جدیدی را مطرح ساخته است. جهانی شدن نیاز به سازماندهی مجدد دنیای بازار کار و اقتصاد را عنوان می کند و در نتیجه نیاز فزاینده ای به دانش و اطلاعات نو را به وجود آورده است. به طور کلی جهانی شدن فرایندی است که حاکمیت و هویت فرهنگی ملل را در سطوح خرد و کلان تحت تاثیر قرار داده است، لذا نظام های آموزشی که انتقال دهنده، معرفت بشری به دانش آموختگان خود هستند، نمی توانند خود را جدا و یا به دور از این فرایند رو به گسترش در نظر گیرد.