واحدهای مسکونی روستایی ضمن برخورداری از ارزش های معماری همانند سادگی الگوهای بصری و زیبائی شناختی، هماهنگی با عملکرد زیستی و معیشتی، استفاده از مصالح محلی و دانش بومی بیشترین انطباق رابا محیط طبیعی به عنوان بستر اصلی فعالیت های انسانی دارا می باشد که هویت خاص و ویژه ای به آن می بخشد. موضوع هماهنگی و انطباق معماری با ویژگیهای جغرافیایی محل و به ویژه عناصر اقلیمی فراهم کننده محیطی است که حداکثر آسایش بیوکلیمایی را در طول سال با حداقل هزینه برای انسان مهیا می کند. موضوع مقاله تاثیر گذاری عوامل جغرافیایی بر الگوی مسکن روستایی است که در بررسی الگوهای معماری مساکن روستایی استان کرمان عواملی مانند وسعت، اختلاف ارتفاع، عوامل جغرافیایی مانند اقلیم، توپوگرافی و شکل زمین مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی است که با استفاده از منابع موجود، اطلاعات جمع آوری و در محیط GIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تهیه نقشه هریک از عوامل موثر، با استفاده از توابع مطرح در GIS چون 3D Analyst, Spatial Analyst و Interpolation و تلفیق و ترکیب نقشه ها با یکدیگر نقشه های پهنه بندی هر یک از عوامل جغرافیایی تولیدشده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استان کرمان را می توان به پنج پهنه اقلیمی و چهار پهنه ارتفاعی و سه پهنه جغرافیایی و نهایتا به چهار پهنه معماری تقسیم نمود. با توجه به نتایج تحقیق راهکارهایی ارائه گردیده است.