مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه (بهبود)
سال:1386 | دوره:11 | شماره:2 (پیاپی 33) |تعداد مقالات:16

سابقه و هدف: با گسترش وسیع بیماری ایدز در جهان و از زمانی که مشخص شد انتقال بیماری به طور مستقیم انجام می گیرد، زنان اغلب به عنوان «مخازن آلودگی و عفونت» شناخته شده اند که نه فقط شوهران، بلکه نوزادان خود را نیز در معرض تهدید قرار می دهند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزش بهداشت در پیشگیری از ایدز در همسران معتادان خود معرف شهر کرمانشاه در سال 1383 انجام گرفته است.مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی به صورت قبل و بعد می باشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود که از میان 237 نفر جامعه آماری 40 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. به منظور تعیین تاثیر آموزش بهداشت، برنامه آموزشی بر اساس نتایج آزمون اولیه و نیاز گروه تحت آموزش تدوین شد و با استفاده از روش سخنرانی، جزوه، استفاده از وسایل آموزشی دیداری (نمایش فیلم و ...) همراه با پرسش و پاسخ طی سه هفته به اجرا درآمد. به منظور کاهش تاثیر عوامل مداخله گر، دو ماه پس از اتمام برنامه آموزشی، آزمون ثانویه انجام شد. در نهایت داده های پژوهش به وسیله آزمون های تی، همبستگی و آنالیز واریانس مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که 77.5 درصد از افراد تحت مطالعه خانه دار بودند. بیشترین میزان فراوانی افراد از نظر سنی مربوط به گروه سنی 31-26 و کمترین آن مربوط به گروه سنی 48-38 سال بود. بین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد نمونه های پژوهش قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی تفاوت آماری معناداری وجود داشت (P<0.00001). همچنین بیشترین منبع کسب اطلاعات در مورد ایدز (100%) در افراد مورد پژوهش، رسانه های جمعی (رادیو و تلویزیون) بوده است و مراکز بهداشتی درمانی و دوستان و آشنایان از نظر منبع کسب اطلاعات در مورد بیماری ایدز و روش های پیشگیری از آن به ترتیب با 50، 40 و 5 درصد در مکان های بعدی قرار داشتند.بحث: برنامه آموزش بهداشت در ارتقای سطح آگاهی و افزایش نگرش و عملکرد مثبت افراد مورد پژوهش موثر بوده است. به طور کلی در برنامه های پیشگیری موفق در خصوص ایدز باید 3 عامل اساسی: آموزش و اطلاع رسانی با کیفیت خوب، خدمات بهداشتی مناسب و یک محیط اجتماعی حمایت کننده مدنظر قرار گیرد.

سابقه و هدف: اعمال جراحی اندام تحتانی با استفاده از بیهوشی عمومی، بی حسی ناحیه ای و بلوک های عصبی امکان پذیر است. در بیماران در معرض خطر مانند بیماران قلبی عروقی و تنفسی و نیز ناپایداری همودینامیک می توان برای کاهش عوارض در جراحی های زیر زانو از بلوک عصبی اندام تحتانی در ناحیه پوپلیته استفاده نمود که روشی امین است. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر افزودن فنتانیل به لیدوکایین در بلوک عصب سیاتیک در حفره پوپلیته بر مدت، وسعت و عوارض بلوک عصب در بیماران تحت عمل جراحی پا به عمل آمده است.مواد و روش ها: این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی در روی 34 نفر نمونه در دسترس در دو گروه 17 نفری مراجعه کننده برای جراحی اندام تحتانی به مرکز آموزشی درمانی آیت اله طالقانی کرمانشاه مراجعه انجام شد. روش بی حسی به شیوه خلفی و در یک گروه با استفاده از 40 میلی لیتر لیدوکایین 1.5 درصد و در گروه دیگر 20 میلی لیتر لیدوکایین به همراه یک صد میکروگرم فنتانیل انجام شد. سپس زمان شروع، مدت بی حسی و بی حرکتی، درجه بی حسی و بی حرکتی و عوارض بلوک در دو گروه ثبت و با استفاده از آزمون های مناسب آماری (t مستقل، مجذور کای و فیشر) با هم مقایسه گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که زمان شروع بلوک حسی در گروه اول در 46.7 درصد آن ها 2-1 دقیقه و در بقیه موارد 3 دقیقه بود؛ این زمان در گروه دوم در 84.2 درصد 3-2 دقیقه بود که تفاوت آن ها معنادار نبود (p=0.723). میانگین شروع بلوک حرکتی در گروه اول 3.64 دقیقه و در گروه دوم 4.4 دقیقه بود که تفاوت آن ها معنادار بود (p=0.014). میانگین طول مدت بلوک حرکتی در گروه اول 296.5 دقیقه و در گروه دوم 190.6 دقیقه بود که اختلاف آن ها معنادار بود (p=0.001).بحث: بر اساس یافته های این مطالعه استفاده از لیدوکایین به تنهایی و لیدوکایین به همراه فنتانیل در بلوک عصب سیاتیک حفره پوپلیته در عمل از نظر مدت، وسعت و عوارض تفاوت معناداری نداشتند؛ بنابراین می توان به جای حجم بیشتری از لیدوکایین از مقدار کمتری لیدوکایین به همراه فنتانیل استفاده نمود. پیشنهاد می شود که سایر همکاران مطالعات بیشتری در این خصوص به عمل آورند.

سابقه و هدف: سنگ های ادراری که عمده آن ها از نوع اگزالات کلسیم است، از مشکلات شایع و روبه افزایش جوامع بشری است. جمع آوری ادرار 24 ساعته خصوصا در بچه ها برای تعیین دفع کلسیم ادراری مشکل است؛ لذا تعیین نسبت کلسیم به کراتینین ادرار تصادفی غیر ناشتا روشی کاربردی برای تعیین افراد هیپرکلسیوریک است. برای نیل به این هدف تعیین طیف طبیعی نسبت کلسیم به کراتینین ادرار تصادفی غیر ناشتا بر حسب سن و جنس ضروری است. هدف این مطالعه تعیین درصد دفع بالای کلسیم ادارار و معرفی روشی نوین به جای جمع آوری ادرار 24 ساعته در 4 گروه سنی و جنسی برای تعیین کلسیم ادرار در جمعیت استان کرمانشاه است.مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی (توصیفی تحلیلی) در سال های 80-1379 با روش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای در عرصه جامعه نگر کرمانشاه انجام شد. از 3600 فرد سالم در چهار گروه سنی و جنسی نمونه ادرار تصادفی غیر ناشتا در ساعات صبح برای ارزیابی میزان کلسیم و کراتینین گرفته شد. هر دو پارامتر کلسیم و کراتینین ادرار با دستگاه اتوآنالیزر هیتاچی به ترتیب با روش اسپکتروفتومتریک و کالری متریک در آزمایشگاه کلینیک ویژه اندازه گیری شده، نسبت آن ها محاسبه و با روش آنالیز واریانس تحلیل گردید.یافته ها: میانگین و انحراف معیار نسبت کلسیم به کراتینین ادرار تصادفی با اطمینان 95 درصد در چهار گروه دختر ³13، زن >13، پسر ³13 و مرد >13سال) به ترتیب معادل 0.23±0.15، 0.21±0.14، 0.23±0.20 و 0.19±0.12 به دست آمد. بر اساس نتایج به دست آمده رابطه معکوس و معناداری میان نسبت کلسیم به کراتینین با سن افراد و رابطه مستقیم و معناداری بین کلسیم و کراتینین با سن افراد مورد مطالعه وجود داشت. نسبت کلسیم به کراتینین ادرار در کودکان بیش از افراد بالغ و در افراد مونث و مذکر یکسان بود.بحث: نکته حایز اهمیت در مطالعه حاضر در مقایسه با مطالعات مشابه در نظر گرفتن دو جنس، گروه سنی و محاسبه میانگین نسبت کلسیم به کراتینین ادارار برای آن ها بود. این مطالعه دو کاربرد مهم بالینی شامل: 1- استفاده از میانگین و طیف طبیعی نسبت کلسیم به کراتینین ادرار تصادفی در گروه های سنی و جنسی متفاوت در استان کرمانشاه به عنوان مرجع و 2- انجام مداخله های درمانی با توجه به متغیرهای مذکور دارد. احتمال می رود که علت وجود اندکی تفاوت در مقادیر به دست آمده نسبت به مطالعات قبلی، حضور متغیرهایی بجز سن و جنس (مانند موقعیت جغرافیایی، عادات غذایی، منبع آب آشامیدنی و غیره) باشد که امید می رود در مطالعات بعدی اثر حضور این متغیرها هم مورد بررسی قرار گیرد.

سابقه و هدف: متاسفانه در آستانه هزاره سوم، هنوز کمبود ویتامین D در زنان سنین باروری کشورهای در حال توسعه و کودکان آن ها یک مشکل شایع و جدی است. در مورد وضعیت ویتامین D زنان شیرده شهر اسلام آباد غرب اطلاعاتی در دسترس نیست، اما به نظر می سد مانند سایر گروه های فیزیولوژیکی در دیگر نقاط کشور کمبود ویتامین D در آنجا نیز شایع باشد. این مطالعه با هدف تعیین غلظت 25- هیدروکسی ویتامین D و تعیین وضعیت ویتامین D در زنان شیرده شهرستان اسلام آباد غرب در نیمه دوم زمستان 1382 انجام شد.مواد و روش ها: این مطالعه به روش مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی در روی 155 زن شیرده 40-16 ساله ساکن شهر اسلام آباد غرب- که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند- صورت گرفت. افراد از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و از آن ها در مورد سن، شغل، بعد خانوار و وضعیت مصرف کرم ضد آفتاب سوال شد و نمونه خون ناشتا زنان مورد مطالعه قرار گرفت و غلظت 25- هیدروکسی ویتامین D سرم آن ها با روش کمی لومینسانس اندازه گیری شد. در این مطالعه 25- هیدروکسی ویتامین D مساوی و بیشتر از 10 ng/ml به عنوان طبیعی و از 6-10 ng/ml به عنوان کمبود متوسط و کمتر از 6 ng/ml به عنوان کمبود شدید در نظر گرفته شد.یافته ها: این مطالعه نشان داد که میانگین غلظت 25- هیدروکسی ویتامین D سرم زنان مورد مطالعه 5.36 ng/ml بود. 8.4 درصد زنان مورد بررسی وضعیت ویتامین D طبیعی داشتند، 18.7 درصد به کمبود متوسط و 72.9 درصد به کمبود شدید دچار بودند. افزایش سن و زیادی بعد خانوار بر غلظت 25- هیدروکسی ویتامین D سرم اثر معنادار منفی داشتند (به ترتیب P=0.023 و (P=0.021. همچنین بین وضعیت ویتامین D با شغل وابستگی معنادار دیده شد (P=0.018)، به طوری که زنان شاغل از وضعیت ویتامین D بهتری برخوردار بودند.بحث: بر اساس یافته های این مطالعه کمبود ویتامین D در زنان مورد بررسی یک مشکل بهداشتی است که بایستی مورد توجه دست اندرکاران بهداشت عمومی قرار گیرد.

سابقه و هدف: با توجه به اینکه کودکان زیر پنج سال جزو گروه های آسیب پذیر جامعه هستند و داشتن سلامتی کامل و عدم اختلال در رشد و نمو آنان، پایه گذار سلامتی در سنین نوجوانی، جوانی، میان سالی و سالمندی می باشد، بدیهی است که توجه بیشتر به این گروه سنی هم از نظر تجویز داروها در هنگام بیماری و هم به لحاظ مراقبت و پیشگیری حایز اهمیت است.مواد و روش ها: در این مطالعه 28 خانه بهداشت، پرونده خانوار 589 کودک بیمار مراجعه کننده و 55 بهورز در خصوص نحوه تجویز دارو، پیگیری ها و ارجاعات انجام شده توسط بهورزان مورد بررسی قرار گرفته است. برای جمع آوری داده ها از دو فرم پرسشنامه استفاده شد. در فرم اول تجویز داروهایی که برای کودکان کمتر از پنج سال انجام شده بود و در فرم دوم اطلاعات مربوط به وضعیت جمعیت شناختی بهورزان شاغل در خانه های بهداشت جمع آوری گردید. از آنجا که در تعداد زیادی از خانه ها بیش از یک بهورز فعالیت دارند و مشخص نیست که کدام بهورز برای هر کودک دارو تجویز نموده است، بنابراین برای بررسی دقیق متغیرهای مربوط به بهورزان از میانگین سن، سابقه کار و ادغام بعضی از کدهای مربوط به وضعیت تحصیلی بهورزان استفاده گردید. متغیرهای مربوط به نحوه تجویز دارو از قبیل مقدار، مدت زمان مصرف، طول مدت درمان و فواصل زمانی مصرف مورد سنجش قرار گرفت.یافته ها: فواصل زمانی داروی تجویز شده در 73.2 درصد موارد و طول مدت زمان در 84.1 درصد موارد مناسب انتخاب شده بود. در مواردی که بر مبنای آموزش های بهورزی پیگیری بیمار توسط بهورز ضرورت داشته، پیگیری ضروری و مناسب در 50.5 درصد موارد انجام نشده بود.بحث: هر چند نسبت به سایر مطالعات تجویز قابل قبول و منطقی بیشتر بود، ولی در مجموع روال تجویز داروها و استفاده از آن ها با وضعیت رضایت بخش فاصله زیادی نشان می دهد؛ لذا آموزش های لازم در مورد بیماری هایی که باید مورد پیگیری واقع شوند، سبب ارتقای توانایی های بهورزان و ایجاد تاثیرات مثبت در مراقبت از کودکان می شود. از محدودیت های مهم این پژوهش عدم ثبت چگونگی تجویز دارو توسط بهورزان در تعداد قابل ملاحظه ای از پرونده ها بود. مسوولین امور دارویی شهرستان ها باید کنترل بیشتری بر نحوه تجویز دارو توسط بهورزان اعمال نمایند و گاهی اوقات همراه با گروه آموزشگاه بهورزی از خانه های بهداشت بازدید به عمل آورند.

سابقه و هدف: انفارکتوس میوکارد یکی از علل شایع مرگ و میر در دنیا می باشد. در این بیماران شایع ترین شکایت درد است، اما این درد همیشه وجود ندارد. وقوع سکته قلبی بدون درد در بیماران مبتلا به دیابت مشاهده شده است. عقیده بر این است که به علت نروپاتی اتونوم، بروز انفارکتوس میوکارد بدون درد یا با درد کم در دیابتی ها احتمال بیشتری دارد. در نتیجه این بیماران بیشتر در بیمارستان بستری می شوند و تحت انجام آزمایش های تشخیصی بیشتری قرار می گیرند، اما آیا اینکه بیماران دیابتی در مقایسه با بیماران غیر دیابتی مبتلا به سکته قلبی، دارای علام مشابهی هستند یا خیر، هنوز به صورت مبهم باقی مانده است؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی و تعیین الگوی درد قلبی و نوع انفارکتوس در بیماران مبتلا به سکته قلبی با و بدون دیابت انجام گردید.مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی تحلیلی که در بخش های اورژانس قلب بیمارستان امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد انجام گردید، 40 بیمار دیابتی و 70 بیمار غیر دیابتی مبتلا به سکته قلبی به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. داده ها به وسیله برگه انتخاب نمونه، برگه مشخصات فردی، برگه ثبت مشخصات درد، برگه ثبت یافته های الکتروکاردیوگرام و آزمایشگاهی، مقیاس عددی درد، پرسشنامه منتخب مک گیل ملزاک و دستگاه الکتروکاردیوگرام جمع آور شد و مورد تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دو گروه از نظر سن (P=0.26) و سابقه فامیلی مثبت (P=0.63) اختلاف آماری معناداری نداشتند. بیشتر بیماران دیابتی را زنان تشکیل می دادند (55% زنان در مقابل 45% مردان، (P<0.0001. شدت درد (7.73±2.71 در مقابل 6.50±4.11، (P=0.37 و مدت درد (250.89±148.98 در مقابل 238.50±97.35، (P=0.99 در افراد دیابتی کمتر از افراد غیر دیابتی بود، اما این اختلاف معنادار نبود. دو گروه از نظر محل و انتشار درد، علایم همراه، عوامل تشدید کننده و تسکین دهنده درد و نوع انفارکتوس تفاوت آماری معناداری نداشتند. در هر دو گروه انفارکتوس نوع تحتانی شیوع بیشتری داشت.بحث: بر مبنای یافته های این تحقیق، احتمالا تظاهرات بالینی و الگوی درد قلبی بیماران دیابتی مبتلا به سکته قلبی مشابه بیماران غیر دیابتی مبتلا به سکته قلبی می باشد، بنابراین به نظر می رسد این بیماران نیاز به بستری شدن و انجام آزمایش های تشخیصی بیشتر و ارزیابی های متفاوت ندارند. انجام مطالعات بعدی در این خصوص پیشنهاد می شود.

سابقه و هدف: شایع ترین سرطان خون در کودکان ALL و پس از آن AML، دومین سرطان خون شایع کودکان محسوب می گردد. میزان بروز AML در کودکان 6.6 مورد در یک میلیون کودک زیر 14 سال می باشد. در این مطالعه طی مدت 5 سال تمام موارد AML کودکان از نظرعلایم بالینی، آزمایشگاهی و میزان بقا بررسی شده است.مواد و روش ها: در این مطالعه تمام کودکان مبتلا به بیماری AML، از نظر علایم بالینی، آزمایشگاهی، انواع AML، توزیع جغرافیایی، نتایج درمانی و میزان بقا از سال 1375 تا 1380 مورد بررسی قرار گرفته اند. میلوبلاست بیش از 30 درصد به عنوان AML تلقی شده است. مبنای طبقه بندی انواع AML تقسیم بندی با روش FAB بود. از فلوسیتومتری و رنگ آمیزی اختصاصی در موارد لزوم استفاده شده و آزمایش CBC با دستگاه Sysmex انجام شده است.یافته ها: در این مطالعه طی 5 سال 40 مورد AML تشخیص داده شده است. 60 درصد بیماران مذکر و 40 درصد مونث بودند. 17.5 درصد بیماران سن کمتر از یک سال داشتند. توزیع سنی از 2 تا 15 سالگی تقریبا یکسان بود. علایم شایع بیماران شامل خون ریزی، ضعف و خستگی، علایم تنفسی، رنگ پریدگی و تب بود. 90 درصد بیماران کم خونی و کاهش پلاکت داشته اند. لکوسیتوز و بلاست در خون محیطی در 50 درصد موارد گزارش شده است. ESR در 90 درصد بیماران افزایش یافته بود. لنفانوپاتی در 7.5 درصد موارد و افزایش ESR در 90 درصد موارد ملاحظه شد.بحث: در مطالعه حاضر تفاوت قابل ملاحظه ای در جنسیت بیماران وجود نداشت، ولی 17.5 درصد بیماران سن کمتر از یک سال داشته اند که قابل توجه است و البته باید در بررسی های دیگر تایید گردد. رنگ پریدگی فقط در 22.5 درصد موارد توسط والدین ذکر شده است. میزان مرگ و میر به دنبال شیمی درمانی اولیه در مطالعه حاضر سه برابر مراکز پیشرفته دنیا بود. میزان بقای این بیماران کمتر از 35 درصد بوده که نشان می دهد شیمی درمانی به تنهایی و بدون انجام پیوند مغز استخوان یا عدم استفاده از پیوند با سلول های بنیادی نمی تواند یک درمان کامل و مفید باشد.

سابقه و هدف: وزارت بهداشت، مدیریت جامع کیفیت (TQM) و FOCUS-PDCA را برای ارتقای کیفیت خدمات خود انتخاب کرده است؛ پیرو این سیاست، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه نیز چندین کارگاه آموزشی برای کارکنان و مدیران خود اجرا کرد. شواهد حاکی از عدم استفاده مورد انتظار از آموخته های این کارگاه ها بود. در این مقاله دیدگاه های آموزش دیدگان این کارگاه ها در مورد موانع استفاده از FOCUS-PDCA در سال 1382 بررسی شده است.مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی با نمونه گیری هدفمند و در دسترس روی کلیه افراد آموزش دیده (400 نفر) صورت گرفت. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه (اطلاعات جمعیت شناختی و 15 پرسش در خصوص پنج عامل: ساختار، مدیریت، روش، بودجه و کارکنان به عنوان موانع احتمالی) جمع آوری شد. اعتبار پرسشنامه با روش صوری و محتوا و پایایی آن با انجام مطالعه پایلوت و انجام آزمون مجدد تعیین گردید. داده ها با استفاده از آزمون های ANOVA، کای دو و آزمون تعقیبی بنفرونی تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: 390 نفر پرسشنامه را تکمیل کردند که از میان آن ها 45.7 درصد مرد، 71.8 درصد تحصیلات لیسانس و بالاتر، 40.5 درصد بیش از 15 سال سابقه کار داشتند و 42.7 درصد در حوزه بهداشت کار می کردند. 88.5 درصد خود را نسبت به FOCUS-PDCA آگاه می دانستند. 45.5 درصد حداقل در ارتقای یک فرایند شرکت کرده بودند. حوزه کاری با عملکرد و دانش افراد ارتباط معناداری نداشت. 45.3 درصد «مدیریت» را مانع استفاده از FOCUS-PDCA می دانستند. بین میانگین نمرات چهار عامل: ساختار، مدیریت، روش و بودجه، در حوزه های مختلف کاری تفاوت معنادار وجود داشت (P=0.001).بحث: این پژوهش نشان داد از دیدگاه افراد آموزش دیده، مهم ترین موانع استفاده از FOCUS-PDCA، عوامل مدیریتی و بودجه است؛ لذا توصیه می گردد متولیان امر که TQM را به عنوان یک فلسفه مدیریتی پذیرفته اند و به منافع بلند مدت آن معتقدند، با تهیه مقدمات و تامین منابع لازم و انتخاب مدیران شایسته و علاقه مند از آن حمایت نمایند.

سابقه و هدف: لپتوسپیروزیس از جمله شایع ترین بیماری های زئونوزی است که توسط انواع لپتوسپیراهای بیماریزا ایجاد می گردد. این باکتری از راه آب و مواد غذایی آلوده و گاهی نیز از طریق غشاهای مخاطی و خراش های پوستی وارد بدن می شود و عفونت ایجاد می کند. به واسطه اندمیک بودن لپتوسپیروزیس در استان گیلان امکان آلوده شدن روستاییان اعم از دامداران و شالی کاران وجود دارد. هر دو دسته مذکور به علت تماس مستقیم با حیوانات و همچنین کار در مزارع به ویژه در فصول گرم سال با پای برهنه و بدون رعایت موازین بهداشتی از جمله گروه های پرخطر می باشند. این بررسی با هدف شناسایی روستاییان آلوده و تعیین میزان تیتر سرمی آن ها در مناطق آلوده استان گیلان انجام شده است.مواد و روش ها: این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی بر روی 552 نفر از ساکنین روستاهای گیلان که دامدار و شالی کار بودند و داوطلب همکاری برای انجام این مطالعه بودند، انجام گرفت. ابتلای این دسته از افراد به عفونت لپیتوسپیرایی با بررسی نمونه های سرمی این افراد به روش آزمون آگلوتیناسیون میکروسکوپی (MAT) مورد مطالعه قرار گرفت.یافته ها: از تعداد 552 نفری روستاییان مناطق مورد مطالعه، 117 نفر از آن ها دارای واکنش سرمی مثبت بودند. همچنین شیوع در افرادی که در سن 50-30 سال قرار داشتند، بیش از سایر افراد بود. بیشترین سویه جدا شده را نیز Leptospira icterohaemorrhagiae با 67 نمونه به خود اختصاص داد. کمترین تیتر سرمی 1:100 و بیشترین تیتر سرمی نیز 1:3200 بود. بیشتر مبتلایان (63 نفر) دارای عیار 1:100 بودند.بحث: استان گیلان دارای آب و هوایی معتدل و ملایم خصوصا در فصل کشت و کار می باشد و به دلیل وجود محیطی مرطوب برای حداقل 10 ماه از ایام سال، محیطی مناسب برای بقای لپتوسپیرا در این محیط فراهم است. بنابراین به نظر می رسد که تحقیقات جامعی در نقاط مختلف استان در این خصوص انجام پذیرد.

سابقه و هدف: درد بعد از عمل جراحی می تواند باعث بروز عوارض متعدد و عدم رضایتمندی بیمار گردد و کنترل درد بعد از عمل جراحی، به طور قابل توجهی در روند بهبودی بعد از عمل جراحی، طول مدت بستری بودن و میزان رضایت بیماران عمل شده موثر است. هدف از این مطالعه بررسی میزان رضایت بیماران از تسکین درد بعد از عمل جراحی در بیمارستان های آموزشی کرمان در سال 1384 بود.مواد و روش ها: پژوهش از نوع توصیفی مقطعی بود. در این مطالعه 720 بیمار که طی 3 ماه در دو بیمارستان شهید باهنر و افضلی پور از مجموع 3 بیمارستان آموزشی کرمان تحت عمل جراحی ارتوپدی و شکمی قرار گرفتند، 24 ساعت بعد از عمل با استفاده از درجه بندی توصیفی میزان درد (ARS) و درجه بندی عددی (NRS) میزان رضایتشان از تسکین درد مورد بررس قرار گرفت. نحوه نمونه گیری به صورت سرشماری بود و ابزار مطالعه پرسشنامه ای مشتمل بر دو قسمت (مشخصات جمعیت شناختی بیماران و نظر آنان در خصوص درد بعد از عمل) بود. برای تعیین روایی از روایی محتوا و برای تعیین پایایی ابزار از یک مطالعه مقدماتی و تعیین آلفای کرانباخ استفاده شد که ضریب همبستگی 0.7 را نشان داد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (ضریب همبستگی و آزمون کای دو) استفاده شد.یافته ها: جامعه مورد مطالعه 418 نفر مرد و 302 نفر زن با حداقل سن 15 و حداکثر 75 سال بودند. بیش از نیمی از جامعه مورد مطالعه بیکار و یا خانه دار و 49.16 درصد دارای تحصیلات دیپلم و یا بالاتر بودند. نتایج نشان داد 76.11 درصد بیماران برای اولین بار عمل جراحی را تجربه می کردند. بر اساس تحلیل داده ها 24 ساعت بعد از عمل 70.55 درصد از بیماران از تسکین درد خود کاملا ناراضی و 29.45 درصد هم رضایت ضعیف و متوسط داشتند، این در حالی بود که فقط 32 نفر (4.44%) بیماران دستور مسکن غیر نظارت شده بعد از عمل را توسط متخصص بیهوشی داشتند و 52 نفر (7.22%) بیماران از معاینه بعد از عمل متخصص بیهوشی خود برخوردار شده بودند.بحث: کنترل درد بعد از عمل و نیز کاهش عوارض آن و جلب رضایتمندی بیمار همواره مورد توجه صاحب نظران در علم بیهوشی بوده و بهترین روش پیشنهاد شده برای کاهش درد بعد از عمل، بهره گیری از شیوه های بی دردی است. بر اساس نتایج این پژوهش 87.36 درصد بیماران عمل شده در بیمارستان های آموزشی کرمان در 24 ساعت بعد از عمل بدترین دردهای ممکن، درد بسیار شدید و شدید رنج برده اند. هیچ کدام از بیماران از تسکین درد بعد از عمل خود رضایت نداشتند. پیشنهاد می شود با تشکیل گروه های اداره درد حاد در بیمارستان های کشور و با استفاده از روش های کنترل درد، این مشکل حاد شود.

سابقه و هدف: گرچه در فرایند تولید سیمان وجود گرد و غبار و بیماری های تنفسی مرتبط با آن از مهم ترین مخاطرات شغلی به شمار می آیند، صاحب نظران در مورد وجود یک ارتباط قطعی بین تماس با گرد و غبار سیمان و بروز علایم تنفسی یا اختلالات عملکرد ریه با هم اتفاق نظر ندارند؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی و شناخت دقیق تر تاثیرات تماس شغلی با گرد و غبار سیمان در سیستم تنفسی در یک کارخانه تولید سیمان طراحی و اجرا گردید.مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع هم گروهی تاریخی می باشد. جمعیت مورد مطالعه که بر اساس محاسبات آماری تعیین و به صورت تصادفی انتخاب شد، از 88 نفر کارگر مرد دارای مواجهه شغلی با گرد و غبار سیمان (گروه مواجهه) و 80 نفر کارگر مرد سالم فاقد هر گونه مواجهه قبلی یا فعلی با گرد و غبار سیمان (گروه مرجع) تشکیل شده بود که از نظر جمعیت شناختی و شرایط اجتماعی اقتصادی و سابقه کار با گروه مواجهه مشابه بود. کارگران در محل کار مصاحبه شدند و پرسشنامه بررسی علایم تنفسی برای آن ها تکمیل گردید. از همه عکس ریه گرفته شد و آزمایش عملکردهای ریه به عمل آمد؛ همچنین تراکم گرد و غبار به روش وزن سنجی با استفاده از فیلتر هولدر حاوی فیلتر غشایی متصل به سیکلون در کارگاه های آلوده کارخانه اندازه گیری شد. فازهای سیلیسی و درصد سیلیس نمونه گرد و غبار نیز از طریق خرید خدت با روش پراش و فلورسانس پرتو x اندازه گیری شد.یافته ها: میزان تراکم ذرات گرد و غبار قابل استنشاق و غیر قابل استنشاق به ترتیب برابر با 26±14.2 و 53.4±42.6 میلی گرم در مترمکعب بود که هر دو از حدود مجاز مواجهه شغلی برای اینگونه ذرات (5mg/m3) به مراتب بالاتر است. آزمون های آماری تی و کای دو نشان داد که علایم تنفسی نظیر سرفه منظم، دفع بلغم، خس خس سینه و کوتاهی نفس به طور معناداری در گروه مواجهه بیش از گروه مرجع بود (P<0.05)؛ همچنین حالات غیر طبیعی در ریه ها و تغییرات ارتشاحی بافت ریه در عکس های ریه در گروه مواجهه بیش از گروه مرجع ملاحظه شد. آزمایش های اسپیرومتری که توسط پزشک متخصص مورد بررسی قرار گرفت، تغییرات معنادار عملکردهای ریه کارگران گروه مواجهه را نشان داد. ضمنا تفاوت معناداری بین تعداد افراد سیگاری و طول مدت اعتیاد آنان در بین دو گروه مشاهده نشد.بحث: با توجه به اینکه گروه های مواجهه و مرجع از نظر ویژگی های جمعیت شناختی، اجتماعی، اقتصادی و متغیرهای مخدوش کننده مهمی نظیر تعداد افراد سیگاری و طول مدت اعتیاد آنان مشابه بودند، به احتمال زیاد کاهش معنادار متغیرهای عملکرد ریه و افزایش معنادار علایم تنفسی در گروه مواجهه را می توان به مواجهه آنان با گرد و غبار سیمان منتسب نمود؛ لذا نتایج این مطالعه حاکی از آن است که تماس شغلی با گرد و غبار سیمان سبب ایجاد اختلالات تنفسی و تغییر معنادار متغیرهای عملکرد ریه می شود.

سابقه و هدف: رضایت بیمار به عنوان ابزاری قابل اعتماد برای بررسی کیفیت مراقبت های انجام شده در دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در نظام مراقبت های بهداشتی والدین حمایت کننده کودکان هستند؛ بنابراین آن ها نماینده نظریات بیمار هستند. بررسی رضایت بیماران می تواند و باید کیفیت مراقبت را بهبود بخشد، زیرا اطلاعات مهمی را ارایه می دهد که می توان از آن ها برای بهبود برنامه های مدیریتی و شناسایی عملکرد کارکنان استفاده نمود. هدف از انجام این پژوهش تعیین رضایت مادران کودکان بستری در بخش اطفال از مراقبت های بیمارستانی بود.مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی تحلیلی داده های مردم شناختی به وسیله پرسشنامه و داده های مربوط به رضایت، با بهره جویی از پرسشنامه رضایت والدین در بخش اطفال (PFSQ) از طریق مصاحبه با 200 نفر از مادران در روز ترخیص، قبل از انجام محاسبات مالی گردآوری گردید. این پرسشنامه شامل 3 بخش خدمات رفاهی، مراقبت های پرستاری و مراقبت های پزشکی بوده که هر مورد با درجه بندی لیکرت سنجیده شده است. روش نمونه گیری به صورت آسان در مقطع زمانی پژوهش بوده است. اطلاعات با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (آنالیز واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که سن مادران 29.4±7.3 سال و رضایت مادران 45 تا 56 ساله در هر سه بعد بیشتر از گروه های سنی دیگر بود. همچنین به طور کلی میزان رضایت مادران با افزایش تحصیلات آن ها در سه بعد کاهش داشته، ولی معنادار نبوده است (P=0.098) و نیز مدت زمان بستری کودکان 4.05±3.4 روز بوده است و رضایت مادران بر اساس مدت بستری شدن کودکان اختلاف معناداری را نشان نداد (P=0.149). 85.5 درصد مادران به طور کلی مراقبت های پزشکی، پرستاری و خدمات رفاهی را خوب و نسبتا خوب ارزیابی کرده اند. مهم ترین مواردی که آن ها ضعیف ارزیابی کردند، به ترتیب در بعد مراقبت های پزشکی شامل مطلع ساختن والدین از نتایج آزمایش ها و اقدامات درمانی (9%)، در حیطه مراقبت های پرستاری شامل آگاهی دادن در خصوص اقدامات درمانی و مراقبت پس از ترخیص (10.5%) و در بعد خدمات رفاهی شامل فراهم بودند فضای مناسب برای بازی در بخش (56.5%) بود. همچنین میزان نمرات رضایت مادران در مورد خدمات رفاهی 32.01±4.58، در مورد مراقبت های پرستاری 47.32±7.43 و در مورد مراقبت های پزشکی 38.36±6.15 بوده است.بحث: این پژوهش نشان داد که برای جلب رضایت مادران و بهبود کیفیت مراقبت از کودک بیمار لازم است پرستاران و پزشکان ارتباط باز و موثری با آن ها داشته، اقدامات خود را با خواسته های والدین مطابقت دهند و آموزش پس از ترخیص و توضیح در خصوص اقدامات درمانی و مراقبتی را بیش از پیش مدنظر داشته باشند.