اختلال وسواسی- اجباری و نیز افسردگی به دلیل ویژگی هایی که دارند می توانند باعث ناکارآمدی کارکرد خانواده شوند. هدف مطالعه حاضر بررسی کارکرد خانواده بیماران وسواسی- اجباری و افسرده بر اساس نظریه مدل خانوادگی مک مستر و مقایسه آن با کارکرد خانواده افراد سالم می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را بیماران وسواسی- اجباری و افسرده مراجعه کننده به کلینیکهای روانپزشکی شهر تبریز تشکیل می دادند. که از بین آنها 80 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه کنترل نیز از بین دانشجویان و کارکنان دانشگاه تبریز انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادسلی (MOCI)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) و آزمون سنجش خانواده (FAD) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از MANOVA استفاده شد. یافته ها نشان دادند که در بعد عملکرد عمومی گروه سالم بهتر از افسرده و گروه افسرده بهتر از بیماران وسواسی عمل کرده اند (p<0.001). در بعد ارتباط گروه بیماران، کارکرد خانوادگی ضعیف تری نسبت به گروه سالم داشتند (p<0.001). در بعد درگیری عاطفی گروه افسرده از هر دو گروه سالم و وسواسی ضعیف تر عمل کرده بودند (p<0.001). در بعد پاسخ گویی عاطفی تنها بین دو گروه افسرده و سالم تفاوت معناداری وجود داشت (p<0.001).