Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    1-23
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1486
  • دانلود: 

    724
چکیده: 

سابقه و هدف: آلودگی خاک توسط فلزات سنگین از مسایل مهم زیست محیطی است که امروزه مورد توجه بیش تری قرار گرفته است. عنصر مس یکی از عناصر ضروری کم مصرف برای گیاه است که در غلظت زیاد باعث آلودگی خاک و سمیت گیاه می شود. این عنصر می تواند از طریق فعالیت های معدن کاری و استفاده از آفت کش ها در خاک تجمع پیدا کند. امروزه معادن زیادی از مس در ایران و جهان در حال بهره برداری هستند. گیاهان زینتی جایگاه ویژه ای در زیباسازی فضای سبز شهری و صنعتی دارند و شناسایی گونه های بیش اندوز آن ها برای اصلاح خاک های آلوده از ارزش قابل توجهی برخوردار است.مواد و روش ها: در این بررسی تاثیر سطوح مختلف مس (صفر، 50، 100، 200، 400 و 800 میلی گرم مس در هر کیلوگرم خاک) از منبع سولفات مس در شرایط وجود و عدم وجود قارچ آربسکولار میکوریز بر خصوصیات رشدی گل آهار مورد مطالعه قرار گرفت. جدایه میکوریز مورد استفاده از ریشه گیاهان آهار با درصد بالای کلنیزاسیون جداسازی شد و با ریشه شبدر و سورگوم نیز درصد کلنیزاسیون بیش از 80 درصد ایجاد کرد. آزمایش به صورت فاکتوریل و با قالب طرح کاملا تصادفی و 5 تکرار در شرایط گلخانه ای اجرا شد. گیاهان پس از یک دوره رویشی 70 روزه برداشت و صفاتی مانند طول ساقه و ریشه، تعداد برگ، سطح برگ، حجم ریشه، وزن تر و خشک ساقه و ریشه، درصد کلنیزاسیون میکوریز و غلظت مس اندام هوایی و ریشه آن ها اندازه گیری شد.یافته ها: نتایج بررسی های صحرایی نشان داد که درصد کلنیزاسیون میکوریزی ریشه ها تا 96 درصد می رسد و درصد کلنیزاسیون در خاک های شنی بیشتر بوده و با افزایش شوری خاک به طور معنی داری کاهش یافت. نتایج آزمایش گلخانه ای نشان داد که تاثیر قارچ میکوریز بر همه صفات اندازه گیری شده در سطح 1 درصد معنی دار شد و به ترتیب موجب افزایش 91، 83، 92 و 71 درصدی وزن خشک ساقه، وزن تر و خشک ریشه و غلظت مس ریشه نسبت به شاهد غیرمیکوریزی گردید. تاثیر سطوح مس بر طول ساقه در سطح 5 درصد و بر دیگر صفات در سطح یک درصد معنی دار شد و سطح 800 میلی گرم بر کیلوگرم مس به ترتیب موجب کاهش 39، 31، 25 و 97 درصدی تعداد برگ، طول ریشه، درصد کلنیزاسیون میکوریزی و سطح برگ نسبت به شاهد گردید. اثرات متقابل مس و قارچ بر طول ساقه و سطح برگ فاقد تاثیر معنی دار، بر تعداد برگ در سطح 5 درصد و بر سایر صفات در سطح 1 درصد معنی دار شد. استفاده از مایه تلقیح میکوریز اثرات سوء مس کاربردی را تعدیل نمود و اختلاف قابل توجهی را از این نظر در مقدار عددی صفات معنی دار ایجاد نمود.نتیجه گیری: به طورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که افزایش میزان مس مصرفی باعث افزایش غلظت مس در ریشه و اندام هوایی گیاه شده و غلظت مس در ریشه گیاهان تلقیح شده با میکوریز بیش تر و در ساقه آن ها کم تر از گیاهان مربوط به تیمارهای بدون تلقیح بود. اگرچه تلقیح گیاهان با میکوریز باعث تجمع بیش تر مس در ریشه و انتقال کم تر آن ها به اندام هوایی گردید، اما میزان جذب کل مس در ساقه میکوریزی ها بیش تر بود. بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش، می توان از این گیاه زینتی برای زیست پالایی خاک های آلوده به غلظت های بالای مس استفاده نمود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1486

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 724 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    25-44
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    2381
  • دانلود: 

    943
چکیده: 

سابقه و هدف: آلودگی خاک ها به عناصر سنگین به طور قابل ملاحظه ای رو به افزایش است که مشکلات زیست محیطی عمده ای را در سراسر دنیا به وجود آورده است. کادمیوم و سرب از جمله این عناصر می باشند که از طرق مختلفی هم چون سوزاندن سوخت های فسیلی، زباله های شهری، کاربرد کودهای شیمیایی، آفت کش ها، لجن فاضلاب و... وارد خاک می شوند. بر اساس پژوهش های متعدد استفاده از کودهای شیمیایی فسفاتی یکی از علل اصلی انتقال فلزات سنگین به مزارع و محصولات کشاورزی است. از طرفی پتانسیل بالای خاک های کربناتی در تثبیت فسفر باعث استفاده از اصلاح کننده های طبیعی به همراه کودهای فسفاتی به منظور افزایش کارایی آن ها شده است.مواد و روش ها: به منظور مقایسه خاک فسفات داخلی و سوپر فسفات تریپل وارداتی تیمارشده با گوگرد و تیوباسیلوس در انتقال سرب و کادمیوم به نهال های پسته ابتدا میزان آلودگی کادمیوم و سرب در کود سوپر فسفات تریپل وارداتی و نمونه خاک فسفات داخلی مورد تجزیه قرار گرفت. سپس توانایی این دو کود فسفره تیمارشده با گوگرد عنصری و مایه تلقیح تیوباسیلوس در تجمع سرب و کادمیوم بر روی نهال پسته مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور یک آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه سطح منبع فسفر (بدون کود فسفری (P0)، 2000 میلی گرم خاک فسفات در کیلوگرم خاک (PR) و 67 میلی گرم کود سوپر فسفات تریپل در کیلوگرم خاک (TSP))، دو سطح گوگرد (صفر (S0) و 2000 میلی گرم گوگرد در کیلوگرم خاک (S1)) و دو سطح مایه تلقیح تیوباسیلوس (بدون تلقیح (T0) تلقیح با تیوباسیلوس (T1)) در سه تکرار به اجرا درآمد. غلظت کادمیوم و سرب اندام هوایی و ریشه نهال های پسته و همچنین غلظت کادمیوم و سرب موجود در هر دو کود فسفاتی به طور جداگانه اندازه گیری شد.یافته ها: نتایج نشان داد سوپر فسفات تریپل وارداتی با غلظت 17.75 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم کود نزدیک به 5 برابر آلودگی کادمیومی بیش تری نسبت به خاک فسفات داخلی با غلظت کادمیوم 3.05 میلی گرم سرب در کیلوگرم داشت. غلظت سرب سوپر فسفات تریپل وارداتی و خاک فسفات داخلی به ترتیب 0.932 و 1.05 میلی گرم سرب در کیلوگرم کود بود که اختلاف معنی داری بین این دو کود مشاهده نشد. بیش ترین تاثیر بر غلظت کادمیوم اندام هوایی را کاربرد سوپر فسفات تریپل به میزان %10.5 افزایش نسبت به خاک فسفات نشان داد. همچنین استفاده از مایه تلقیح تیوباسیلوس افزایش معنی داری بر غلظت کادمیوم اندام هوایی (%6) و فاکتور انتقال آن از ریشه به اندام هوایی داشت. کاربرد کودهای فسفاتی باعث کاهش غلظت سرب شد به طوری که بیش ترین غلظت سرب در تیمار شاهد مشاهده گردید.نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان داد که کاربرد کودهای فسفاتی نه تنها باعث افزایش انتقال سرب به گیاه نشد بلکه از ورود آن به گیاه نیز جلوگیری کرد. ولی کاربرد گوگرد و تیوباسیلوس به همراه کود های فسفاتی نسبت به کاربرد کودهای فسفاتی به تنهایی باعث افزایش جذب سرب در گیاه شد، به طوری که با تیمار شاهد در یک گروه آماری قرار گرفت. کود سوپر فسفات تریپل وارداتی نیز به دلیل آلودگی کادمیومی بالا، باعث افزایش 10.5 درصدی غلظت کادمیوم اندام هوایی نسبت به خاک فسفات گردید. آلودگی کادمیوم بسیار کمی که در خاک فسفات داخلی نسبت به سوپر فسفات تریپل وارداتی مشاهده شد، می تواند بیانگر کیفیت مناسب منابع خاک فسفات کشور از این نظر باشد که البته در این زمینه مطالعات بیش تر، نتایج مشخص تری را ارائه خواهد داد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 2381

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 943 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    25-218
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1885
  • دانلود: 

    846
چکیده: 

سابقه و هدف: عوامل تاثیرگذار زیادی بر جذب فلزات موثر می باشند به طوری که به جز نوع و مقدار کلوییدهای خاک، عوامل کنترل کننده ای نظیر PH، غلظت یونی محلول، غلظت کاتیون فلزی، حضور کاتیون های فلزی رقابت کننده و وجود لیگاندهای آلی و معدنی در آن نقش دارند. با توجه به اهمیت آرسنیک و کادمیوم به عنوان یکی از جدی ترین آلاینده های زیست محیطی و تاثیراتی که این فلزات با ورود به زنجیره غذایی بر سلامت انسان و جانوران دارند، بررسی مساله آلودگی آرسنیک و کادمیوم و واکنش گونه های مختلف گیاهی در رویارویی با غلظت های گوناگون آن ها دارای اهمیت است. در این پژوهش، نقش برخی خصوصیات خاک بر جذب آرسنیک و کادمیوم خاک توسط گیاه دارویی خارمریم (Silybum marianum) و نیز توانایی گیاه پالایی آن، مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: به این منظور منطقه اطراف کارخانه آسفالت شهرستان کلاله در استان گلستان، به 6 قطعه (F، E، D، C، B، A) با مساحت تقریبی هر کدام یک هکتار تقسیم شد. مناطق A و D در دو طرف رودخانه، نزدیک ترین مناطق به کارخانه آسفالت هستند. یک منطقه غیرآلوده نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نمونه برداری از خاک هر منطقه از عمق 30-0 سانتی متری خاک در 3 تکرار و به طور کاملا تصادفی انجام شد و نمونه های گیاهی نیز در 3 نقطه هر منطقه و در 3 تکرار از هر نقطه گرفته شد. نمونه ها، در محلی سرپوشیده و در هوای آزاد خشک و سپس با استفاده از وسایل مکانیکی کاملا خرد گردیده و آن گاه از الک 2 میلی متری رد شدند. برخی پارامترهای فیزیکوشیمیایی خاک مانند اسیدیته، شوری، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی و نیز میزان آرسنیک و کادمیوم موجود در خاک و گیاه خارمریم اندازه گیری شد.یافته ها: نتایج نشان داد مقدار تجمع آرسنیک در گیاهان جمع آوری شده از کرت های A و D (6.83 و 6.18 میلی گرم آرسنیک بر کیلوگرم وزن خشک گیاه) از حد مجاز در گیاه بیش تر می باشد. همچنین بیش ترین میزان جذب کادمیوم در کرت A (1.58 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم وزن خشک گیاه) و بعد از آن کرت D با مقدار جذب (1.41 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم وزن خشک گیاه) مشاهده شد که در هر دو کرت بیش تر از حد مجاز استاندارد بوده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، بین ظرفیت تبادل کاتیونی و کربن آلی خاک با آرسنیک و کادمیوم جذب شده در گیاه همبستگی منفی دیده شد. در پژوهش حاضر، مقدار آرسنیک جذب شده در گیاهان مناطقی که اسیدیته و شوری بالاتری داشتند، بیش تر بوده است. با توجه به این که شاخص تجمع زیستی هم در ریشه و هم در اندام هوایی برای هر دو فلز آرسنیک و کادمیوم، در تمام کرت ها کوچک تر از یک بود بنابراین گیاه خارمریم نمی تواند گیاه بیش اندوز، برای این دو عنصر باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1885

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 846 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
نویسندگان: 

نعمتی اکبر | گلچین احمد

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    45-64
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1429
  • دانلود: 

    720
چکیده: 

سابقه و هدف: آلودگی خاک به عناصر سنگین نظیر کادمیوم، روی و سرب به دلیل تاثیر سوئی که این عناصر بر سلامت انسان ها و موجودات زنده دارند، در چند دهه اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل تلاش شده است که از ورود این عناصر به چرخه طبیعت تا حد امکان جلوگیری شود. از این رو روش های کاهش قابلیت جذب فلزات سنگین توسط گیاه به وسیله پژوهشگران مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و از روش های فیزیک و شیمیایی مختلفی برای این امر استفاده شده است که اغلب آن ها علاوه بر داشتن هزینه زیاد، سبب تخریب ساختار فیزیکی و شیمیایی و فعالیت های حیاتی خاک شده اند. بنابراین بهتر است تا حد امکان از روش های بیولوژیکی و سازگار با محیط زیست برای کاهش تنش فلزات سنگین بر گیاهان استفاده شود.مواد و روش ها: یک آزمایش با هدف بررسی اثرات کودهای زیستی بر عملکرد، اجزای عملکرد و غلظت عناصر کم مصرف گیاه گوجه فرنگی تحت تنش کادمیوم به اجرا درآمد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام گردید. فاکتور تلقیح با کودهای زیستی شامل M1: باکتری ازتوباکترکروکوکوم+قارچ میکوریز+باکتری جنس آزوسپریلوم، M2: باکتری جنس باسیلوس+باکتری جنس سودوموناس+باکتری ازتوباکترکروکوکوم+قارچ میکوریز، M3: باکتری ازتوباکترکروکوکوم+ قارچ میکوریز+ باکتری جنس سودوموناس و M0 تیمار بدون تلقیح کود زیستی بود. فاکتور سطوح آلودگی خاک به کادمیوم نیز شامل صفر، 5، 10، 20، 40 و 80 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم خاک بود.یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تلقیح خاک با کودهای زیستی عملکرد، اجزای عملکرد و غلظت عناصر کم مصرف گیاه را به طور معنی داری افزایش داد. بیش ترین میزان عملکرد از تیمار کود زیستی M1 به دست آمد به طوری که با بقیه تیمارها تفاوت معنی دار داشت. در مقابل میزان عملکرد به دست آمده از تیمار کود زیستی M3 در حدی بود که با تیمار شاهد تفاوت معنی دار نداشت. با افزایش سطوح آلودگی خاک به کادمیوم غلظت عناصر کم مصرف، عملکرد و اجزای عملکرد گیاه به طور معنی داری کاهش یافت. سطح 80 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم خاک، عملکرد گوجه فرنگی را نسبت به تیمار شاهد (بدون کادمیوم) به میزان 67 درصد کاهش داد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که تلقیح خاک با کودهای زیستی می تواند اثر سوء کادمیوم خاک را بر رشدگیاه گوجه فرنگی کاهش دهد. با توجه به عملکرد بیش تر تیمار M1 نسبت به سایر تیمارها، این تیمار برای کاهش اثر سوء کادمیوم در خاک های آلوده پیشنهاد می شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1429

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 720 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    65-79
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    998
  • دانلود: 

    620
چکیده: 

سابقه و هدف: لس ها یکی از مهم ترین واحدهای رسوبی کواترنر قلمداد می شوند، که به لحاظ ویژگی های فیزیکی و شیمیایی از رسوب زایی و فرسایش پذیری متغیری برخوردار هستند. آب و هوا، نوع و شدت هوادیدگی و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی از جمله عوامل تفاوت ها در خاک های لسی هستند که خود ارتباط تنگاتنگی با رسوب زایی و فرسایش پذیری آن ها دارد. با توجه به این که مفهوم فرسایش پذیری خاک پیچیده است، از شاخص هایی جهت ارزیابی آن استفاده می شود. اقلیم به عنوان یکی از عوامل خاکساز، تاثیر عمده ای بر این شاخص ها دارد. میزان فرسایش در استان گلستان به علت موقعیت جغرافیایی و اقلیمی و تخریب بالای منابع و نیز به علت این که سطح وسیعی از اراضی از رسوبات لس تشکیل شده است، نسبتا زیاد می باشد با توجه به وجود تنوع اقلیمی در استان و اثر آن بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، این پژوهش به منظور، تعیین اثر اقلیم های گوناکون بر شاخص های فیزیکی کیفیت خاک های لسی در استان گلستان انجام گرفت.مواد و روش ها: به منظور انجام این مطالعه یک برش از شمال شرقی به جنوب غربی در اراضی شیب دار لسی استان با کاربری مرتع اما با شرایط اقلیمی متفاوت انتخاب گردید. نمونه برداری ها از 7 منطقه با 3 تکرار و از عمق 0 تا 30 سانتی متری در طول برش ذکر شده انجام شد. شاخص های آمزکتا، خمیرایی، سطح ویژه ذرات خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی و بافت خاک اندازه گیری شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که تغییرات برخی ویژگی های اندازه گیری شده در امتداد برش مورد نظر از روند خاصی پیروی می کنند. تغییرات میانگین شاخص آمزکتا، در طول برش با افزایش بارندگی روند خاصی را نشان نمی دهد و از 0.05 تا 0.42 میلی متر متغیر بود. تغییرات سطح ویژه ذرات در طول برش از 51.95 تا 145.52 مترمربع بر گرم متغیر بود. تغییرات شاخص خمیرایی در طول برش از شمال شرق استان به طرف جنوب غرب روند افزایشی نشان می دهد که منطقه توشن با دارا بودن 11.15 بالاترین مقدار از شاخص خمیرایی را به خود اختصاص داده است. نتایج نشان داد ارتباط رگرسیونی مستقیمی بین شاخص خمیرایی و شاخص خشکی دومارتن با R2=0.900 وجود دارد. تغییرات شاخص های سطح ویژه ذرات و ظرفیت تبادل کاتیونی در طول برش با افزایش بارندگی روند افزایشی داشتند.نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین مقدار بارش، دما و فرسایش پذیری خاک های لسی مناطق مورد مطالعه رابطه زیادی وجود دارد. بر اساس نتایج این پژوهش اثر ماده آلی به عنوان مهم ترین عامل در پایداری خاکدانه و کاهش فرسایش دارای اهمیت ویژه ای است به طوری که ماده آلی خاک می تواند بیش ترین اثر را در خاکدانه سازی یا تخریب خاکدانه ها داشته باشد. خاکدانه سازی و پایداری خاکدانه به همراه نسبت اندازه ذرات باعث تغییر شاخص های فرسایش پذیری خاک های لسی شده است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 998

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 620 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    81-95
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    1023
  • دانلود: 

    558
چکیده: 

سابقه و هدف: هدایت هیدرولیکی اشباع خاک از مهم ترین ویژگی های فیزیکی خاک است ولی در بیش تر موارد به علت محدودیت های عملی و یا هزینه ای، اندازه گیری آن با دشواری همراه است. در این پژوهش مدل های مختلف شبکه های عصبی مصنوعی با نوعی از الگوریتم های غیرپارامتریک از نوع یادگیرنده های تنبل موسوم به –K نزدیک ترین همسایه، برای تخمین هدایت هیدرولیکی اشباع خاک از روی داده های سهل الوصول خاک، مورد مقایسه قرار گرفت.مواد و روش ها: در این پژوهش 151 نمونه از خاک های زراعی اطراف بجنورد، انتخاب و متغیرهای کمکی شامل فراوانی ذرات، جرم مخصوص حقیقی و ظاهری همچنین هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک (ECe)، درصد مواد آلی خاک (OM)، رطوبت اشباع خاک (qs) و میزان مواد خنثی شونده آن (TNV) میزان مواد خنثی شونده آن اشباع به کار گرفته شد. جهت ارزیابی سیستم های شبکه عصبی مصنوعی همه داده ها به 3 قسمت، 50 درصد برای آموزش، 25 درصد برای تست و سایر داده ها برای اعتبارسنجی تقسیم شدند. طراحی ساختار مدل های (پرسپترون چندلایه) توسط توابع سیگموئید و لایه مخفی انجام شد. شبکه عصبی مصنوعی برای همه مدل های MLP (پرسپترون چندلایه) توسط توابع سیگموئید و لایه مخفی انجام شد. شبکه عصبی مصنوعی برای همه مدل ها، با الگوریتم آموزشی لونبرگ- مارکوآردت به صورت یک لایه پنهان تابع آستانه logsig برای لایه پنهان و tansig برای لایه خروجی انتخاب گردید.یافته ها: استفاده از پارامترهای آماری نشان داد که از لحاظ دقت برآورد، روش شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با روش غیرپارامتریک –k نزدیک ترین همسایه در شرایط ارائه تمامی پارامترها (با داشتن آماره های r=0.97، EF=0.946، RMSE=8.798، ME=28.446 و CRM=-0.134) نسبت به سایر روش ها و مدل های ورودی از دقت قابل قبولی برخوردار می باشد.نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که تکنیک های مختلف توانسته اند تا حدی، مقادیر ضریب هدایت هیدرولیکی را تخمین بزنند در روش غیرپارامتریک –k نزدیک ترین همسایه، تمرکز نقاط برآوردی بر روی خط رگرسیونی 1:1 بیش تر از سایر روش های مورد بررسی بوده است. بهترین نتیجه مربوط به روش شبکه عصبی مصنوعی با تمامی اطلاعات بانک داده بود شاخص کارایی (57 تا 71 درصد=EF) روش –k نزدیک ترین همسایه، نشانه توانمند بودن این تکنیک در برآورد مقادیر هدایت هیدرولیکی بر اساس سایر پارامترهای زودیافت خاک شامل توزیع اندازه ذرات خاک، هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک (EC)، درصد اشباع خاک (SP)، درصد کربن آلی خاک (OC)، مقدار مواد خنثی شونده (TNV)، جرم ویژه حقیقی و ظاهری خاک می باشد. روش شبکه عصبی مصنوعی می تواند به عنوان روشی جایگزین برای اشتقاق توابع انتقالی خاک، به ویژه هنگامی که فراهمی داده های جدید، نیاز به اشتقاق مجدد این توابع را الزام آور می کند، به کار رود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1023

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 558 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 1 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    97-112
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    954
  • دانلود: 

    561
چکیده: 

سابقه و هدف: امروزه آلودگی خاک ها به فلزات سنگین، یکی از نگرانی های مهم زیست محیطی به شمار می رود. در بین فلزات سنگین، سرب به دلیل، اثراتی که می تواند بر سلامتی انسان و محیط زیست داشته باشد، به عنوان یکی از نگرانی های اصلی به شمار می رود. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی برخی ارقام ذرت در تجمع فلز سرب در اندام های خود (شاخساره و ریشه) و انتقال آن از بخش ریشه به شاخساره اجرا گردید.مواد و روش ها: پژوهش در شرایط گلخانه ای و در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. به منظور آلوده سازی خاک، از نمک کلرید سرب (PbCl2) استفاده گردید. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح سرب (صفر، 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم خاک) و هشت رقم ذرت (260، 301، 302، 370، 500، 604، 647 و 704) بود. برای اندازه گیری رشد طولی شاخساره و ریشه از خط کش فلزی استفاده گردید. برای اندازه گیری غلظت عنصر سرب در نمونه های گیاهی از روش خشک سوزانی استفاده شد. غلظت سرب در نمونه ها با دستگاه جذب اتمی مدل (Shimadzu-AA 600) اندازه گیری گردید.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، با افزایش غلظت کلرید سرب در خاک، وزن خشک شاخساره و ریشه کاهش یافت. همچنین، در اکثر ارقام (به استثنای رقم 260) مشاهده گردید که کلرید سرب (به ویژه در غلظت 400 میلی گرم بر کیلوگرم) موجب کاهش ارتفاع شاخساره و طول ریشه در مقایسه با تیمار شاهد گردید. نتایج حاصله نشان داد که میزان سرب تجمع یافته در ریشه بیش تر از شاخساره بود و با افزایش سطوح سرب در خاک، غلظت این عنصر سمی در اندام های گیاهی (ریشه و شاخساره) به طور معنی داری افزایش یافت (p<0.05). بیش ترین غلظت سرب شاخساره (54.33 میلی گرم بر کیلوگرم) و ریشه (325.11 میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار سرب 400 میلی گرم بر کیلوگرم رقم 704 مشاهده گردید. مقدار شاخص فاکتور انتقال و غلظت زیستی شاخساره و ریشه کم تر از یک به دست آمد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، ارقام ذرت بررسی شده، سرب کم تری را در شاخساره خود در مقایسه با ریشه تجمع نمودند. مقدار فاکتور انتقال در ارقام مورد مطالعه کم تر از یک بود با این حال، با توجه به اثرات سمی که فلز سرب حتی در غلظت های پایین می تواند بر سلامتی انسان و حیوانات داشته باشد، باید توجه کافی به منابع ورودی این فلز سمی به محیط زیست، به ویژه زمین های کشاورزی زیر کشت ذرت که برای مصارف دام کشت می شود، معطوف گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 954

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 561 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    113-127
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1060
  • دانلود: 

    667
چکیده: 

سابقه و هدف: حضور فلزات سنگین در محیط زیست به دلیل سمیت، سرطان زایی و عدم امکان تخریب زیستی آن ها، باعث ایجاد نگرانی شدیدی گردیده است. نیکل ممکن است از طرق مختلف به خاک ها کشاورزی وارد و تجمع یابد. جذب فلزات از فاز مایع بر روی فاز جامد یکی از مهم ترین فرآیندهای شیمیایی می باشد که رفتار و زیست فراهمی فلزات سنگین را تحت تاثیر قرار می دهد. این فرآیند غلظت یون های فلزی و کمپلکس ها را در محلول خاک کنترل کرده و می تواند تاثیر عمده ای روی جذب آن ها از طریق ریشه گیاهان داشته باشد. آنالیز همدماهای جذب یک روش مفید برای مطالعه نگهداری فلزات در خاک ها بوده و اطلاعات مفیدی درباره ظرفیت نگهداری خاک و قدرتی که توسط آن جذب شونده توسط خاک نگهداری می شود را به ما می دهد. هدف از این پژوهش مطالعه رفتار جذبی نیکل به وسیله خاک های آهکی ایران و ارتباط آن با بعضی از ویژگی های خاک برای فهم بهتر سرنوشت این فلز در خاک های آهکی بود.مواد و روش ها: در این پژوهش مشخصات جذب نیکل در 20 خاک آهکی ایران در دامنه ای از غلظت نیکل (5.87-751.23 mgL-1) و دمای ثابت 25 درجه سلسیوس با استفاده از همدماهای جذب لانگمویر، فروندلیچ و ریدلیچ- پترسون مورد مطالعه قرار گرفت. برای برازش مدل های همدماهای جذب از نرم افزار Curve Expert استفاده گردید. ضریب تعیین (r2) بالا و خطای استاندارد تخمین پایین (SEE) به عنوان ملاکی برای انتخاب بهترین مدل استفاده شد.یافته ها: مدل فروندلیچ توانست داده های مربوط به همدماهای جذب نیکل را توصیف کند (0.99 میانگین، r2=0.92-1.00). پارامتر بدون بعد n که ممکن است نشان دهنده توزیع انرژی مکان های جذب برای خاک های مختلف باشد دامنه ای بین 2.07 تا 3.15 و میانگین 2.46 داشت. همچنین ضرایب تعیین و خطای استاندارد تخمین برازش معادله لانگمویر به داده های جذب نشان داد که رفتار جذبی نیکل توسط خاک های آهکی می تواند توسط این معادله توضیح داده شود (0.98 میانگین، r2=0.94-0.99). نتایج نشان داد که حداکثر جذب در خاک های مورد مطالعه بین 1369 تا 5378 با میانگین 3605 میلی گرم بر کیلو گرم می باشد. ضریب انرژی پیوندی (KL) در خاک ها مختلف بین 0.008 تا 0.029 با میانگین 0.015 لیتر بر میلی گرم بود که نشان دهنده دامنه کم تغییرات این پارامتر در میان خاک های مورد مطالعه می باشد. ضریب توزیع (Kd) برای خاک های مورد مطالعه بین 22.6 تا 122.5 با میانگین 54.8 لیتر بر کیلوگرم بود. با توجه به مقادیر ضرایب تعیین (0.99 میانگین، r2=0.94-1.00) و خطای استاندارد تخمین (96.9 میانگین، SEE=47.9-163.3) معادله ریدلیچ- پترسون بهترین برازش را به داده جذب نیکل در خاک های مورد مطالعه داشت. حداکثر جذب نیکل (qmax) رابطه مثبت و معنی داری با مقدار ظرفیت تبادلی کاتیونی (p<0.01، R2=0.76)، رس (p<0.01، r2=0.75) و کربن آلی (p<0.01، r2=0.50) خاک داشت. ضریب فروندلیچ (KF) همبستگی معنی داری با مقدار کربن آلی و رس خاک داشت در حالی که پارامترهای معادله ریدلیچ- پترسون رابطه معنی داری با ویژگی های خاک نداشتند.نتیجه گیری: همدماهای اندازه گیری شده برای جذب نیکل در همه خاک ها رفتار کاملا غیرخطی نشان دادند. مدل های فروندلیچ، لانگمویر و ریدلیچ- پترسون به خوبی بر داده های جذب نیکل در خاک های مورد مطالعه برازش گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که ظرفیت تبادل کاتیونی، مقدار رس و مواد آلی مهم ترین ویژگی های هستند که جذب نیکل را تحت تاثیر قرار می دهند در حالی که مقدار کربنات کلسیم معادل در خاک های آهکی تاثیری بر مقدار جذب نیکل ندارد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1060

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 667 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    129-144
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    678
  • دانلود: 

    518
چکیده: 

سابقه و هدف: رشد گیاهان در خاک های کشاورزی وابسته به فاکتورهای زیستی بسیاری می باشد. باکتری های افزاینده رشد گیاه از راه های مستقیم و غیرمستقیم می توانند مایه افزایش رشد و عملکرد در گیاهان زراعی شود. کاهش پیامدهای ناخواسته بهره گیری بیش از اندازه نهاده های کودی و رسیدن به سطح پایدار و مطلوب تولید از اهداف کشاورزی پایدار است. بهره گیری از ریزجانداران به دلیل بهبود حاصلخیزی خاک و جذب عناصر غذایی، منجر به افزایش رشد و عملکرد گیاهان و بهبود سلامت خاک می شود. هدف از این پژوهش جداسازی و خالص سازی باکتری ها از کودهای جانوری، ارزیابی ویژگی های افزاینده رشدی گیاه آنها و شناسایی جدایه های برگزیده بود.مواد و روش ها: در این پژوهش برای شناسایی ویژگی های افزاینده رشد باکتری ها، از ده نمونه کود جانوری سرزمین های گوناگون، 27 جدایه در محیط NBRIP جامد بر پایه پیدایش هاله، تندی رشد و ویژگی های مورفولوژیک، خالص سازی شدند و سپس از دیدگاه ویژگی های PGP شامل توان ساخت اکسین، سیدروفور، HCN، حل کردن فسفات های نامحلول و تراوش آنزیم های پروتئاز، سلولاز، آلفا آمیلاز و فیتاز ارزیابی شد و در پایان جدایه های برگزیده بر پایه 16S rRNA شناسایی شدند.یافته ها: از میان جدایه های بررسی شده جدایه شماره 7 با آزادسازی 13.3 و 373 میلی گرم در لیتر فسفر از فسفات آلومینیوم و تری کلسیم فسفات بیش ترین توان انحلال فسفات های نامحلول را نشان دادند. همبستگی منفی معنی داری (p£0.01، r=-0.86) میان توان انحلال تری کلسیم فسفات و PH وجود داشت. همچنین جدایه 21 بیش ترین میزان اکسین را به اندازه 52.8 میلی گرم در لیتر فراوری نمود. تنها جدایه های 53 و 30 توان ساخت HCN را دارا بودند. از مجموع 27 جدایه باکتریایی بررسی شده تنها سه جدایه توان تراوش هر سه آنزیم پروتئاز، آلفا آمیلاز و کربوکسی متیل سلولاز را فرآوری نموده و جدایه 49 بیش ترین هاله را در اندازه گیری هر سه آنزیم نشان داد. سنجش فعالیت فیتاز برون یاخته ای نشان داد که تنها 6 جدایه توان ساخت این آنزیم هستند. آنالیز توالی های 16S rRNA جدایه های برگزیده نشان داد که جدایه های یاد شده همانندی بسیاری به باکتری های جنس های Enterobacter، Sphingobium و Serratia داشتند. تنها یکی از سه جدایه برگزیده هاله اندکی در محیط CAS-agar پدید آورد و دو جدایه دیگر. و بدون توان ساخت سیدروفور بودند.نتیجه گیری: ویژگی های افزاینده رشدی گیاه در جدایه های باکتریایی بررسی شده در این پژوهش نشان داد که برخی از جدایه ها توانایی بهره گیری بالقوه به عنوان باکتری افزاینده رشد گیاه را دارا می باشند. آن دسته از جدایه های توانمند در ساخت آنزیم های پروتئاز، آمیلاز و سلولاز نه تنها دارای توانایی بهره گیری در بخش کشاورزی هستند بلکه وابسته به اهمیت این دسته از آنزیم ها به ویژه پروتئاز و آمیلاز در صنعت می توانند از این نظر نیز مورد بررسی قرار گیرند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 678

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 518 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
نویسندگان: 

منافی شهرام

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    145-160
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1541
  • دانلود: 

    614
چکیده: 

سابقه و هدف: افق های آرژیلیک افق های زیرسطحی هستند که نسبت به افق های فوقانی خود محتوی مقادیر قابل ملاحظه ای رس های فیلوسیلیکاته می باشند و شواهد ایلویشن رس را نشان می دهند. در برخی خاک ها علایم ایلویشن رس کاملا واضح است، در حالی که در برخی دیگر علایم ایلویشن رس تحت تاثیر هوازدگی و تشکیل در جای رس محو می شود و در چنین مواردی میکرومورفولوژی به عنوان یک ابزار قدرتمند کمک شایانی به شناسایی افق های آرژیلیک می نماید.مواد و روش ها: در این پژوهش افق های آرژیلیک در خاک های آهکی نیمه خشک غرب دریاچه ارومیه با رژیم های رطوبتی و حرارتی زریک و مزیک مورد مطالعه قرار گرفتند. بدین منظور یک توالی پستی و بلندی متشکل از چهار تیپ اراضی دشت دامنه ای، فلات، تپه و کوهستان مطالعه گردید. در هر تیپ اراضی سه خاکرخ حفر و تشریح شدند و خصوصیات مورفولوژیکی آن ها تعیین گردید. از هر کدام از افق های مشخصه شناسایی شده نمونه های دست خورده جهت انجام آزمایش های فیزیکی و شیمیایی و نمونه های دست نخورده و جهت دار جهت مطالعات میکرومورفولوژی تهیه گردیدند. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی این خاک ها بر اساس روش های استاندارد تعیین گردید. جهت انجام مطالعات میکرومورفولوژیکی، مقاطع نازک با ضخامت 30-25 میکرون از نمونه های دست نخورده و جهت دار تهیه گردید و با میکروسکوپ پولاریزان و در نورهای پولاریزه متقاطع (XPL) و ساده (PPL) مطالعه گردیدند.یافته ها: مشاهدات صحرایی حضور افق های آرژیلیک را تنها در خاکرخ های واقع در تیپ های اراضی دشت دامنه ای و فلات نشان داد و نتایج فیزیکوشیمیایی و میکرومورفولوژی نیز حضور این افق ها را تایید کرد. بر اساس نتایج حاصله افق های آرژیلیک در این خاک ها هیو قرمزتر، رس بیش تر و نسبت رس ریز به رس کل بیش تری نسبت به افق های فوقانی داشتند. بررسی مقاطع نازک نشان داد که در این خاک ها پوسته های رسی به صورت پوشش هایی با ضخامت 0.08-0.34 mm در سطوح منافذ و ذرات اسکلتی حضور دارند و 2-%7 مقاطع نازک در افق های آرژیلیک را شامل می شوند و در مواردی تمام فضای منافذ را پر کرده اند. با توجه به اقلیم نیمه خشک فعلی منطقه و حضور مقادیر نسبتا زیاد کربنات کلسیم معادل در این خاک ها، تشکیل افق آرژیلیک در خاک های این منطقه به اقلیم مرطوب تر گذشته نسبت داده شد و بنابراین افق های آرژیلیک در این خاک ها در شرایط اقلیمی فعلی تشکیل نشده اند و یک عارضه باقی مانده از اقلیم های مرطوب تر گذشته در اوایل کواترنر هستند. در برخی از خاک های مورد مطالعه، پوسته های رسی توسط کربنات کلسیم پوشش یافته و در مواردی محو شده اند. پوشانده شدن پوسته های رسی توسط کربنات کلسیم نشان می دهد که اقلیم منطقه از مرطوب به خشک تغییر یافته و سبب تشکیل تجمعات کربنات کلسیم در افق های آرژیلیک و تبدیل آن ها به افق های مرکب آرژیلیک- کلسیک شده است و بنابراین این خاک ها پلی ژنتیک هستند.نتیجه گیری: حضور افق های آرژیلیک در این خاکها نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه از نظر ژئومورفولوژیکی پایدار بوده است و پایداری ژئومورفولوژیکی منطقه همراه با سایر شرایط مساعد برای جابه جایی رس در طول خاکرخ (مانند اقلیم مرطوب)، منجر به تشکیل افق های آرژیلیک در این منطقه گردیده است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1541

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 614 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    161-175
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    831
  • دانلود: 

    487
چکیده: 

سابقه و هدف: هدایت هیدرولیکی اشباع مزرعه ای (Kfs) یکی از مهم ترین ویژگی های خاک است که نقشی مهم در کیفیت خاک دارد. با این حال، به ویژه در خاک های ساختمان دار اندازه گیری Kfs دشوار و وقت گیر است. بنابراین راستی آزمایی روش های ساده و سریع برای اندازه گیری Kfs به منظور پایش موثر خاک ضروری است. این مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر اندازه استوانه (استوانه هایی با قطرهای 5.5، 10.88، 16 و 31.8 سانتی متر) بر Kfs اندازه گیری شده با الگوی بارافتان ساده سازی شده (SFH) به روش تک استوانه در یک خاک لوم رسی ساختمان دار انجام گرفت. افزون بر این، تاثیر خاک ورزی مرسوم بر Kfs نیز ارزیابی و Kfs دازه گیری شده با روش های استوانه دوگانه (DR) و SFH مقایسه گردید.مواد و روش ها: در روش SFH از استوانه های با قطر داخلی 5.5، 10.88، 16، 31.8 سانتی متر استفاده شد. در روش DR قطر استوانه اندازه گیری 27.83 سانتی متر و قطر استوانه بافر 50 سانتی متر بود و و نفوذ آب به خاک به روش معمول بار ثابت اندازه گیری شد. ضریب ناهم خوانی (a) بین مقادیر Kfs اندازه گیری شده با هر اندازه استوانه در روش SFH با سایر اندازه های مورد استفاده و همچنین با روش DR محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل آماری در قالب طرح کاملا تصادفی بین روش DR و اندازه های گوناگون مورد استفاده در روش SFH انجام گرفت. همچنین مقایسه میانگین ها با استفاده از روش SNK در سطح احتمال 5 درصد با استفاده از برنامه SAS (9.1.3) انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد، با این که اندازه استوانه بر Kfs اندازه گیری شده تاثیر داشت، ناهمخوانی بین نتایج Kfs اندازه های مختلف استوانه و روش SFH و DR از نظر کاربردی قابل چشم پوشی بود (ضریب ناهمخوانی کم تر از 0.27). اثر عملیات خاک ورزی بر Kfs اندازه گیری شده چشم گیر بود (اختلاف 2 تا 3 برابری). روش های SFH و DR میانگین هایی متفاوت از نظر آماری از Kfs ارائه دادند. با این حال، تفاوت Kfs اندازه گیری شده با بزرگ ترین استوانه در روش SFH تفاوتی کاربردی با Kfs به دست آمده با روش DR نداشت (ضریب ناهم خوانی کم تر از 0.37). همچنین، ضریب تغییرات مقادیر Kfs به دست آمده با روش DR بیش تر از اندازه گیری های SFH بود.نتیجه گیری: مدت زمان اجرای آزمایش نفوذ با روش SFH به مراتب کوتاه تر از روش DR بود. به طور کلی، مقادیر میاتگین Kfs به دست آمده با روش SFH برای پایش تاثیر خاک ورزی مناسب بود. مطالعات بیش تری برای آزمودن تناسب روش SFH برای پایش هدایت هیدرولیکی خاک های گوناگون برای اهداف مختلف ضروری است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 831

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 487 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    177-190
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1676
  • دانلود: 

    734
چکیده: 

سابقه و هدف: شوری خاک و آب آبیاری از عمده ترین عوامل محدودکننده رشد گیاهان و تولید محصول محسوب می شود. شوری آب و خاک غالبا از طریق افزایش فشار اسمزی محلول خاک، سمیت ویژه یون هایی چون سدیم و کلر و همچنین عدم توازن تغذیه ای، رشد گیاهان را محدود می کند. علاوه بر این، تنش شوری از طریق افزایش سطح هورمون اتیلن گیاه موجب کاهش رشد ریشه و رشد عمومی گیاه می شود. یکی از استراتژی های مقابله با شوری، تلقیح بذر گیاهان زراعی با باکتری ها محرک رشد گیاه می باشد.مواد و روش ها: در این پژوهش تاثیر چهار سویه از باکتری های سودوموناس فلورسنت بر جذب عناصر غذایی تحت شرایط آبیاری با آب شور در برنج مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل، بر اساس طرح پایه کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. عامل اول شامل پنج سطح شوری آب آبیاری (700، 1400، 2800، 4200، 5600 میکرو زیمنس بر سانتی متر از منبع آب دریا) و عامل دوم شامل چهار مایه تلقیح ( سودوموناس پوتیدا 4، سودوموناس پوتیدا 11، سودوموناس پوتیدا 108، سودوموناس فلورسنس 169) و یک تیمار بدون تلقیح بود. ریشه نشاء برنج رقم طارم پس از تلقیح با سویه های مورد نظر در گلدان ها کاشته شد. آبیاری با تیمارهای مختلف آب شور در طول دوره رشد گیاه در حد اشباع انجام شد. در مرحله گلدهی، از برگ پرچم به منظور تعیین میزان عناصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم نمونه برداری شد. پس از برداشت برای تعیین میزان عناصر غذایی در دانه، نمونه بذر به آزمایشگاه منتقل گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که بیش ترین غلظت عناصر غذایی اندازه گیری شده در برگ و دانه برنج در شوری 700 میکرو زیمنس بر سانتی متر مشاهده شد و با افزایش شوری آب آبیاری، غلظت همه عناصر غذایی در برگ و دانه برنج به طور معنی داری (p<0.01) کاهش یافت. تلقیح برنج با سویه های مورد نظر در تمامی سطوح شوری باعث افزایش معنی دار غلظت عناصر یاد شده گردید. همچنین نتایج نشان داد که اثر متقابل باکتری و شوری بر میزان غلظت نیتروژن و فسفر در برگ و دانه برنج در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. در تمامی سطوح شوری، در بین سویه های مورد بررسی از نظر افزایش نیتروژن اختلاف معنی داری مشاهده نشد.نتیجه گیری: تلقیح برنج با سویه های مختلف باکتری های سودوموناس فلورسنس و پوتیدا در شرایط آبیاری با آب شور بر جذب عناصر غذایی در برنج موثر بود و باعث افزایش این عناصر نسبت به سطح بدون تلقیح گردید. بنابراین در شرایط شور می توان از همه سویه های مورد بررسی به عنوان باکتری های محرک رشد گیاه استفاده نمود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1676

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 734 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    191-204
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1897
  • دانلود: 

    812
چکیده: 

سابقه و هدف: استفاده موثر از آب در کشاورزی یکی از مهم ترین اولویت ها در جهان به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک است. یکی از روش های کاربردی در علم آب و خاک، استفاده از مواد سوپرجاذب به منظور ذخیره رطوبت در خاک، جلوگیری از اتلاف آن و افزایش راندمان آبیاری است. یکی از مواد سوپرجاذب پومیس است که یک کانی با ترکیب شیمیایی غیرکریستالی از سیلیکات آلومینیوم با خاصیت بالای جذب رطوبتی می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پومیس بر نگهداشت آب در خاک و رشد و عملکرد گیاه گلرنگ در شرایط دیم در ایستگاه تحقیقاتی خواجه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در کرت هایی به ابعاد 4´5 متر انجام گردید.مواد و روش ها: تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح پومیس (A: صفر، B: 5، C: 10، D: 15 و E: 30 تن در هکتار) بودند. قبل از کشت، مقدار پومیس برای هر کرت محاسبه و تا عمق 20 سانتی متری با خاک مخلوط گردید. سپس عمل کشت به صورت بذرپاشی صورت گرفت و تعداد بذور جوانه زده در ده روز اول کشت تعیین گردید. مقدار رطوبت حجمی خاک و ارتفاع گیاه به دفعات مختلف در طول فصل رشد و وزن هزار دانه و عملکرد گیاه در پایان فصل رشد اندازه گیری گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که در تیمار A که پومیس به خاک اضافه نشد، متوسط میزان رطوبت حجمی خاک در طول دوره رشد کم ترین مقدار (3.87 درصد) بود. با افزایش کاربرد پومیس، مقدار رطوبت حجمی نگهداشته شده در خاک افزایش قابل توجهی نشان داد به طوری که در تیمار E (30 تن در هکتار پومیس) بیش ترین مقدار رطوبت (12.20 درصد) به دست آمد. تیمار 30 تن در هکتار پومیس میزان رطوبت حجمی و پارامترهای گیاهی اندازه گیری شده را به مقدار بیش تری از سایر تیمارها افزایش داد. این تیمار (30 تن در هکتار پومیس) باعث افزایش معنی دار 47، 43 و 74 رصدی به ترتیب در میزان جوانه زنی، وزن هزاردانه و عملکرد دانه (p<0.01) و افزایش معنی دار 14 درصدی در ارتفاع گیاه گلرنگ نسبت به تیمار شاهد گردید (p<0.05).نتیجه گیری: بنابراین پومیس به خاطر داشتن بافت متخلخل و سبک و خاصیت بالای جذب آب، باعث افزایش تخلخل، کاهش جرم مخصوص ظاهری و کاهش تشکیل سله در سطح خاک می شود و شرایط فیزیکی مناسب برای رشد ریشه به وجود می آورد و همچنین با جذب آب باران و حفظ رطوبت در خاک از تنش کم آبی گیاه در طول فصل رشد جلوگیری می کند. از سوی دیگر چون پومیس نسبت به مواد مشابه خود (پرلیت و ورمی کولیت) بسیار ارزان است، بنابراین کاربرد آن در سطح وسیع در شرایط دیم برای افزایش تولید و عملکرد محصول می تواند اقتصادی باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1897

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 812 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    219-231
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1701
  • دانلود: 

    787
چکیده: 

سابقه و هدف: خشکی، گرما و سرما به ترتیب مهم ترین تنش های غیر زنده در گیاه نخود می باشند. 90 درصد تولید جهانی نخود در نواحی است که تولید در آن ها به بارندگی وابسته است و تنش در اواخر فصل، عمده ترین عامل محدودکننده رشد می باشد. بهبود ویژگی های ریشه (طول و حجم ریشه) یکی از روش های افزایش مقاومت به خشکی در نخود است. همزیستی میکوریزی با مکانیسم های مختلف از جمله بهبود تغذیه گیاه در شرایط تنش خشکی، بهبود پتانسیل آب برگ، افزایش طول و عمق نفوذ ریشه ها، افزایش سطح تماس ریشه ها با خاک، افزایش تعادل متابولیت ها در گیاه مقاومت به خشکی گیاه میزبان را افزایش می دهد. هدف این پژوهش بررسی اثر تنش خشکی و تلقیح قارچ های میکوریز بر شاخص های رویشی گیاه نخود بود.مواد و روش ها: جهت ارزیابی تاثیر تنش خشکی و نقش قارچ های میکوریزی در تعدیل اثرات خشکی، آزمون گلخانه ای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه در خاکی آهکی، غیرشور و غیرگچی در قالب آزمایش کرت های خرد شده بر روی گیاه نخود انجام شد. سطوح رطوبت خاک شامل رطوبت ظرفیت زراعی (رطوبت در 0.3- بار معادل 28 درصد وزنی خاک)، تنش رطوبتی ملایم (رطوبت در 5- بار معادل 15 درصد وزنی خاک) و تنش رطوبتی شدید (رطوبت در 10 - بار معادل 9 درصد وزنی خاک) به عنوان کرت های اصلی و تلقیح با قارچ های میکوریز شامل تلقیح با Glomus mosseae، تلقیح با G. intraradices، تلقیح با هر دو قارچ و شاهد بدون تلقیح و نیز تلقیح گیاهان با باکتری های همزیست (مزوریزوبیوم) در دو سطح با و بدون تلقیح، به عنوان کرت های فرعی منظور شدند. بذور نخود رقم ILC 482 در گلدان های حاوی 15 کیلوگرم خاک لوم شنی کشت و پس از 95 روز گیاهان برداشت شدند و برخی شاخص های رویشی در آن ها اندازه گیری گردید.یافته ها: نتایج نشان داد اثر سطوح رطوبت بر تعداد غلاف، تعداد دانه، وزن خشک بخش هوایی و ریشه، ارتفاع بوته و حجم ریشه معنی دار بود. تلقیح باکتری های مزوریزوبیوم تمام شاخص های اندازه گیری شده (به جز زمان گلدهی) را در مقایسه با شاهد بدون باکتری به طور معنی دار افزایش داد. اثرات متقابل رطوبت´میکوریز و نیز اثرات متقابل سه جانبه رطوبت´ میکوریز´باکتری تنها بر وزن خشک اندام هوایی نخود معنی دار گردید. با کاهش رطوبت خاک از FC به 5- و 10- بار، وزن خشک بخش هوایی نخود در تیمار شاهد بدون قارچ به ترتیب 47.3 و 78.5 درصد کاهش نشان داد در حالی که در تیمار تلقیح قارچ G. mosseae این ارقام 40.5 و 71.2 درصد و در تیمار G. intraradices 37.7 و 72.5 درصد بود. در تیمار تلقیح توام دو قارچ در رطوبت 10-بار کاهش معادل 78 درصد بود ولی در رطوبت 5- بار نه تنها وزن خشک کاهش نیافت بلکه به میزان 22 درصد افزایش نشان داد.نتیجه گیری: تنش رطوبتی باعث کاهش قابل توجه تعداد دانه در بوته های نخود گردید. تلقیح قارچ های میکوریزی به گیاه نخود کاهش وزن خشک ناشی از تنش رطوبتی را تخفیف داد. اثر مفید قارچ ها در حضور باکتری های مزوریزوبیوم بهتر ظاهر شد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1701

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 787 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    233-246
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    927
  • دانلود: 

    556
چکیده: 

سابقه و هدف: استفاده بی رویه و تخریب اراضی و نیاز به افزایش عملکرد در واحد سطح، ضرورت بهره برداری بهینه از اراضی را اجتناب ناپذیر می سازد. بنابراین ارزیابی، برنامه ریزی و مدیریت اراضی، برای نیل به توسعه پایدار ضروری است. در این راستا سامانه تصمیم گیری میکرولیز، به منظور پشتیبانی از تصمیم گیری برای کشت می تواند کارساز باشد. هدف از این مطالعه، برنامه ریزی اراضی برای تعیین کاربری بهینه اراضی در بخشی از منطقه خواجه می باشد.مواد و روش ها: برای نیل به اهداف، داده های مزرعه ای و آزمایشگاهی از 26 واحد اراضی اخذ و به ترتیب محدودیت های زیست اقلیمی، کلاس قابلیت، ارزیابی تناسب اراضی برای محصولات مورد مطالعه (آفتابگردان، خربزه، ذرت و یونجه) و کاربری های جنگل و مرتع توسط مدل های مربوطه تعیین شد.یافته ها: بر اساس مدل Terraza، کشت دیم همه محصولات به جز ذرت که با کاهش 60 درصدی همراه است، بقیه با کاهش 20 درصدی محصول امکان پذیر می باشد. بر اساس مدل Cervatana، 9 واحد اراضی (27.8 درصد کل اراضی) نامناسب و 17 واحد اراضی (72.2 درصد کل اراضی) مناسب برای اهداف کشاورزی تشخیص داده شدند. نتایج ارزیابی اراضی مستعد با استفاده از مدل Almagra نشان داد که 18.1، 39.9 و 13.2 درصد از اراضی به ترتیب در کلاس های محدودیت متوسط (S3)، کم (S2) و بدون بدون محدودیت (S1) قرار گرفتند. کاربرد مدل Sierra نشان داد که هیچ کدام از گونه های جنگلی، مناسب برای توصیه نیستند. بر اساس مدل Sierra2 نیز، 5 گونه بوته ای مناسب تشخیص داده شدند.نتیجه گیری: در نهایت نقشه های کاربری تلفیقی با استفاده از مدل های Almagra و Sierra بیانگر این مطلب است که سامانه تصمیم گیری میکرولیز می تواند در فرموله کردن کشاورزی پایدار مورد استفاده قرار گیرد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 927

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 556 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    247-259
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1539
  • دانلود: 

    743
چکیده: 

سابقه و هدف: محیط زیست یکی از مولفه های اصلی در سیاست های کلان جهانی بوده و بسیاری از مولفه های دیگر را تحت الشعاع قرار داده است به همین دلیل مهم ترین عامل و پیش نیاز بسیاری از فعالیت ها در سطح کلان، سازگاری با محیط زیست است. آلودگی های زیست محیطی یکی از مهم ترین چالش های جامعه انسانی در قرن بیست و یکم است. کشاورزی دارای ارتباط نزدیک تری نسبت به سایر بخش های اقتصاد با محیط زیست است. محیط زیست از یک سو تامین کننده نهاده های اصلی مورد نیاز برای تولید محصولات کشاورزی همانند آب و خاک می باشد و از سوی دیگر متاثر از آلودگی های ناشی از فعالیت های تولیدی بخش کشاورزی و به ویژه آلودگی آب و خاک به واسطه مصرف بی رویه نهاده های شیمیایی کود و سم می باشد. در دهه گذشته مصرف کودهای شیمیایی، اثرات و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی نظیر آلودگی آب و خاک و بروز مشکلاتی در خصوص وضعیت سلامت انسان ها و دیگر موجودات زنده را به همراه داشته است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات کاهش مصرف کود و آب بر الگوی کشت شهرستان بهشهر است.مواد و روش ها: در این مطالعه با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) اثرات سیاست کاهش کود و آب بر الگوی کشت محصولات زراعی در زیر بخش زراعت شهرستان بهشهر، در استان مازندران بررسی شده است. برخی اطلاعات مورد نیاز این پژوهش شامل منابع در دسترس شهرستان از سازمان جهاد کشاورزی و سازمان آب منطقه ای منطقه مورد مطالعه و همچنین مرکز آمار ایران اخذ شده است، همچنین اطلاعات هزینه تولید و درآمدی زارعین منطقه به وسیله پرسشگری از زارعین شهرستان بهشهر به دست آمده است. روش نمونه گیری در این پژوهش روش ساده تصادفی بود و تعداد 133 نفر از زراعین شهرستان بهشهر مورد پرسشگری قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که در سیاست کاهش کود به میزان 49 درصد سطح زیر کشت تمام محصولات زراعی کاهش می یابد و بیش ترین کاهش مربوط به محصول کلزای دیم می باشد. در سیاست کاهش کود به میزان 56 درصد نیز سطح زیر کشت همه محصولات کاهش می یابد که بیش ترین کاهش مربوط به محصول گندم دیم می باشد. در سیاست کاهش مقدار آب به میزان 13 درصد، سطح زیر کشت محصولات آبی کاهش و سطح زیر کشت محصولات دیم تغییری نمی یابد. در سیاست کاهش مقدار آب به میزان 13.93 سطح زیر کشت محصولات آبی کاهش و سطح زیر کشت محصولات دیم بدون تغییر باقی می ماند.نتیجه گیری: با توجه به این که بر اساس نتایج کاهش میزان کود بیش ترین تاثیر را بر محصولات دیم دارد، بنابراین توصیه می شود کاهش میزان کود در مناطقی که محصولات دیم دارند با دقت و احتیاط بیش تری اعمال گردد، همچنین از آن جا که کاهش میزان آب باعث کاهش سطح زیر کشت محصولات آبی می شود، بنابراین پیشنهاد می شود برای این که سطح زیر کشت محصولات آبی کاهش نیابد، هم زمان راندمان آبیاری با استفاده از آبیاری تحت فشار افزایش یابد تا تولید محصولات آبی تحت تاثیر کاهش مقدار مصرف آب قرار نگیرد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1539

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 743 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    261-266
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    715
  • دانلود: 

    509
چکیده: 

سابقه و هدف: حفظ باروری خاک یکی از عوامل کلیدی در کشاورزی پایدار به شمار می رود. فرسایش خاک در بلندمدت باعث تغییر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی و کاهش باروری خاک می گردد. بنابراین به منظور پایداری تولیدات کشاورزی، تعیین فرسایش قابل قبول ضرورت دارد. روش های مختلفی برای ارزیابی اثرات فرسایش بر عملکرد محصول و باروری خاک ارائه شده است که یکی از رایج ترین آن ها، استفاده از مدل شاخص باروری خاک است. مدل شاخص باروری یک مدل نسبتا ساده بوده و به متغیرهای محدودی نیاز دارد. همین ویژگی ها باعث شده این مدل در مناطقی که داده های محدودی وجود دارد به طور گسترده استفاده گردد.مواد و روش ها: در این پژوهش اثرات بلندمدت فرسایش بر باروری خاک در حوضه نمونه کوهین در استان قزوین ارزیابی گردید. برای این منظور چهار پروفیل در منطقه حفر و تشریح گردید. از شاخص باروری خاک اصلاح شده توسط دوان و همکاران برای تعیین باروری خاک استفاده شد. بر اساس شرایط خاک و اقلیم منطقه به منظور تعیین فرسایش قابل قبول، مقدار افت 5% باروری خاک در بازه زمانی 100 سال به عنوان آستانه مجاز در نظر گرفته شد. مقدار میانگین سالانه فرسایش با استفاده از روش سزیم 137 برآورد گردید.یافته ها: نتایج آزمایش فعالیت سزیم 137 نشان داد که میانگین سالانه فرسایش خاک در 50 سال گذشته 44 تن بر هکتار در سال، معادل از دست رفتن 3.7 میلی متر از خاک سطحی در هر سال است. با در نظر گرفتن این مقدار فرسایش، باروری خاک سری کوهین سالانه 0.58 درصد کاهش پیدا می کند. با در نظر گرفتن 5 درصد افت باروری خاک در مدت 100 سال به عنوان تابع هدف، فرسایش قابل قبول برای سری کوهین به طور میانگین حدود 4.72 تن بر هکتار در سال تعیین شد.نتیجه گیری: با توجه به مقدار میانگین سالانه فرسایش در حوضه کوهین، به منظور حفظ پایداری باروری خاک و تولیدات کشاورزی تا 100 سال آینده لازم است مقدار فرسایش حدود 90 % کاهش یابد. با در نظر گرفتن نسبت تحویل رسوب برابر با 0.25، رسوب قابل تحمل حدود 1.1 تن در هکتار در سال خواهد بود که از لحاظ تولید رسوب نیز در حد قابل قبولی است. مقدار ماده آلی و ظرفیت نگهداری آب خاک از مهم ترین عوامل محدودکننده تولید در خاک سری کوهین هستند. بنابراین توصیه می شود به منظور افزایش باروری خاک سری کوهین، اقدامات مدیریتی مناسب در راستای افزایش ماده آلی خاک اعمال گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 715

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 509 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button