زمینه و هدف بیماری های قلبی عروقی یکی از مهم ترین دلایل مرگ ومیر در سراسر جهان است. سلول های بنیادی مزانشیمی (MSCs) یکی از متداول ترین منابع در روش های درمانی مبتنی بر سلول در بازسازی قلب است. روش های مختلفی برای تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول های شبه قلبی وجود دارد، مانند القای ژنتیکی. علاوه بر این استفاده از کشت سه بعدی مانند هیدروژل ها باعث افزایش کارایی تمایز می شود. روش بررسی در مطالعه حاضر لنتی ویروس های حاوی microRNA-1 (miR-1) و میوکاردین (Myocd) به طور هم زمان به سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی موش انتقال یافتند. سه روز پس از القای ژنتیکی، سلول های بنیادی مزانشیمی ترانسداکت شده به هیدروژل حاوی کیتوزان و کلاژن انتقال یافتند و پس از 21 روز تمایز این سلول ها به سلول های شبه قلبی سنجیده شد. در همین راستا بیان مارکر های قلبی مانند NK2 homeobox 5 (Nkx2-5), GATA binding protein 4 (Gata4), troponin T type 2 (Tnnt2) در سطح ژن و پروتیین در هر دو محیط دوبعدی و سه بعدی بررسی شد. یافته ها نتایج حاصل از واکنش کمی زنجیره ای پلیمراز در زمان واقعی (qRT-PCR) و ایمونوسیتوشیمی نشان داد که القای هم زمان miR-1 و Myocd در سلول های بنیادی مزانشیمی و به دنبال آن انتقال به محیط هیدروژلی متشکل از کیتوزان / کلاژن باعث افزایش بیان مارکر های قلبی در هر دو سطح ژن و پروتیین می شود. نتیجه گیری استفاده از کشت سه بعدی منجر به بهبود شرایط تمایزی سلول های بنیادی مزانشیمی و به دنبال آن به دست آوردن سلول های بالغ تر برای استفاده در پزشکی بازسازی مبتنی بر سلول درمانی می شود