هدف کلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر نگرش کشاورزان گندم کار نسبت به کاربرد تکنولوژی های کاهش دهنده ضایعات گندم در دوره های کم آبی و خشکسالی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه کشاورزان گندم کار استان خراسان رضوی (N=22119) است که اقدام به کشت گندم نموده اند، که از این میان، تعداد 357 نفر با استفاده از فرمول کوکران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند ودر نهایت 291 پرسشنامه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (n=291). روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات گروهی از متخصصان مورد بررسی و اصلاحات لازم صورت گرفت. اعتبار پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای قسمت های اصلی پرسشنامه بین 0.86 تا 0.88 به دست آمد. یافته ها نشان می دهند که دانش فنی در مورد تکنولوژی های کاهش دهنده ضایعات گندم در دوره های کم آبی و خشکسالی و نگرش اکثریت کشاورزان نسبت به کاربرد این تکنولوژی ها به ترتیب در سطوح "متوسط و نسبتا مساعد" قرار دارند. از طرفی، آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه مثبت و معنی داری را بین سطح تحصیلات، دانش فنی، میزان تماس های ترویجی، میزان خسارات وارده در این دوره ها و میزان مشارکت کشاورزان در برنامه های ترویجی با میزان نگرش آنها نشان می دهد. در آزمون رگرسیون چند گانه خطی، متغیر "دانش فنی در مورد تکنولوژی های کاهش دهنده ضایعات گندم در دوره های کم آبی و خشکسالی" 27.4 درصد از تغییرات متغیر نگرش را دارا می باشد.